به گزارش ایران اکونومیست، سعید نمکی سرپرست وزارت بهداشت در نشست شورای عالی اخلاق پزشکی، اظهار کرد: اخلاق در پزشکی، منفک از اخلاق در جامعه نیست؛ نمیتوان گفت که جامعه پزشکی، گروهی عاری از مشکل و خطای اخلاقی است و سایر بخشهای جامعه را درگیر اپیدمی فروپاشی اخلاق در نظر گرفت. به قول سعدی، "اقوام روزگار به اخلاق، زندهاند، قومی که گشت فاقد اخلاق، مردنی است".
نمکی افزود: فروپاشی اخلاق در تمام کشور مشاهده میشود و بزرگترین و خورندهترین موریانه چارچوب اخلاق، ریا، سالوس و دنیاطلبی است که متاسفانه در کشور به وفور دیده میشود. بنابراین، تا اخلاق پزشکی با اخلاق اجتماعی در نیامیزد، دچار بیراهه شده ایم، لذا نباید این تصور وجود داشته باشد که در میان یک اقیانوس آلوده، جزیره پاکیزهای را درست کردهایم.
سرپرست وزارت بهداشت، تصریح کرد: چه اتفاقی افتاده که برخی طبیبان به بیماران به چشم کالا مینگرند. طبیبان ما در تشخیص بیماریها مهارت دارند، اما بیماران را به عنوان درآمد در نظر میگیرند. چرا باید اینگونه باشد؟ شاید دلیل این امر، آن باشد که در کشور دچار فروپاشی کلان اخلاق شدهایم. اما چنانچه فساد اخلاقی در قشر طبیب و روحانی (که دو قشر مرجع جامعه هستند) بروز اجتماعی پیدا کرد، ممکلت دچار گرفتاریهای بزرگتری خواهد شد.
نمکی بیان کرد: چنانچه با تشکیل کمیته اخلاق نیز موفقیتهایی حاصل نشود، نباید نگران شد، چراکه مشکل از ساختار کمیته نیست، بلکه به این دلیل است که در یک مجموعه فروپاشیده اخلاقی زندگی میکنیم.
سرپرست وزارت بهداشت با بیان اینکه جامعه پزشکی نباید خود را به موج فروپاشیده اخلاق در کشور بسپارد، عنوان کرد: جامعه پزشکی باید بتواند، هر لکه آلودهای را به سمت پاکی سوق دهد، به طوری که هر مطبی در شهر، فانوسهایی در شبهای تاریک و ملجا انسانها تلقی شود. جامعه پزشکی نباید به موج فروپاشی اخلاق تن داده و این مسیر را ادامه دهد، چراکه در این حرفه پاکیزگانی داریم که هنوز هم سنبل انسانیت، اخلاص و بزرگ منشی هستند و نباید این سنبلها را فدای افرادی کنیم که میخواهند حرمت این حرف را درهم بشکنند.
نمکی، روپوش سپید پزشکی را به لباس احرام تشبیه کرد و گفت: هر پزشکی از ابتدا با پوشیدن این لباس، قصد طواف عشق به دور مردم و نیازمندان به امر درمان، را میکند، اما اینکه چگونه این امر کم رنگ شده، نیازمند تحلیل و واکاوی بزرگی است.
سرپرست وزارت بهداشت با بیان اینکه برای نهادینه سازی بحث اخلاق در پزشکی نباید به دنبال منابع خارجی بود، بیان کرد: با مسائل اخلاقی در سطح بین المللی آشنایی دارم، اما کشور ما مدل ملی میطلبد. این اقلیم، اقلیمی نیست که همانند کشورهایی که فرهنگ عظیم و دیرینه ایران را ندارند، یکسان پنداشته شود.
نمکی در تشریح واژه طبیب و حکیم در طب قدیم به اشعاری از حافظ اشاره کرد و گفت: به قول حافظ، "دردم نهفته به ز. طبیبان مدعی، باشد که از خزانه غیبم دوا کنند". یا "تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد، وجود نازکت آزرده گزند مباد" و در شعر دیگری گفته، "مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ، کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی". پیداست که حافظ در این اشعار، زمانی که از طبیبان مایوس میشود، به سراغ حکیم رفته و از طبیبان گله میکند. در زمان حافظ نیز، بین طبیب و حکیم تفاوت وجود داشت. اطبای قدیم، تنها به مسائل درمانی واقف نبودند، بلکه این اطبا با مسائل دیگری همچون، حکمت، فلسفه، موسیقی، ادبیات و عرفان نیز آشنایی داشتند و عاری از دنیاطلبی بودند.
سرپرست وزارت بهداشت، تاکید کرد: در طراحی مدل ملی اخلاق پزشکی، باید به سراغ احیای شخصیتهای برجسته تاریخ طب ممکلت برویم. بسیاری از دانشجویان پزشکی، این شخصیتهای بزرگ را نمیشناسند، به همین دلیل است که دچار بی خویشتنی شده ایم. نمیتوانیم دانشجوی فارغ التحصیل را وقتی آراسته به اصول اخلاقی نیست، با متدهای پلیسی و قضایی به راه بیاوریم. میشود از این روشها کمک گرفت، اما اصلاح گر جامعه نیست، اخلاق با سرنگ به انسانها تزریق نمیشود، اخلاق با شلاق تحمیل نمیشود، بلکه اخلاق جزو لاینفک وجود انسانها است. اگر فردی با اصول اخلاقی وارد این حرفه شد، اخلاق مدار رفتار خواهد کرد و چنانچه فردی جدا از اصول اخلاقی باشد، با زندان و پلیس نیز نهادینه سازی نمیشود.
نمکی با بیان اینکه در مراکز تصمیم گیری تعارض منافع وجود دارد، تصریح کرد: "رطب خورده منع رطب کی کند؟ " این ضرب المثل گویای آن است که چنانچه در مراکز تصمیم گیری اخلاق حرفهای نهادینه نشود، نمیتوان از جامعه این توقع را داشت. چگونه وقتی خودمان اخلاق را رعایت نمیکنیم، به بقیه تاکید کنیم؟ بنابراین تا تصمیم گیران اصلی نظام، درست رفتار نکنند، نمیتوان از مردم توقع رعایت اصول اخلاقی را داشت.
سرپرست وزارت بهداشت با بیان اینکه در نهادینه سازی اصول اخلاق حرفه ای، تفکر جزیره ای، جواب نمیدهد، عنوان کرد: اصول اخلاقی باید در قالب یک مدل ملی و به صورت ادغام یافته طراحی و تدوین شده و در آن اصول اخلاق در حوزه آموزش، درمان، پژوهش و نظام پزشکی با نظم خاصی مطرح شوند.
نمکی با بیان اینکه باید فراتر از حرفه، در رابطه با اعتلای اخلاق در جامعه مطالبه گری کنیم، افزود: برای مثال، وقتی مجموعه درهم تنیده صنعت دارو را در اختیار چند نفر محدود است که حمایت میشوند، سخت است که به چند داروساز تازه کار که در تاسیس داروخانهای مشارکت کرده، اخلاق مداری آموزش بدهید. اینها مسائل مغفول ماندهای است که همه ما را زیر آوار نابود خواهد کرد.
سرپرست وزارت بهداشت گفت: اسطورههای اخلاقی بزرگ در کشور در حال ازبین رفتن هستند. دانشجویان و فارغ التحصیلان ما اسطورههای اخلاقی را گم کرده اند و آموزش اخلاق حرفهای دچار تزلزل شده است؛ بنابراین یکی از گرفتاریهای ما در این زمینه، این است که الگوها و اسطورههای اخلاق حرفهای مان فروریخته اند.
نمکی بیان کرد: در آموزشهای پزشکی، باید دانشجوی جامعه محور تربیت شود. این دانشجویان از جامعه بریده اند و از وضعیت مردم خبر ندارند. باید در آموزش ها، ساختار صحیح طراحی شود، باید در آموزشهای طب به دانشجویان یاد بدهیم که مردم ذی قیمتتر از برخی منافع مادی آنها هستند. مولفههای اجتماعی موثر بر سلامت را در آموزشها دخیل نمیکنیم، بنابراین دانشجو در آموزشهای علوم پزشکی، فقط یاد میگیرد که بیماری چیست و درمان و داروهای آن چیست.
سرپرست وزارت بهداشت تاکید کرد: دانشجویان علوم پزشکی کشور تک بعدی تربیت میشوند، این دانشجویان دچار بی خویشتنی شده و به فرهنگ و اقلیم ایرانی وابستگی ندارند و به همین دلیل پا در رکاب هستند. دانشجویان ما با فرهنگ ایرانی پیوند نخورده اند و این موضوع نیز یکی از مشکلات بزرگ در آموزش پزشکی کشور تلقی میشود.
نمکی در پایان با بیان اینکه انسان بی خویشتن به هر سمتی گرایش پیدا خواهد کرد، ادامه داد: فارغ التحصیلان علوم پزشکی ما با فرهنگ غنی کشور و سعدی، حافظ، مولانا و فردوسی بیگانه هستند و میتوان گفت، زمانی که انسان تعلق خاطر نکند، به سمت بی خویشتنی رفته و انسان بی خویشتن نیز به سمت دنیاطلبی خواهد رفت. باید در آموزشها و روشهای مدیریتی تجدید نظر شود.
باید سعی کنیم، انسانهای پاک دست تری را برای اداره امور مملکت برگزینیم تا فروپاشی اخلاق صورت نگیرد، در نهایت اینکه به یکدیگر کمک کنیم تا یک ساختار ادغام یافته در نظام پزشکی کشور برای توسعه اخلاق پزشکی برگزینیم. موضوع اخلاق فقط یک موضوع حرفهای و صنفی نیست، بلکه یک موضوع ملی است و چنانچه در تمام ارکان کشور اخلاق نهادینه نشود، فروپاشی اخلاق با شدت بیشتری ادامه پیدا خواهد کرد. همچنین، در حرفه پزشکی باید به یکدیگر کمک کنیم که همکاران پزشک ما مورد هجمههای بیرون حرفه قرار نگیرند و چنانچه لکهای از بی اخلاقی در این حرفه مشاهده شد نیز، باید پیشقدم شده و خودمان این لکه را از دامن پاک کنیم.