«پنج»؛ عددی مرموز که جای لوپتگی و سولاری را تغییر داد

به گزارش ایران اکونومیست؛  مارکا روز پنجشنبه نوشت: 5 گلی که رئال مادرید مقابل بارسلونا دریافت کرد، «یولن لوپتگی» را به پایان شوم ماجرای غم انگیز خود روی نیمکت کهکشانی ها رساند و در سوی دیگر، 5 گلی که آن ها در بازی شب گذشته مقابل ویکتوریا پلژن در لیگ قهرمانان اروپا به ثمر رساندند، «سانتیاگو سولاری» را به سوی تبدیل شدن به مرد شماره یک همیشگی نیمکت سفیدپوشان سوق داد.
قطار از ریل خارج شده رئالی ها بار دیگر به مسیر بازگشته و این پیشرفت را می توان در عملکرد کلی آن ها در زمین بازی به وضوح دید اما پایان دوران قحطی گل به معنای پایان شبهه ها در خصوص قابلیت های مرد آرژانتینی موقت نیمکت این تیم است.
در واقع 5 گل رئال مقابل نماینده چک در بازی شب گذشته، اعصاب متشنج آن ها را در مواجهه با دروازه رقبا آرام کرد.
سفیدپوشان در بازی های پیشین، قادر به خلق موقعیت های گلزنی روی دروازه حریفان بودند اما در یک سوم دفاعی حریف، بی خطر بوده و اصطلاحا ولخرجی می کردند، در حالی که در بازی شب گذشته، آن ها به دوران بیرحمی خود در مواجهه با دروازه رقیبان بازگشتند، در بازی که حتی بهترین عملکردشان را هم به به نمایش نگذاشتند.
با این وجود، با توجه به اینکه ویکتوریا پلژن در دقایق ابتدایی بازی در نیمه نخست چندین بار دروزاه «تیبو کورتوآ» گلر بلژیکی رئال را تهدید کرد و در نیمه دوم هم بی خطر نبود؛ نمی توان زیاد از این پیروزی هیجان زده بود اما بی شک پس از به صدا در آمدن سوت پایان بازی، کهکشانی ها به طور اجتناب ناپذیر، پایشان را از روی پدال گاز برداشته و با آرامش بیشتری به مسیر ادامه خواهند داد.
تصمیم های سولاری نتیجه بخش بوده و مادامی که نتایج به سود او و تیمش باشد، بخت هایش برای اقامت دائمی روی نیمکت بزرگ کهکشانی ها روز به روز افزایش خواهد یافت.
در سوی دیگر، مقامات باشگاه، هم از نتایج و هم از عملکرد تیم رضایت دارند و در آستانه بازی تعیین کننده این تیم مقابل سلتا ویگو، ظاهرا ترجیح آن ها ابقای بازیکن اسبق تیم ملی آرژانتین در سانتیاگو برنابئو است.
این در حالی است که «فلورنتینو پرز» رییس باشگاه رئال هم که همواره به سولاری اعتقاد داشته است، حالا با توجه به عملکرد بازیکنان در داخل زمین، شاید به این نتیجه برسد که او، گزینه مناسبی است که می تواند رئال را رو به جلو براند، دست کم برای آینده ای نه چندان دور این موضوع قابل تصور است.