به گزارش ایران اکونومیست؛ معرفی علی انصاریان بهعنوان مجری ویژهبرنامه شبکه پنج تلویزیون برای پوشش بازیهای فوتبال جام ملتهای آسیا، از همان ابتدا با یک سوال جدی مواجه بود؛ چهرهای که همین چند ماه پیش حضورش در یک برنامه اینترنتی مرتبط با جامجهانی و اظهارات خارج از عرفش حاشیهساز شد، چگونه عهدهدار اجرای یک برنامه «زنده» در رسانه ملی شده است؟
احتمالاً در واکنش به همین ابهام هم بود که یکی از رسانهها در گزارشی از «تضمین» عوامل برنامه تلویزیونی «ورزشگاه» و مسئولان شبکه پنج سیما برای «اجرای بیحاشیه» انصاریان در ویژهبرنامه پوشش بازیهای جام ملتهای آسیا خبر داد؛ تضمینی که برنامه روز گذشته «ورزشگاه» نشان داد حتی در صورت صحت، گویا چندان اعتباری نداشته است!
ویدیویی که روز گذشته از برنامه «ورزشگاه» در فضای مجازی دست به دست شد، مربوط به واکنش علی انصاری به ویدیوی دیگر منتشرشده در فضای مجازی بود؛ ویدیویی که کنایه گزارشگر فوتبال تلویزیون افغانستان به سانسور در پخش بازیهای ورزشی از تلویزیون ایران را نشان میداد.
اظهارات علی انصاریان در واکنش به صحبتهای گزارشگر افغان اما عجیبتر و غیرمنتظرهتر از آن چیزی بود که به راحتی بتوان با پخش آن از آنتن زنده رسانه ملی کنار آمد؛ اظهاراتی که در آن مرز میان «غرور ملی» و «تحقیر دیگران» به کل مخدوش شد و برای نخستینبار شاهد «تمسخر همسایه» از زبان «مجری سیما» بودیم!
نگاه بالا به پایین نسبت به یک قوم، نژاد و مهتر از آن کشور حتی در مختصات خلقیات فردی هم محل ایراد جدی است، اما زمانی که این رویکرد روی آنتن زنده تلویزیون و در کلام مجری یک برنامه رسمی انعکاس پیدا میکند، فراتر از ایراد، محل هشدار جدی است.
اینکه علی انصاریان پس از دوران حضور درخشان در میدان ورزشی، سالهاست علاقهمندیاش به فعالیتهای هنری را در قالب بازیگری و تهیهکنندگی فیلمها و سریالهای تلویزیونی پیگیری میکند، اتفاقی مبارک و قابل تحسین است اما مشکل زمانی بهوجود میآید که به اعتبار این شهرت و علاقه، چشم بر دیگر الزامات ورود به حوزههای تخصصی ببندیم و زمینه را برای گافهایی اینچنین پرهزینه فراهم بیاوریم.
رویکرد صداوسیما در ماههای اخیر برای بهرهگیری از ظرفیت چهرههای مشهور در مقام اجرای برنامههای مختلف (که البته در مواردی جواب هم داده و چهرههای تازهای را به دایره مجریان تلویزیونی افزوده است) نیازمند بازنگری جدی است. اجرا در سیما، چیزی فراتر از «شهرت» نیاز دارد و مورد اخیر ثابت شد حتی سبقه حرفهای یک چهره الزاما نمیتواند پشتوانهای مناسب برای اجرا در برنامهای مرتبط با آن حوزه باشد؛ هر ورزشکاری الزاما استانداردهای لازم برای اجرای یک برنامه ورزشی را ندارد.
اتفاق تلخ تحقیر اتباع شریف کشور همسایه که در قالب برنامه تلویزیونی «ورزشگاه» شاهد آن بودیم، حتما نیاز به واکنش فوری مسئولان تلویزیون و به طور خاص شبکه پنج دارد اما فراتر از این مصداق، میتوان این تلخی را به تجربهای برای اصلاح فرآیندها تبدیل کرد تا مگر راه تکرار بر تلخیهای بعدی بسته شود.