محمّد رضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران طی تحلیلی کوتاه و جامعی نسبت به ورود عراقی ها به ایران و خروج افغانی ها از کشورمان و همچنین صید پُر ابهام آبزیان خلیج فارس توسط چینی ها واکنش نشان داد و گفت: از نظر علم اقتصاد، موارد و فاکتورهای متعددی هستند که وجودشان میتواند مبین و نشان دهندۀ اقتصادِ سالم، برجسته و قدرتمند هر کشوری باشد و عدم وجودشان، اقتصادی ضعیف و مریض را نوید میدهد.
موارد و فاکتورهای مثبتی از جمله:
* تولید کالاهای با کیفیت صنعتی و مصرفی در سطح بالا
* ارزآوری خوب و برخورداری از حجم بالای صادرات غیر نفتی
* داشتن ذخایر بالای طلا و ارزهای خارجی
* رشد بالای اشتغال و جذب کارگران خارجی
* نرخ پایین تورم
* تراز تجاری مثبت
* رشد بالای اقتصادی
* ارزش بالای پول ملی
* دهها مورد دیگر ....
* و دست آخر جذب توریست خارجی و استحصال درآمد چشمگیر ارزی از این طریق
متأسفانه سالهاست که اقتصاد کشورمان از اکثر فاکتورهای فوق محروم بوده و کار به جایی رسیده که در این ایام، دستیابی به هر یک از موارد و فاکتورهای فوق الذکر برای مردم ایران به آرزو و رؤیا مبدل شده است!! تنها موردی که از موارد فوق طی سالهای گذشته تا به امروز نصیب کشورمان شده، جذب کارگر خارجی و یا بقول معروف (کارگر افغانی) بوده که آنهم از بابت سلامت و قدرت اقتصادمان نبوده، بلکه دست بر قضا بدلیل وقوع کودتا و جنگ داخلی در کشور همسایۀ ایران (یعنی کشور افغانستان) جمعی از مردم آن سرزمین از کشورشان فرار و به کشورهای همسایه از جمله ایران مهاجرت و پناه آورده اند که در نتیجه حضور این چنینی افغانی ها در ایران هیچ موفقیت اقتصادی برای ما محسوب نمی شود.
وی افزود: ارز و درآمدهای ارزی، یکی از اَرکان بسیار مهم برای اقتصاد هر کشوری می باشد که کمبود و یا افزایش آن می تواند اقتصاد کشورها را از (عرش به فرش) و یا برعکس از (فرش به عرش) برساند، در همین راستا مدیریت نرخ و بازار ارز و همچنین حفظ ارزش پول ملی در اقتصاد کشورها علی الخصوص در اقتصاد کشورمان ایران، همواره یکی از چالشهای عمدۀ سیاستگذاران اقتصادی بوده است. لکن بحث مهم و اساسی این است که اِعمال سیاستهای پولی صحیح، قطعاً در سطح درآمدهای ارزی کشور و تثبیت نرخ آن تأثیر مثبت دارد.
علیپور در ادامه تشریح کرد: اما بنا به دلایلی خاص، متأسفانه قریب به یک سال است که طوفان شدیدی بازار سکّه و ارز ایران را درنوردیده و روز به روز سرعت این طوفان بالاتر رفته و در نتیجه خسارات جبران ناپذیری را بر سر اقتصاد کشورمان ببار آورده است که در کمال تأسف هنوز هم بشدت در حال وزیدن و خسارت زدن به اقتصاد ایران و زندگی و معیشت مردم میباشد که
حاصل این بحران، افزایش چند صد در صدی نرخ دلار و همچنین افزایش بی حساب و کتاب نرخ برابری سایر ارزها را در مقابل ریال درپی داشته است، لکن در طی این مدت و در زمانیکه هرج و مرج بازار ارز ایران را فرا گرفته و بر سایر بازارها و صنوف دیگر نیز تأثیر منفی گذارده این ابهام و این پرسش اساسی ذهن بنده و اذهان مردم عزیزمان را اشغال کرده مبنی بر اینکه چرا دولت و مسئولین ذیربط بانک مرکزی هیچ اقدام اساسی، علمی و عملی جهت کنترل بازار و تثبیت برابری نرخ ریال و دلار انجام نداده و ریال ایران را در تبِ داغ بازار طوفانی ارز، در حال ذوب شدن و نابودی رها کرده اند؟ البته موضوع بحث امروز ما چگونگی کنترل بازار ارز نیست بلکه هدف اینجانب از انجام این تحلیل، چرایی و عواقب افزایش وحشتناک قیمت دلار و کاهش شدید نرخ ریال می باشد.
این صاحب نظر اقتصادی اظهار داشت: عملکرد غلط پولی و ارزی دولت، رفته رفته زمینه ناهنجاریهای اقتصادی بسیاری را در کشور بوجود آورده که محصول آن، وقایع نگران کنندۀ چند ماه اخیر بوده که مردم را مات و مبهوت و متحیر و سردرگم کرده است.
در همین راستا و بواسطۀ کاهش وحشتناک ارزش پول ملی در برابر دلار و سایر ارزهای معتبر جهان، اتفاق عجیب و غریب دیگری رخ داده و موجب شده تا اوضاع کشورمان از نظر سیاسی، اقتصادی، بین المللی، امنیتی، اجتماعی و حیثیتی، روز به روز بدتر و بقول معروف " قوز بالا قوز" شود!! یعنی وضعیت کشورمان گل بود، به سبزه نیز آراسته شد.!!
کاهش وحشتناک ارزش ریال در برابر دلار باعث شده تا از چند ماه پیش جمع زیادی از عراقی ها همه روزه وارد خاک ایران شده و با خرید مایحتاج خود، فروشگاهها و سوپرمارکتهای شهرهای مرزی ایران را خالی کنند آنهم در این ایامی که مردم خودمان به سختی کالاهای اساسی گیرشان می آید، و همچنین همه روزه جمع کثیر دیگری از عراقی ها برای مثلاً تفریح و زیارت به کشورمان سفر میکنند که با چند هزار دلاری که همراه خود دارند نه تنها در اینجا شاهانه زندگی می کنند، بلکه متأسفانه با اَعمال و رفتار نادرست خویش، ایرانیان را عصبی و خون مردم عزیزمان را نیز به جوش می آورند.!!
سبزعلیپور اضافه کرد: طی روزهای گذشته مطالب زیادی راجع به عملکرد سوال برانگیز و خوش گذارانی این جماعت از طریق رسانه های گروهی شنیده ایم که مایۀ تأسف بوده است اما جدای از شنیده ها، موارد متعدد دیگری نیز رخ می دهد.
بطور مثال: این جماعت غالباً در هتل های پنج ستاره اقامت می کنند و اتاق دو تخته ای را که مثلاً قیمت اجارۀ هر شب آن حدود 300 هزار تومان می باشد را اجاره می نمایند سپس با پرداختن اندکی پول اضافه و همچنین مبلغی بعنوان انعام به عوامل هتل، دو الی سه تخت دیگر نیز در همان اتاقی که اجاره کرده اند اضافه می کنند و در نتیجه 4 الی 5 نفر در یک اتاق دو تخته می خوابند که قیمت اجاره تخت در هتل پنج ستاره برای هر نفر حدود 80 هزار تومان تمام می شود یعنی کمتر از قیمت یک تخت در مسافرخانه های پایین شهر!! اما در مقابل آنقدر بی ادب و بی نزاکت می باشند که وارد هر مکانی می شوند، نظم آنجا را بهم میزنند و با رفتار بد خود مردم عزیزمان را عصبانی می کنند!! به طوری که هفته گذشته یکی از هموطنانمان در باشگاه ورزشی و سونا و استخر یکی از هتلهای پنج ستارۀ تهران، یک عراقی را بدلیل بی ادبی تنبیه کرده و سیلی محکمی بر صورت وی می نوازد!!
دولت محترم نباید اجازه دهد تا احساسات مردم جریحه دار شود و در کوچه و خیابان زمزمه گردد که ما خونها دادیم تا یک وجب از خاک ایران بدست عراقی ها نیافتد اما الان آنها به راحتی در ایران جولان می دهند و به ما می خندند.
فلذا اینگونه درگیریها و شاید برخوردهایی بدتر از آن بین مردم عزیزمان و عراقی ها طی روزهای آینده اجتناب ناپذیر می باشد که اینگونه درگیریها مشکلات و عواقب امنیتی و اجتماعی وسیعی برای کشور در پی خواهد داشت که دولت محترم بجای اینکه فکر درآمد چند میلیون دلاری خود از سفر عراقی ها باشد باید درک کند که ارزش آرامش مردم شریف ایران و امنیت جامعه، بیش از چند میلیون دلار ارز مسافران عراقی می باشد.
مسئولین هتلهای ایرانی بدلیل کمبود توریست خارجی و مسافر داخلی و همچنین خالی بودن غالب اتاق هایشان، به هر سازی که عراقی ها می زنند میرقصند تا فقط پول آنان را از دستشان بگیرند و سعی می کنند که با آنان بد رفتاری نشود تا مبادا هتل خود را عوض نکنند، اما این دولت است که باید موضوع را بطور کلان و در سطح ملی مورد بررسی قرار دهد.
ضمناً لازم به توضیح است که ورود مسافران عراقی به ایران آنهم تحت نام توریست خارجی با شرایط فعلی جامعه ما، جزء فاکتورهای اقتصاد سالم محسوب نمی شود، زیرا این مورد در این مقطع از زمان از بد حادثه و بدلیل سقوط شدید ارزش ریال در برابر دلار رخ داده که خود نوعی بحران محسوب می شود نه فاکتور موفقیت برای اقتصاد ما.!!
وی در ادامه به موضوع صیادان چینی پرداخت و گفت: وجود صیادان چینی در آبهای جنوب و صید بی قاعدۀ تمامی آبزیان خلیج فارس و دریای عمان آنهم با "اجاره" دولت و یا با "اجازه" دولت ایران هیچ موفقیتی برای اقتصاد کشورمان محسوب نمی شود و برعکس روح و روان مردم ایران را به هم ریخته و از منظر بین المللی نیز کشورمان را زیر سوال برده که چرا ایرانِ ثروتمند آنهم با این همه منابع طبیعی که در اختیار دارد و دولت و مسئولان آن ادعای چندمین اقتصاد جهان را دارند اینچنین برای اندکی دلار، چوب حراج به آب و خاک خود زده اند، فلذا اینگونه تصمیمات ناپختۀ برخی از دولتمردان نه تنها اِبهام برانگیز است بلکه کشور را با بحران مواجه میکند که دولت باید هرچه سریعتر به این موضوع پایان و جلوی آنرا بگیرد.
علیپور تأکید کرد: کاهش وحشتناکِ ارزش ریال در برابر دلار باعث شده تا مشکل دیگری نیز پیش آید و آن اینکه ظرف ماهها و روزهای اخیر، جمع زیادی از افاغنۀ ساکن ایران و کارگران افغانی بدلیل کاهش شدید درآمدهایشان، کشورمان را ترک و به ترکیه یا سایر کشورهای همسایه کوچ کرده اند.!! خروج این کارگران شاید در دید اول و از نظر برخی، خوش یمن و مبارک باشد ولیکن به اعتقاد بنده خروج این بندگان خدا آنهم در این برهه از زمان مشکلات را بیشتر و برخی از هزینه های ساخت و ساز را افزایش خواهد داد زیرا بیش از 95% کارگران افغانی در ازاء حقوق ناچیزی که می گیرند کارهای سخت و سنگینی را انجام میدهند بطوریکه کمتر جوان بیکار ایرانی حاضر می باشد تا با همان حقوق، آن کار سخت و سنگین را انجام دهد!! به همین خاطر خروج کارگران افغانی از ایران، نه تنها برخی از خطوط سنگین تولید و کارهای دشوار ساختمانی را با کمبود نیرو مواجه می کند، بلکه برای جایگزینی نیروهای داخلی بجای کارگران افغانی، باید حقوق و دستمزد بیشتری از طرف کارفرمایان پرداخت شود که همین مورد موجب بالا رفتن قیمت تمام شدۀ کالا و خدمات میگردد و نتیجۀ آن هم گرانی و فشار به مصرف کننده خواهد بود.!! به همین خاطر دولت باید برای این موضوع نیز تدبیر درستی بیاندیشد.
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمۀ تحلیل خود اظهار داشت: با عنایت به مطالب مطروحه فوق، ورود مسافران عراقی به ایران و فعالیت صیادان چینی در آبهای جنوب با اجازه یا بدون اجازه و نهایتاً خروج کارگران افغانی برای کشورمان بحران زا خواهد بود!!
مع الوصف ارز و ارزآوری زمانی قابل قبول و شیرین خواهد بود که مشکلات اقتصادی و بین المللی کشور مرتفع و بحران پولی و ارزی نیز به درستی مدیریت و حل و فصل گردد تا در این راستا هم توریستهای موجه و با شخصیت بین المللی به ایران سرازیر شوند و هم اشتغال بالایی ایجاد گردد تا دیگر دغدغه کارگر نیز نداشته باشیم.
ضمناً نیاز کشور بزرگی همچون ایران به درآمدهای ارزی بسیار بالاست و با اعداد و ارقام کوچکی همچون ارز عراقی ها، خزانه دولت پُر نخواهد شد پس نه تنها باید با تدابیر اصولی، صادرات غیر نفتی را در سطح بالایی افزایش داد بلکه می بایست حجم توریستهای خارجی را نیز بطور فزاینده ای بالا برد تا درآمدهای ارزی این بخش نیز چشمگیر شود.
فلذا این مهم محقق نخواهد شد مگر با مدیریت صحیحِ دولت و انجام درست و هماهنگ کارها توسط تیم اقتصادی و نهایتاً اعتماد و همدلی متقابل مردم و مسئولین و همکاری تنگاتنگ و توأم با ادب و احترام مسئولین هر سه قوه. در غیر اینصورت "آب در هاون کوبیدن" خواهد بود.