يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - 2024 December 22 - ۱۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶
برچسب ها
# اقتصاد
۱۸ تير ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۹

گزارش اکونومیست از "طبقه متوسط آمریکا"

"فرانسیس فوکویاما" از نظریه‌پردازان سر‌شناس تاریخ تحولات سیاسی جهان، دراین‌باره می‌گوید که عامل دیگر در زوال طبقه متوسط این است که بخش اعظم امتیاز و ثروت ناشی از آخرین پیشرفت‌های نظام سرمایه‌داری، به ویژه در عرصه فناوری‌های جدید و موسسه‌هاي مالی، فقط نصیب اندکی از افراد متخصص می‌شود.
کد خبر: ۲۶۵۹۹
عصر ایران - از هر ۹ آمریکایی، سه شهروند بر این باور است که کشورش در مسیر اشتباهی در حال حرکت است، چرا که نرخ بیکاری همچنان بالای ۹ درصد باقی مانده است؛ رقمي كه از سال ۱۹۴۸ تاکنون بی‌سابقه است.
این در حالی است که تنها ۴۵ درصد از آمریکایی‌ها عملکرد "باراک اوباما" رئیس‌جمهوری آمریکا، را تائید می‌کنند و میزان حمایت کنگره از او در آخرین نظرسنجی ۹ درصد کاهش داشته است.

در این میان، تنها درصد كمي از آمریکایی‌ها معتقدند که ترکیب کاهش هزینه‌ها و افزایش مالیات‌ها می‌تواند مشکل اصلی این کشور یعنی‌‌‌‌ همان آشفتگی بودجه را حل کند؛ این در شرایطي است كه  افراد تندرو در عرصه سیاست آمریکا حاضر به هیچ مصالحه‌ای نیستند.

در بحبوحه رقابت‌های انتخاباتی هر دو حزب اصلی آمریکا درصدد بودند تا روش خود را مناسب‌تر و كارآمدتر جلو دهند. سیاست داخلی دموکرات‌ها با جمهوری‌خواهان در حوزه‌های اقتصادی و مالی متفاوت بود. سیاست دموکرات‌ها بر تامین منافع طبقات متوسط و پایین متمرکز شده بود و به همین دلیل است که طرفداران حزب دموکرات را معمولا مهاجرین، کارگران و کشاورزان تشکیل می‌دادند.

به گفته کار‌شناسان اقتصادی، از زمانی که اوباما وارد کاخ سفید شده است تا کنون بیش از دو میلیون فرصت شغلی از بین رفته است و میلياردها دلاری که برای بسته‌های محرک اقتصادی هزینه شده است، هیچ نتیجه‌ای به دنبال نداشته است. آنان معتقدند که ادامه این‌گونه سیاست‌ها، نرخ بیکاری را همچنان بالا نگه می‌دارد.

البته مشکل اوباما فقط معضل بیکاری نیست. اکنون ساخت‌وساز در آمریکا به شدت کاهش یافته است و بازارهای سهام نیز روزهای خوبی را تجربه نمی‌کنند. این در حالی است که با افزایش هزینه‌های درمانی، مشخص‌شده که برنامه‌های درمانی اوباما هم با شکست روبه‌رو شده ‌است.

با نزدیک شدن زمان اجرای برنامه‌های درمانی دشوار و مخالف میل عمومی در آمریکا، بسیاری از کارمندان دیگر نخواهند توانست از حمایت کارفرمای خود در بهره‌مندی از بیمه درمانی مناسب بهره‌مند شوند و با افزایش مالیات‌ها، تعداد پزشکانی که آماده خدمت‌رسانی عمومی هستند نیز کاهش می‌یابد.

این در حالی است که توافق احزاب آمریکا در افزایش سقف استقراض دولت اوباما فقط بخش اندکی از مشکل بدهی سنگین این کشور را حل می‌کند و این کشور باید همچنان به دنبال دریافت هفت تریلیون دلار قرض از کشورهای دیگر طی دهه آتی باشد و این مبلغ به چهار تریلیون دلار بدهی به وجود آمده در دوران ریاست‌جمهوری اوباما افزوده خواهد شد.

به گفته كارشناسان، در این بحران اقتصادی طبقه متوسط آمریکا بیشتر از هر گروه دیگری آسیب می‌بیند،یکی از نشانه‌های واضح این وضعیت کاهش درآمد بسیاری از خانواده‌های متوسط آمریکایی طی چهار دهه اخیر است. یکی از روش‌هایی که در آمریکا برای کمک اقتصادی به لایه‌های متوسط انجام‌شده اعطای تسهیلات بانکی بهتر در سال‌های گذشته بود؛ این روش جایگزینی بود برای توزیع عادلانه‌تر ثروت در میان لایه‌های پایین‌تر جامعه.

 اما در عمل باعث شد که سیل سرمایه‌های نقدی از چین و سایر کشورهای ثروتمند به نظام بانکی آمریکا سرازیر شود و خود به یکی از عوامل بروز بحران اقتصادی اخیر بدل شود. این موضوع تا بدان جا اهمیت پیدا کرد که اوباما طرح پیشنهادی که نام "وارن بافت" سرمایه‌گذار میلیاردر را به خود گرفته است را پذیرفت. بر اساس این طرح مالیات افرادی که دست‌کم یک میلیون دلار در سال درآمد دارند، افزایش خواهد یافت. رئیس‌جمهوری آمریکا می‌گوید، زمان آن فرا رسیده است که ثروتمندان آمریکا دین خود را از راه پرداخت مالیات به جامعه ادا کنند.

اوباما از کنگره آمریکا خواست به لایحه "قانون بافت" رأی موافق بدهند و گفت که معافیت مالیاتی برای ثروتمندان عادلانه نیست، آن هم در شرایطی که طبقه متوسط آمریکا برای تامین نیازهای اولیه خود با دشواری روبه‌روست.

"فرانسیس فوکویاما" استاد علوم سیاسی دانشگاه "استنفورد" آمریکا و از نظریه‌پردازان سر‌شناس تاریخ تحولات سیاسی جهان، دراین‌باره می‌گوید که عامل دیگر در زوال طبقه متوسط این است که بخش اعظم امتیاز و ثروت ناشی از آخرین پیشرفت‌های نظام سرمایه‌داری، به ویژه در عرصه فناوری‌های جدید و موسسه‌هاي مالی، فقط نصیب اندکی از افراد متخصص می‌شود.

برای مثال، در دهه ۱۹۷۰ ثروت یک درصد از لایه‌های بالاي جامعه آمریکا فقط معادل ۹ درصد از تولید ناخالص ملی کشور بود، اما در سال ۲۰۰۷ این رقم به حدود ۲۴ درصد افزایش یافته است.
او معتقد است عامل دیگری که موقعیت اقتصادی طبقات متوسط را تهدید می‌کند، سیاست‌های مالیاتی است. اکثر دولت‌های دست راستی به جای صاحبان ثروت‌های بزرگ از طبقه متوسط مالیات بیشتری اخذ می‌کنند. و بالاخره عامل رشد کشورهای در حال توسعه و ظهور قدرت‌های اقتصادی جدید را باید در نظر گرفت.

تحت تاثیر روند پرشتاب جهانی شدن سرمایه‌داری و در حالتی که کسب سود بیشتر برای شرکت‌های بزرگ به اولویتی مطلق و بدون کنترل بدل می‌شود، بسیاری از فعالیت‌های تولیدی به خارج از کشورهای پیشرفته منتقل شده‌اند و نیروی کار این کشور‌ها یا بیکار شده یا ناگزیر است دستمزد کمتری دریافت کند. با این حال این مساله نیز درست است که بسیاری از افرادی که از باراک اوباما حمایت جانانه‌ای داشتند و هنوز هم از او حمایت می‌کنند، اعتقاد دارند که او به اندازه کافی جسورانه عمل نکرده و نسبت به افرادی که سعی داشتند سیاست‌هایش را با شکست روبه‌رو کنند، اقدام قاطعی نداشته است.

در همین حال، بسیاری از حامیان اوباما در طبقه متوسط جامعه آمریکا اغلب نسبت به سیاست‌های او در قبال مسائل داخلی و خارجی ناامید شده‌اند و به دنبال سیاست‌های جدیدی هستند که موثر واقع شود؛ همان افرادی که در زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا امیدوار شده بودند که طبقه متوسط از حاشیه‌نشینی دربیابد.
آخرین اخبار