به گزارش ایران اکونومیست، صبح روز گذشته هزاران نفر از اقشار مختلف مردم با حضور در حسینیه امامخمینی(ره) با مقام معظم رهبری دیدار و از صحبتهای ایشان استفاده کردند.
رهبر انقلاب در این دیدار به مسائل مختلف کنونی جامعه پرداختند و دیدگاه خود را درمورد وضعیت حال حاضر کشور بیان کردند. ایشان در دیدار اقشار مختلف مردم با تاکید بر اینکه در قضیه ارز و سکه، بر اثر برخی بیتدبیریها، ارز کشور به دست کسانی رفت که از آن سوءاستفاده کردند، تقصیر عمده این اتفاق را متوجه توزیعکنندگان ارز دانستند و فرمودند: «این توزیع دو طرف دارد: یکی که آن را میگیرد و یکی که آن را میدهد. ما همهاش داریم دنبال آن کسی میگردیم که میگیرد، در حالی که تقصیر عمده متوجه کسی است که آن را داده. نمیگوییم خیانت، اما خطای بزرگی کرده است. این مشکل مربوط به نحوه سیاستگذاری اجرایی است.»
ایشان در ادامه متذکر شدند آحاد مردم مشکلات معیشتی امروز را احساس میکنند. یک بخشی از مردم واقعا زیر فشارند و این گرانی مواد غذایی و مسکن و... روی مردم فشار میآورد. کاهش ارزش پول ملی از مشکلات کنونی اقتصاد کشور است و وقتی قیمت ریال اینجور پایین میآید، آن کارمند روزمزد است که برایش چیزی نمیماند.
کارشناسان اقتصادی و بسیاری از مسئولان بر این مساله متفقند که عامل این مساله خارجی نیست، درونی است. نه اینکه تحریمها اثر نداشته باشد اما عمده تاثیر مربوط به عملکردهاست. اگر عملکردها بهتر و باتدبیرتر و بهنگامتر و قویتر باشد، تحریمها اثر زیادی نمیگذارد و میشود ایستاد.
صحبتهای مقام معظم رهبری در حالی مطرح شد که اوضاع کنونی بازار سکه و ارز نشان میدهد با وجود ارائه بسته جدید ارزی و سیاستگذاریهای بانک مرکزی، همچنان بهبودی حاصل نشده و نرخ ارز و سکه هر روز دچار نوسان میشود.
صاحبنظران اقتصادی، «بیتدبیری» عنوانشده در کلام مقام معظم رهبری را ناشی از عوامل متعددی میدانند که باعث بروز وضعیت کنونی در اقتصاد کشور شده است. «فرهیختگان» در گفتوگو با کارشناسان و فعالان اقتصادی به تشریح این عوامل پرداخته است که در ادامه میخوانید.
اشتباه بزرگ کاهش نرخ سود بانکی بود
عضو اتاق بازرگانی، صنایع و معادن مشهد با ذکر مثالی، بیتدبیری در تصمیمگیریهای اقتصادی را توضیح میدهد و میگوید: «یک معتاد را که 40 سال به بدترین مواد مخدر اعتیاد داشته نمیتوان یکشبه و با یک تصمیم آنی وادار به ترک کرد؛ چراکه ترک یکشبه میتواند به مرگ معتاد منجر شود؛ درست مثل اقتصاد کشور که نمیتوان یکشبه و با یک تصمیم، تحول اقتصادی ایجاد کرد.»
به گفته محمدحسین روشنک، اقتصاد کشور در طول 38 سال گذشته به بهره بانکی اعتیاد داشته و این اعتیاد بهتدریج و در طول این سالها روزبهروز بیشتر شده تا جایی که به سود بانکی30 یا 40 درصد رسیده است. حال، بانک مرکزی در یک اقدام آنی و تصمیمگیری اشتباه ناگهان سود بانکی را به 15 درصد کاهش میدهد؛ بدیهی است که اقتصاد دچار شوک و چهبسا مرگ میشود.
وی معتقد است کسانی که دست به چنین اقدامی زده و با تصمیمگیری آنی شرایط اقتصادی را به اینجا رساندهاند، یا دشمن یا جاسوس یا ذینفع یا دیوانه هستند؛ چراکه یک انسان عاقل و دلسوز هرگز چنین تصمیمات اشتباهی اتخاذ نمیکند. بنابراین کسانی که برای حفظ ارزش پول خود، سرمایهشان را از بانکها خارج کردند و بهجای آن سکه و ارز خریدند، هرگز مقصر محسوب نمیشوند.
وی میافزاید: «کسانی که پول خود را از بانکها خارج کردند، قطعا قشر متوسط جامعه بودند که برای گذران امور زندگی از سود آن استفاده میکردند. طبیعی است که این قشر توان ساخت یک کارخانه یا یک واحد تولیدی را ندارند و مجبور هستند در جای دیگری سرمایه خود را حفظ کنند. بنابراین همه اتفاقات اخیر، تنها نتیجه بیتدبیریهای کسانی است که هدف اصلی آنها از چنین اقداماتی مشخص نیست.»
دولت از تجربیات گذشته درس بگیرد
رئیس کمیسیون مالیات، کار و تامین اجتماعی اتاق بازرگانی ایران واژه «بیتدبیری» را تعبیر بسیار درستی از وضعیت کنونی اقتصاد کشور میداند و میگوید: «با توجه به اینکه اینگونه بیتدبیریها در دولتهای گذشته نیز به انواع مختلف وجود داشته است، اما هیچگاه از تجربیات گذشته استفاده نمیشود.»
به گفته محمود تولایی، 6 ماه پیش و زمانی که تحریمهای آمریکا علیه ایران پیشبینی میشد، دولتمردان و متولیان کشور در جلسات مختلف عنوان کردند ایران تجربه تحریم و گذر از دوران تحریم را دارد، بنابراین اتفاقات گذشته دوباره تکرار نمیشود؛ اما متاسفانه در نتیجه بیتدبیری، بخش عمدهای از اتفاقات گذشته مانند فساد و رانت بار دیگر تکرار شد. وی معتقد است درست زمانی که کشور بیشترین احتیاج را به منابع ارزی داشت، وضع قوانین نادرست مانند دلار ۴۲۰۰ تومانی موجب شد سرمایههای ارزی کشور بهراحتی از کشور خارج شود. این اتفاق مصداق بارز بیتدبیری است.
سوء مدیریت در مدیریت نقدینگی
تحلیلگر مسائل اقتصادی میگوید: «اتخاذ سیاستهای ارزی اشتباه مانند اختصاص ارز دولتی به مصارف غیرضروری و غیراساسی، نمونه بارز بیتدبیری در حوزه اقتصادی کشور است.» به گفته محمد مرتضوی، ارز مسافرتی یکی از مصارف غیرضروری بود که دولت با سیاستگذاری اشتباه در این بخش زمینه خروج حجم زیادی ارز از کشور را فراهم کرد. نمونه دیگر این بیتدبیریها، فروش سکه در چند نوبت بود که سودهای هنگفتی را نصیب افراد خاصی کرد و تمام منابع طلای بانک مرکزی را دچار نقصان جدی کرد. تخصیص ارز دولتی برای واردات کالاهای غیرضروری نیز یکی دیگر از مصادیق بیتدبیری دولت در جریان التهابات بازار ارز و سکه بود. این تحلیلگر مسائل اقتصادی معتقد است بزرگترین بیتدبیری دولت در شکلگیری حجم عظیم نقدینگی در کشور ناشی از سیاستهای اشتباه بود که متاسفانه با سوءمدیریت، بحرانهای اقتصادی را تشدید کرد.
تصمیمات اشتباه در بزنگاههای اقتصادی
عضو اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایلام تاکید میکند: «اگر هر مدیری در حوزه اختیارات و مدیریت خود تدابیر لازم را بهموقع اندیشیده و اجرا کند، قطعا کشور با بحرانهای اینچنینی مواجه نخواهد شد.» به گفته ایوب غیاثی، اگرچه تحرکات بینالمللی و دشمنیهای آمریکا و اروپا و حتی کشورهای منطقه نیز به این بحرانها دامن میزند، اما اصلیترین موضوع، تدبیر و اندیشه درست در بزنگاههاست. بهعبارت دیگر سیاستگذاری در زمان مناسب و بجا کارایی لازم را دارد، در غیر این صورت هرگونه سیاستگذاری در وقت نامناسب میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
وی وضعیت کنونی اقتصاد کشور را همانند یک آتشسوزی میداند که شعلههای آتش دائم در حال زبانه کشیدن است، اما یا آتشنشانی وجود ندارد یا آتشنشانها برای خاموش کردن آتش، در موقعیت مناسبی قرار ندارند.
بیتدبیری، ماحصل نبود شفافیت است
عضو اتاق بازرگانی، صنایع و معادن قم میگوید: «تا وقتی که شفافیت در اقتصاد وجود نداشته باشد، سرمنشأ همه مشکلات اقتصادی، بیتدبیری خواهد بود. بهعبارت دیگر، کسانی که تمایلی به شفافیت در عملکرد خود و ارگانهای تابع خود ندارند، تلاش میکنند با تصمیمات اشتباه، عملکرد خود را توجیه کنند. این تصمیمات اشتباه، همان بیتدبیری است.» به گفته هادی راد، شرایط فعلی کشور به مرحلهای رسیده است که عدهای بیتدبیری و بیکفایتی خود را در هدایت اقتصاد کشور به مسائل سیاسی ازجمله صحبتهای رئیسجمهور آمریکا نسبت میدهند، در حالی که حقیقت این است که ترامپ آنقدر قدرت ندارد که در امور اقتصادی داخل ایران دخالت کند.
وی معتقد است یکی از مهمترین مشکلات کنونی کشور این است که هر ارگانی، بیمسئولیتی خود را به گردن دیگری میاندازد و از انجام وظایف خود شانه خالی میکند. آیا در این شرایط میتوان انتظار داشت که اوضاع اقتصادی سر و سامان پیدا کند؟
مشکل اقتصاد کشور، ساختاری است
اقتصاددان و عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی نیز میگوید: «مشکل اقتصادی کشور ما مشکل ساختاری است و مسائل اقتصادی ما تحتالشعاع مسائل سیاسی کشور قرار گرفته است و هر اندازه که تلاش میشود مسائل اقتصادی از زیر سایه مسائل سیاسی خارج شود، متاسفانه نتیجهای حاصل نمیشود.» به گفته عباسعلی ابونوری، بیتدبیری تنها متوجه یک قوه یا یک مسئول خاص در کشور نیست. بهعبارت دیگر در پدید آمدن شرایط کنونی، تنها دولت و قوه مجریه مقصر نیست، بلکه قوههای مقننه و نمایندگان مردم بهعنوان قانونگذار و قوه قضائیه بهعنوان ناظر بر اجرای قوانین نیز به همان اندازه دخیل هستند. وی معتقد است یکی از ضعفهای زیربنایی کشور که باعث ایجاد معضلات اقتصادی و اجتماعی میشود، معلوم نبودن مقصر اصلی است. بهعبارت دیگر، اگر مقصر و سرمنشأ اصلی مشکلات شناخته شود، مبارزه با آن راحتتر خواهد بود.
سود بانکی، سرمنشأ مشکلات اقتصادی
عضو اتاق بازرگانی، صنایع و معادن شیراز میگوید: «اتفاقات اخیر در بازار سکه و ارز، مربوط به امسال یا سال گذشته نیست، بلکه از زمانی آغاز شد که دولت و بانک مرکزی نرخ سود سپردههای بانکی را ناگهان کاهش دادند. این در حالی بود که بخش عمدهای از مردم از طریق سپردهگذاری در بانک و دریافت سود حاصل از آن، امرار معاش میکردند.» به گفته یوسف صلاحالدینایزدفر، در همان زمان بسیاری از فعالان اقتصادی به دولت هشدار دادند این اقدام، پیامدهای بدی برای اقتصاد کشور به همراه خواهد داشت و تاوان این بیتدبیری در آیندهای دور یا نزدیک نمایان خواهد شد، اما بیتوجهی به هشدار کارشناسان، نتیجهای جز تحقق پیشبینی آنها نداشت. وی معتقد است حتی اگر دولت اکنون نیز نسبت به این بیتدبیری تغییر روش داده و اصلاحاتی در نحوه سیاستگذاری داده شود، وضعیت کنونی در بستری آرام بهبود خواهد یافت.
دولت چالشها را به فرصت تبدیل نکرد
عضو اتاق بازرگانی، صنایع و معادن آبادان گفت: «اقتصاد با یک اصل و جایگاه تعریف نمیشود؛ چراکه اقتصاد جایگاههای مختلفی شامل فرصتها و چالشها دارد. حال اگر یک متولی اقتصاد بتواند چالشهای اقتصادی را به فرصت تبدیل کند، بیتردید اقتصادی موفق و پیشرفته به وجود خواهد آمد.» محمدصادق جوهری میافزاید: «فعالان اقتصادی میتوانند تاثیر بسزایی در کاهش بحرانهای ارزی و اقتصادی کشور داشته باشند و اکنون نیز تعداد این افراد در کشور کم نیست. بنابراین میتوان گفت منظور از بیتدبیری مسئولان، اشتباهاتی است که اقتصاددانها و سرمایهگذاران در درک درست از بازار مرتکب میشوند. در نتیجه سرمایهگذاریهای غیرمنطقی شکل میگیرد؛ اما اگر یک سرمایهگذار و اقتصاددان بتواند چالش ایجادشده در بازار را بهدرستی درک کرده و مدیریت کند، حتی میتواند در بازارهای دیگر ازجمله بازار ارز و سکه نیز تاثیرگذار باشد. اما این امر میسر نمیشود مگر با همفکری و همدلی بازرگانان و فعالان اقتصادی.»
تحلیل اشتباه دولت از شیوه تخصیص ارز
اقتصاددان و استاد دانشگاه صنعتی شریف نیز به این نکته اشاره میکند که «سیاستی که دولت برای تخصیص ارز به گروه کالایی مشخصی اتخاذ کرد، برمبنای یک تحلیل اشتباه بود.» به گفته داوود سوری، بزرگترین اشتباه دولتمردان در سیاستگذاریهای اخیر، عدم استفاده از تجربیات گذشته و بیتوجهی به نظرات و راهکارهای کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی بود. این، همان بیتدبیری است که دولت بارها در موارد مختلف مرتکب چنین اشتباهی شده است. وی میافزاید: «در طول سالهای گذشته، تکرار اشتباهات پیاپی تا حدی زیادی افزایش یافته است و این شبهه ایجاد میشود که آیا این اشتباهات بهواقع سهوی بوده یا دولت با علم به اشتباه بودن سیاستها، در مسیر اشتباه گام برداشته است. به هر حال آنچه ماحصل این بیتدبیری است، بیاعتمادی ملت به مسئولان دولتی و سیاستهای اتخاذ شده است.»