يکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 15 - ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۱۸ آبان ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۶

با انحصارها نقدینگی به بورس می‌رود؟

یک کارشناس بازار سرمایه گفت: ۷۰ درصد نقدینگی کشور دست یک درصد از افراد است و این افراد بیش‌تر به منافع شخصی توجه دارند، درنتیجه به‌راحتی نمی‌توان این مقدار از پول و شبه پول را به سمت بازارهای مولدی هم‌چون بورس هدایت کرد.
کد خبر: ۲۵۹۹۰۶
 به گزارش ایران اکونومیست؛  علی اکبر نیکواقبال  درباره تحولات اقتصاد و بازار سرمایه در ماه‌های اخیر،  اظهار کرد: بورس آینه تمام نمای اقتصاد یک کشور است درنتیجه این بازار نوع و ساختار  تصمیم های اقتصادی و سیاسی  کشور را نشان می دهد. باید بدانیم سیاست‌های کلی کشور بر روی بازار سرمایه ما تاثیرگذار است. از این بابت علامت‌هایی که بورس تهران به سرمایه گذاران می‌دهد نشان از نوع سیاستهای اقتصاد دارد.

 وی تاکید کرد: علائمی که بورس به مردم و سرمایه گذاران می‌دهد را نباید کوچک شمرد. بورس به ما کمک می‌کند تا وضعیت کلی اقتصاد را بهتر بشناسیم.
 
نیکواقبال گفت: وقتی یک درصد جمعیت ایران حدود ۷۰ درصد پول و شبه پول را در اختیار دارند، این یعنی ثروت هنگفتی در اختیار گروه کوچکی از جمعیت ایران است و این ثروت قدرتی انحصاری به این گروه یا افراد داده است. آن‌ها می‌توانند با جابه‌جایی این حجم عظیم پول و شبه پول در بازارهای مختلف از جمله بازار طلا و ارز  دگرگونی‌های عظیمی در اقتصاد ایجاد کنند.
 
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به افزایش قیمت ارز و طلا و وضعیت خاص بازار سرمایه در شش ماه گذشته، گفت: شرایطی که امروز در بازار ارز، طلا و بورس می‌بینیم ناشی از فعالیت آن انحصارگرانی است که بیش از ۷۰ درصد از پول و شبه پول را در اختیار دارند.
 
وی تاکید کرد: این‌که ۷۰ درصد از نقدینگی یک کشور در دست یک درصد از کل جمعیت باشد، می‌تواند نشان خوبی نباشد چراکه آن یک درصد می‌توانند سرنوشت کل جمعیت را در دست بگیرند.
 
نیکواقبال یادآور شد: شاید کسی با شنیدن این حرف بگوید که در اقتصادهای سرمایه‌داری همچون آمریکا نیز چنین توزیع ثروتی وجود دارد اما در پاسخ به آن‌ها باید گفت که صاحبان ثروت در آمریکا و کشورهای پیشرفته حجم عظیمی ثروت را در خدمت صنعت و بازار سرمایه می‌گیرند و درنتیجه ورود این حجم عظیم ثروت به صنعت، اقتصاد رشد می‌کند اما در ایران وضع به کلی متفاوت است. این یک درصد می‌توانند با وارد کردن نقدینگی به هر بازاری که بخواهند آن بازار را با تلاطم شدید مواجه کنند کما این‌که در ماه‌های گذشته بازار طلا، سکه و بازار سرمایه توسط آن‌ها متلاطم شد و قیمت‌ ارز و طلا به بیش از چهار برابر رسید.
 
وی تاکید کرد: اگر این افراد حجم نقدینگی خود را از یک بازار خاص بیرون بکشند آن بازار با ورشکستگی مواجه می‌شود و اگر آن نقدینگی را به سمت بازاری خاص ببرند می‌توانند نوسانات عجیب و غریبی در آن به وجود آورند.

وی اظهار کرد: طبیعی است وقتی بانک‌ها و موسسات پولی و بانکی بهره‌های ۲۰ درصد به بالا به سپرده‌گذاری‌ها با نقدشوندگی بسیار بالا می دهند و درآمد و ثروت جامعه در دست یک درصد مردم متمرکز شده است لذا با جا به جایی ثروت‌های هنگفت امکان سودهای بادآورده سوداگرانه و عجیب و غریب در اقتصاد رانتی فراهم می‌شود. پس طبیعی است که افراد و سرمایه‌گذاران به بورس نگاهی سوداگرانه داشته باشند که حاصل آن، این نوسانات بسیار تند در بورس ایران به علت جابه‌جایی‌های ثروت‌های هنگفت و متمرکز است.

نیکواقبال با اشاره به افزایش قیمت ارز و تاثیر آن بر بازار سرمایه و کلیت اقتصاد گفت: وقتی قیمت ارز بالا می‌رود هزینه یک کشور وابسته به واردات،  به مراتب افزایش می‌یابد و این افزایش هزینه باعث ایجاد تورم سهمگین می‌شود. این تورم برای دولتی که در طی ماه‌ها و سال‌های گذشته مدعی بودند تورم کشور یک رقمی است فاجعه آفرین تلقی می شود.
 
وی با اشاره به این‌که متوسط تورم در دنیا دو الی سه درصد است، گفت: تورم در اقتصادهایی همچون ژاپن منفی است. در چنین اقتصادهایی نقدینگی به سمت بازارهای مولد می‌رود و آن بازارها به توسعه و شکوفایی اقتصاد کمک می‌کند. در این اقتصادها اگر قرار باشد بین تورم و رکود یکی را انتخاب کنند، سعی می‌کنند تورم را کنترل کنند و به جایش چهار یا پنج درصد یا حتی مقداری بیشتر بیکاری داشته باشند.
 
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: گروهی که ۷۰ درصد نقدینگی را دارند، می‌توانند اقتصاد کشور را با مشکلات به شدت جدی مواجه کنند. در عین حال همین افراد می‌توانند نقدینگی را وارد صنعت کرده و سازندگی عظیمی را بنیان‌گذاری کنند اما موضوعاتی همچون منافع شخصی لحظه‌ای و فوری در این بین وجود دارد که نمی‌گذارد نقدینگی وارد صنعت شود زیرا ایجاد صنعت فقط چندین سال وقت می‌گیرد تا به مرحله بهره‌برداری برسد. اینجا نقش بسیار عظیم دولت آشکار می شود که از یکطرف، انواع و اقسام تسهیلات، کمکهای فنی، وام بدون بهره و حتی تضمین سود حداقل سالانه برای سرمایه گذاران در نظر بگیرد.

وی ادامه داد: از طرف دیگر با عملیات رانتی و سوداگرانه باندهای مافیایی به شدت تمام مبارزه کند. اینجاست که نقش نهادهای حکومتی و بودجه سالانه دولت جهت کمک به صنایع و جلوگیری از فعالیت‌های مافیایی روشن می‌شود. از آنجا که نرخ نهایی مصرف ثروت‌های بزرگ بسیار پایین و نرخ نهایی پس‌اندازشان بسیار بالاست، اگر این پس‌اندازها در بازارهای مولد سرمایه گذاری شوند اقتصاد را به سمت مثبت پیش می‌برند اما اگر قرار باشد همان مبالغ به سمت سفته بازی، قاچاق پیش رود اقتصاد را تخریب می‌کنند و بلای خانمان سوز کشور می‌شود.

وی در ادامه تاکید کرد: دولت به تنهایی قدرت این را ندارد که حجم عظیم نقدینگی را به سمت بورس هدایت کند چراکه نهادهای پرقدرتی وجود دارند که پول هنگفت در اختیار دارند و آن را در بازارهای پر منفعت‌تر به کار می‌اندازند. منافع این نهادها و دولت با هم در تضاد است. درنتیجه حرکت نقدینگی به سمت بازارهای مولد همچون بازار بورس در ایران و در شرایط فعلی چندان میسر نیست.
 
نیکو اقبال تاکید کرد: ایران امروز بر سر دو راهی سرنوشت‌سازی قرار دارد. دست‌اندرکاران قدرت و ثروت می‌توانند با هم، همگرا شوند و کشور را از شرایط بد اقتصادی برهانند همانطور که سازمان برنامه‌ریزی فرانسه نهادهای پر قدرت مالی را در طرح‌های توسعه اقتصادی فرانسه به کار  می‌گیرد. در عین حال دولت و نهادهای مالی پرقدرت می‌توانند هم‌چنان واگرا عمل کنند و شرایط بد اقتصادی موجود را به سمت بدتر متحول کنند.
آخرین اخبار