رتبه 60 و قرار گرفتن ایران در بین کشورهایی با توسعه انسانی بالا به سیاستهای بعد از انقلاب برمی گردد. ما در کشوری هستیم که سیاستهای توسعه آموزش و بهداشت در آن باعث شده است نرخ باروری افزایش اما نرخ مرگ و میر کاهش پیدا کند، همین مسأله امید زندگی را بالا برده است.
این آمارها و شاخصهای بینالمللی بازتابی از سیاستهای اقتصادی و اجتماعی ما از سالیان گذشته تا به حال است و بیشتر مربوط به سیاستهای قبل از 10 سال اخیر میشود که حالا خود را نشان دادهاند. اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که این شاخصها بیشتر کمی هستند و کیفیتها را در نظر نمیگیرند.
برای مثال در حوزه آموزش و بالا رفتن میزان تحصیلات و تعداد تحصیلکردهها، سیاستها از ابتدای انقلاب مبتنی بر جذب بیشتر جوانان به دانشگاه بوده است. اما در زمینه کیفیت آموزش پیشرفت محسوسی نداشتیم و مسائل کیفی اینچنینی، در این شاخصها لحاظ نمیشود.
اما بعضی از مؤلفههای شاخص توسعه انسانی قابل تأمل هستند و روایتی فراتر از اعداد در خود دارند. درآمد سرانه یکی از آن هاست که وضع نسبی خوبی را برای ایران در بین سایر کشورها نشان میدهد.
باید توجه کرد که اگر این شاخص از تقسیم تولید ناخالص ملی بر جمعیت به دست آمده باشد، خود باعث میشود که درآمد سرانه ما بالاتر از بقیه کشورها نشان داده شود. چرا که جمعیت ما مانند کشورهای در حال توسعه دیگر رشد بالایی ندارد.
به همین خاطر است که کشور کم جمعیتی مانند قطر، بالاترین میزان درآمد سرانه جهان را به خود اختصاص میدهد. برای تحلیل، باید ضریب جینی را که نشاندهنده میزان توزیع ثروت در جامعه است کنار درآمد سرانه لحاظ کنیم.
ضریب جینی 39 درصدی از اختلاف طبقاتی و نابرابری توزیع ثروت بالایی در جامعه حکایت میکند. تمرکز اقتصاددانان برای بهبود وضعیت رفاهی کشور بیشتر روی بالارفتن رشد اقتصادی بوده است اما در شرایطی مانند آنچه که امروز ایران در آن قرار دارد، باید توجه کرد که کیک درآمد ملی کشور چطور توزیع میشود تا مردم رفاه نسبی بیشتری داشته باشند.
باید در نظر گرفت که در شرایط تحریم و جنگ اقتصادی، ممکن است که در سالهای پیش رو درآمد کشور کاهش پیدا کند همانطور که قدرت خرید مردم هم دستخوش تغییرات جدی شده است. در این شرایط با افزایش جمعیت و کاهش رشد اقتصادی، کیک کوچک تری خواهیم داشت.
در تمام جوامع برای تقسیم این کیک دولت رفاه ظهور کرده است. از اول انقلاب بحث و مشکل ما این بوده که کیک ثروت ملی را چطور تقسیم کنیم تا نصیب تمام گروهها شود. در چنین شرایطی از اندیشههای لیبرالی نمیتوان به راحتی دفاع کرد و هیچ راهی باقی نمیماند به جز اینکه به سمت برنامه تور ایمنی اجتماعی برویم، در این شرایط حداقل گروههای آسیب پذیر میتوانند در مشکلات، زندگی شان را ادامه دهند.
علی اصغر سعیدی جامعه شناس اقتصادی