به گزارش ایران اکونومیست به نقل از عصر ایران؛ دیروز در جریان جلسه استیضاح ربیعی شاهد بگمبگمهای مختلف از سوی نمایندگان و البته وزیر حالا سابق کار بودیم. دیروز حرفهایی زده شد که نمیشود از آن به سادگی گذشت.
یکی از نمایندگان از پیشنهاد ۵۰۰ میلیونی برای مطرح نشدن مشکلات بهزیستی حرف زد و دیگری از به توپ بستن مجلس توسط خود نمایندگان.
یکی دیگر از نمایندگان پشت تریبون قرار گرفت و گفت پسر آقای وزیر با پسر معاونش در دبی شرکت زدهاند. در مجلس گفته شد دختر یکی از نمایندگان مشهور مجلس، مسئول فاینانس پتروشیمی با مدرک لیسانس است.
آن نماینده مشهور هم فریاد زد که دختر من فوق لیسانس شیمی از دانشگاه شریف دارد که قبل از آنکه آقایان سر کار آیند در پتروشیمی کار میکرد. این آقایان بگویند بچههای آنها و دار و دستهشان در این سیستم بیشتر درگیر هستند یا بچههای من؟ این حرفها را که میزنند چه معنایی دارد.
وزیر هم وقتی پشت تریبون قرار گرفت از فشار نمایندگان گفت:« رئیس بهزیستی سبزوار یک زن برجسته است اما به من فشار می آورند که یا این فرد را بردار یا اینکه تو را استیضاح می کنیم. در اتاق من می گویند سالی ۴۰۰، ۵۰۰ میلیون تومان به حساب فرد موردنظر آنها واریز شود.»
این حرفها را هم مردم شنیدند هم کسانی که مسؤول رسیدگی به رفتار نمایندگان و اعضای دولت هستند. سخنرانیهای دیروز نشان داد در رابطه مجلس و دولت اتفاقات عجیبی در حال افتادن است.
تمام این حرفها نشان داد در رفتار برخی از آقایان فساد و زد و بند وجود دارد.
حالا نهادهایی که وظیفه رسیدگی به این رفتار را دارند باید وارد عمل شوند تا مشخص شود چقدر از حرفهای روز استیضاح راست بوده است.
مردم این حرفها را میشنوند و میگویند فساد کشور را گرفته است. دیروز خود نمایندگان با حرفهای خود بر این موضوع صحه گذاشتند.
به خدا بازداشت یک وزیر، یک نماینده مجلس و هر مقام دیگری به جرم فساد اشکالی ندارد. اتفاقا این رفتار با استقبال گسترده مردم روبرو و زمینه ساز اعتماد بیشتر به نظام خواهد شد.
هرچه زودتر باید مشخص شود که حرفهای زده شده در مجلس اتهام بوده است یا جرم. اگر جرمی اتفاق افتاده است باید سریع و صریح با آن برخورد شود.
ممکن است خیلی از این حرفهای زده شده درست نباشند و برای رسیدن به مقاصد سیاسی مطرح شده باشد. روشن شدن ابعاد این ماجرا میتواند برای بسیاری هم حکم رفع ابهام و اتهام را داشته باشد.
استیضاح دیروز علی ربیعی از جهاتی یادآور محاکمه عبدالله نوری در سال ۷۸ بود. آنجا که وزیر کشور دولت اصلاحات که چند حکم از امام داشت خطاب به رییس دادگاه گفت: اگر آنچه میگویید راست باشد وای بر ما اگر راست نباشد باز وای بر ما. چون اگر راست باشد مردم میگویند روحانی مورد تایید امام، هاشمی و خاتمی اینگونه است، دیگران چگونه هستند؟ و اگر راست نباشد باز مردم میگویند اگر با روحانی تایید امام، اینگونه رفتار شود با دیگران چگونه رفتار میشود، در هر صورت وای بر ما.
حالا حکایت استیضاح علی ربیعی است. چون اگر اتهامات نمایندگان به او راست باشد وای بر ما و اگر راست نباشد باز وای بر ما. در حالت اول دولت باید تکلیف شرکتهای شستا را روشن کند و وزارت کار را به همان وزارت روابط کار برگرداند، نه یک تشکیلات اقتصادی عظیم که پتروشیمی، کشتی، بیمه، کفش ملی و ... در اختیار دارد. اگر راست نباشد شورای نگهبان کمتر سختگیری کند و بگذارد نمایندگان کلان نگر تر و احزاب رقابت کنند نه افرادی که تنها به فکر روابط و منافع هستند.