به گزارش «تابناک» نام دانشور در اذهان عمومی با نام همسر داستان نویسش جلال آل احمد گره خورده است خاصه اینکه جلال به خاطر مواضع تند سیاسی و زندگی پرشور وشرش چهره شده بود ولی بایست پذیرفت که زندگی ادبی سیمین دانشور بسیار مستقل از همسرش بود و همین هم شاید یکی از مهم ترین ویژگی های سیمین بود که خودش به عنوان یک شخصیت مستقل ادبی بسیار شناخته شده تر و ارج یافته تر از جلال بود و حتی مانند جلال زندگی سیاسی هم نداشت و ادعایش را هم البته نداشت که بخواهد به خاطر ادبیات سیاسی اش مشهور شود با این حال رمان سووشون اش به هفده زبان زنده دنیا ترجمه شد و در ایران هم کمتر کسی بود که این رمان زیبا را نخوانده باشد و کمتر اثری را می شناسیم که در ادبیات ما تا این حد مورد توجه منتقدان قرار گرفته باشد و به عنوان یکی از متون ادبی کتاب ادبیات دانش اموزان دبیرستانی هم در نظر گرفته شده است.
ترکیب سیمین و جلال سالیان سال محفلی را برای ادیبان، شاعران، نویسندگان و سیاسیونی پدید آورد که شاید درکنار هم آوردن نام هایشان کمی عجیب باشد. خانه ای که به مدد شور و شر جلال و آرمش سیمین توانست محفلی برای شکل گیری و رشد بسیاری از جریان های روشنفکری باشد. خانه ای که از نیما و هدایت بگیر تا آیت الله کاشانی و مریم فیروز، خلیل ملکی و امام موسی صدر و خیلی های دیگر در آن رفت و آمد داشتند و شاید به جهت همین تبادل افکار، همیشه یک تعادل رفتار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در طول زندگی دانشور مشاهده میشد و این تعادل باعث شد که بتواند با گرایشهای گوناگون ادبی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تبادل فکری داشته باشد.
از دانشور علاوه بر سووشون، سه گانه سرگردانی هم منتشر شده که البته سرنوشت آخرین قسمت از این مجموعه در سال های اخیر به یکی از معما های ادبیات ما بدل شده است. کتاب اول با نام جزیره سرگردانی در سال ۱۳۷۲ و ساربانْ سرگردان در ۱۳۸۰ منتشر شد اما سرنوشت قسمت پایانی این مجموعه که بنا به گفته خود دانشور پایان ماموریت ادبی او در این جهان است هیچ وقت روشن نشد. سال گذشته بود که بالاخره بعد از سال ها انتظار خبر گم شدن متن کتاب کوه سرگردان در رسانه ها بازتاب پیدا کرد و خود دانشور که از سال 86 پس از اینکه به کما رفت با بیماری سختی دست و پنجه نرم می کرد نتوانست کمکی به پیدا شدن متن این رمان کند و مرگ مدیر انتشارات خوارزمی – که انتشار کتاب های دانشور را بر عهده دارد- هم مزید برعلت شد. کار تا جایی پیش رفت که بسیاری مدعی شدند دانشور اصلا این رمان را ننوشته است و حتی خواهر او هم این ادعا را به نوعی تایید کرد که احتمال دارد دانشور این رمان را اصلا ننوشته باشد چرا که اگر نوشته بودمی بایست پیدا می شد.
با این حال امید می رود در سال های اینده و در لابلای کاغذ های خاک خورده خانه سیمین یا بایگانی انتشارات خوارزمی و یا شاید اصلا وزارت ارشاد متن آخرین رمان دانشور پیدا شود تا بعد از خبر غم انگیز فوت او خبری شادی بحش را برای هواداران ادبیات ایران زمین پدید بیاورد.
دانشور اواخر تیر 86 مشکل تنفسی پیدا میکند و چند روزی به کما میرود. از آن پس دیگر حال او بهبود نیافت و غالب اوقات در بستر و تحت درمان بود.