به گزارش ایران اکونومیست، مراکزی به نام بانک مغز در اقصی نقاط دنیا وجود دارد که بافت مرکزی سیستم عصبی یا همان نمونههای مغز اهدایی را جمعآوری میکنند و در شرایط ویژه نگهداری میکنند تا پژوهشگران با استفاده از آنها بر روی شناسایی و یافتن درمان برای بیماریهای سیستم عصبی مطالعه کنند.
این نمونهها به واسطه افرادی که مغز خود را پس از مرگ به این مراکز اهدا میکنند، فراهم میشوند.
تحقیقات در دهههای گذشته نشان داده است که مطالعه بافت مغز انسان برای افزایش درک ما از عملکرد سیستم عصبی ضروری است.
مطالعات ژنتیکی، مولکولی و آناتومی مغز انسان، با تمرکز بر طبیعت بیولوژیکی بیماریهای روانپزشکی و عصبی حاد، به لطف تلاشهای محققان و افزایش روزافزون تعداد اهداکنندگان سخاوتمند مغز، توسعه مییابد.
این مطالعات امید تازهای برای درک مکانیزمهای مخفی مغز که موجب اختلالات بسیار شدید مغزی میشوند، به ارمغان میآورند.
جمعآوری مغز افرادی که دارای هیچگونه اختلال عصبی نیستند و به نام "مغزهای کنترل" شناخته میشوند نیز به منظور انجام تحقیقات در زمینه اختلالات عصبی و روانپزشکی، ضروری هستند.
مغز کنترل به محققان اجازه میدهد دانش خود را از مغز انسان گسترش دهند و دریابند که چه تغییراتی در افراد مبتلا به اختلالات مغزی رخ میدهد.
بانکهای مغز نمونههایی از اطلاعات جمعیت شناختی و بالینی را به واسطه تحقیقات محققان واجد شرایط در سراسر جهان به اشتراک میگذارند. بسیاری از بانکهای مغز به عنوان بخشی از کنسرسیومهای بزرگ کار میکنند که موجودی بانکهای کشورهای مختلف را تامین میکنند.
برخی از شبکههای بانک مغز در سراسر دنیا عبارتند از:
شبکه بانک مغز استرالیا که متشکل از 6 بانک منطقهای است که درخواست اهدای بافت از خارج از استرالیا را نیز میپذیرد.
شبکه مغز اروپا(BrianNet Europe) که شبکهای متشکل از 19 بانک مغز از 11 کشور اروپایی است. دریافت نمونه در این بانکها بر اساس پروتکلهای استاندارد شده انجام میگیرد.
مرکز هماهنگی ملی آلزایمر(NACC) مجموعه از هستههای نوروپاتولوژی را در 27 مرکز تحقیقاتی به یک پایگاه داده واحد متصل میکند. این مرکز حاوی 13 هزار مغز است که 3000 تا عدد از آنها با اطلاعات بالینی و شناختی گسترده همراه است.
نوروبیوبانک ان.آی.اچ (NeuroBioBank) 6 انبار ایالات متحده آمریکا را از طریق یک پورتال وب معمولی پیوند میدهد. بانکهای عضو آن نمونههای عمدتا همراه با اختلالات عصبی و اختلالات روانپزشکی و بیماریهای سیستم عصبی غیر از بیماری آلزایمر را ذخیره میکنند. تمام بافتها با استفاده از همان پروتکل استاندارد شده جمع آوری میشوند.
شبکه بانک مغز بریتانیا که 10 بانک مغز بریتانیا را گردهم آورده است که شامل 10 هزار مغز و اطلاعاتشان در یک پایگاه داده متمرکز و با قابلیت جستجو است.
و اما مرکز منابع بافت مغز هاروارد (HBTRC) که به عنوان یکی از قدیمیترین بانکهای مغز دنیا در سال 1978 در بیمارستان "مکلین" و یک منبع متمرکز برای جمعآوری و توزیع نمونههای مغز انسان برای تحقیقات بر روی مغز تاسیس شده است.
دانشمندان مراکز عالی دانشگاهی و پزشکی سراسر کشور از HBTRC برای تحقیق خود درخواست بافت میکنند و از آنجایی که اکثر این مطالعات را میتوان بر روی مقدار بسیار کمی از بافت مغز انجام داد، هر مغز اهدا شده تعداد زیادی نمونه برای بسیاری از محققان فراهم میکند.
با این حال، محققان برای انجام آزمایشهای معتبر، لازم است که با انواع نمونههای مغزی به آزمایش و تحقیق بپردازند.
دولتها برای ترغیب مردم به اهدای مغز و شرکت در این حرکت علمی، برنامههای مختلفی را در نظر میگیرند.
به عنوان مثال طبق گزارش ایندیپندنت، کشور اسپانیا در اهدای عضو در رتبه اول دنیا قرار دارد و الهامبخش بسیاری از دیگر کشورها شده است. بسیاری از مردم در این کشور دارای کارت اهدای عضو هستند و این کار تبدیل به یک فرهنگ در بین مردم اسپانیا شده است.
آماری که در سال 2017 منتشر شد، نشان میدهد 2183 اسپانیایی پس از مرگ، اعضای خود را اهدا کردهاند.
تعقیب کننده اسپانیا در جدول اهدا کنندگان اعضا، کشور کرواسی است که سال گذشته پس از 26 سال صدرنشینی در این جدول، جایگاه خود را به اسپانیا واگذار کرد.
کشورهایی که از فقدان یک سیستم منظم رنج میبرند و با کمبود اهدا کننده مواجه هستند، تلاش میکنند با تغییر و اصلاح قوانین به استقبال این مشکل بروند.
دلیل موفقیت اسپانیا در این امر، قانون مفیدی است که راجع به اهدای عضو در این کشور اجرا میشود. بدین صورت که برخلاف بسیاری از کشورها، اگر فرد نمیخواهد اعضای بدنش پس از مرگ اهدا شوند، باید درخواست خود را ثبت کند. در غیر این صورت هر فرد به عنوان یک اهدا کننده اعضا در نظر گرفته میشود.
این در حالی است که در بسیاری از کشورها از جمله ایران، این روند معکوس است و هر فرد در صورت تمایل باید فرم درخواست کارت اهدای عضو خود را تکمیل کند تا پس از مرگ مغزی احتمالی، سندی بر رضایت وی باشد.
اکنون به عنوان مثال قانونگذاران کشور بریتانیا به اصلاح این قانون به عنوان مسئله کلیدی در افزایش تعداد اهدا کنندگان عضو نگاه کردهاند.
انگلیس تصمیم گرفته است از سال 2020 مانند اسپانیا تمام شهروندان خود را در صورت عدم ثبت درخواست مبنی بر عدم تمایل به اهدای عضو، یک اهدا کننده تلقی کند.