به گزارش ایران اکونومیست به نقل از رسانه مالیاتی ایران؛ در هر جامعه ای مجموعه ای از آداب، رسوم، سنت ها، قوانین نوشته و نانوشته و دانش عمومی و فراگیر به شکل گفتمان، وجود دارد که از آن به فرهنگ یاد می شود. بر این اساس هر کار و چیزی دارای فرهنگ خاص است که می بایست از سوی مردم مورد توجه قرارگیرد و در رفتارها و نگرش ها، خود را نشان دهد. با این همه، تنها زمانی می توان گفت که فرهنگ، امری مثبت و سازنده و هدف والایی است که دارای ویژگی هایی باشد که از مهم ترین آنها، بستر مناسب بودن برای تعالی و تکامل بشری است. بر این اساس، می توان از فرهنگ مثبت و منفی یاد کرد و این گونه نیست که هر فرهنگی، ارزشی و مطلوب باشد. هنگامی که از فرهنگ سازی سخن به میان می آید، چنین برمی آید که فقدان این مسئله می تواند در جامعه آثار سویی به جا گذارد که نیازی به عنوان فرهنگ سازی خود را به عنوان دغدغه بر جامعه و مسئولان آن تحمیل کرده است. چنان که از همین اصطلاح می توان دغدغه دیگری را نیز شناسایی و ردگیری کرد. به این معنا که یکی از مسایل و مشکلات هر جامعه وجود فرهنگ های غلط و نادرست در کنار بی فرهنگی گروهی دیگر است. بنابراین مسئله فرهنگ سازی از دو جهت خود را بر جامعه و مسئولان آن تحمیل می کند و به عنوان یک مسئولیت و وظیفه مهم در حوزه جامعه پذیری خود را نشان می دهد. از جهتی فقدان فرهنگ استفاده از چیزی نیاز به فرهنگ سازی را توجیه می کند و از سوی دیگر وجود فرهنگی نامناسب، فرهنگ سازی مناسب را می طلبد.
پرداخت مالیات بعنوان یکی از مهمترین شاخصه های اقتصادی در کشور ما به جهات گوناگون تاریخی و مذهبی، با اکراه و اجبار همراه بوده است و مردم به دلایل گوناگون از مالیات می گریزند و سعی در کتمان درآمدهای خود می کنند و در اعلام به موقع آن با واحدهای مالیاتی همکاری لازم را نمی نمایند به همین منظور لازم است با استقرار نظام مالیاتی قوی و و ایجاد بسترهای فرهنگی مناسب و ترغیب مردم به پرداخت مالیات، ساختار اقتصادی قوی در کشور را ایجاد کرد. که اینکار بدون بسترسازی فرهنگی در بین اقشار مختلف مردم، منجر به شکست می شود.