به گزارش ایران اکونومیست، چاپ سی و پنجم کتاب تن تن وسندباد اثر محمد میرکیانی در شمارگان ۴۴۰۰نسخه در انتشارات قدیانی منتشر شد رمان تن تن وسندباد نخستین رمان در باره تهاجم فرهنگی است که برای آگاهی بخشی به نوجوانان درباره این موضوع مهم به رشته تحریر در آمد.
کتاب «تنتن و سندباد» اثری خیالی و استعاری از تقابل دو شخصیت تنتن و سندباد به نمایندگی از دو فرهنگ غرب و شرق است. این کتاب, سالها پس از پایان مجموعه داستانهای تنتن، توسط «محمد میرکیانی» خلق و نگارش شده است.
کتاب, داستان تقابل افسانههای کهن مشرق زمین و داستانهای خیالی غرب با زبانی استعاری و در قالب واقعگرایانه است. شخصیتهایی نظیر سندباد، علیبابا و ... که روزگاری سکه رایج بازار نقالها بودند و در دل داستانهای خود نکتههای پندآموز داشتند، در این کتاب به مصاف قهرمانهای پوشالی و بزرگنمایی شده غرب میروند. هر کدام از این دو گروه بهعنوان نمایندههای فرهنگ خود در کتاب معرفی میشوند. در مقابلِ قدرتهای بیمنطق و بزرگنمایی شده قهرمانهای غرب، افسانههای شرق راههایی منطقی و عاقلانه در پیش میگیرند و در برابر تهاجم و خوی خشونتطلبی آنها، با صبر و اتحاد سرزمینشان را نجات میدهند. در حقیقت میرکیانی تلاش کرده است حقیقتی تاریخی را در قالب یک داستان خیالی برای نوجوانان بازگو کند. داستان تهاجم تکراری غرب بر سرزمینهای شرقی و استعماری که بر کشورهای آسیایی و آفریقایی گذشته است، اینبار در شکلی جدید و با هدف سیطره بر فرهنگ و اندیشه در تنتن و سندباد روایت میشود.
کتاب تنتن و سندباد نمونهای موفق از نگاه اجتماعی یک هنرمند و دغدغه او درباره حفظ فرهنگ بومی کشور در دهه هفتاد است، میرکیانی با نگاهی دقیق از کارکرد ماهواره و خدمت ابزاری آن به دگرگونی فرهنگی مطلع شد و این مسئله را در کتاب خود به شکل داستانی مطرح کرده است. در جایی در انتهای کتاب، پس از شکست تنتن و دوستانش، کاروان سندباد به شهری میرسند و میفهمند که این بار غربیها از آسمان حمله کردهاند، چنین میخوانیم: علاءالدین پرسید: «چطور از آسمان حمله کردهاند؟» پیرمرد آهی کشید و گفت: «میگویند با ماهواره; صنعت این قرن است. آنها این بار از بالا به سرزمین قصههای مشرق زمین حمله کردهاند. میگویند قصد کردهاند با این دستگاه همه چیز ما را عوض کنند. میخواهند رنگِرو، زندگی، حرف زدن، راه رفتن، خورد و خوراک, پوشاک و همهچیز ما را به جایی که خودشان صلاح میدانند, ببرند.»