پنجشنبه ۰۸ آذر ۱۴۰۳ - 2024 November 28 - ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶
۱۵ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۷

ایران در مسیر کم‌آبی و توسعه کشاورزی

ایران با اقلیم نیمه‌ خشک و خشک، برای توسعهٔ کشاورزی و باغبانی با کمبود آب مواجه است و از طرفی گسترش کمّی، یعنی افزایش مساحت زمین‌های زراعی، نتایج کوتاه‌ مدت دارد و در درازمدت موجب هدررفت منابع ارزشمند آب می‌شود.
کد خبر: ۲۳۹۲۹۸
به گزارش ایران اکونومیست؛ ایران با مساحتی نزدیک به 165 میلیون هکتار، هفدهمین کشور پهناور دنیاست و با داشتن 11 اقلیم از 13 اقلیم موجود در کرهٔ زمین، از نظر تنوع اقلیمی جزء پنج کشور نخست جهان است.
با این حال، کشور ما در مجموع، سرزمینی کم‌آب است و با میانگین بارندگی 241 میلی‌متر در سال، نوزدهمین کشور خشک جهان محسوب می‌شود.
مطابق آمار آخرین سرشماری کشاورزی که در سال 1393 انجام شد، ایران دارای 16 میلیون و 477 هزار هکتار زمین کشاورزی و باغی است که 46.2 درصد آن اراضی آبی و بقیه دیم است.
در سال آبی 1395-1396 مجموع بارندگی در کشور در حدود 384 میلیارد مترمکعب بود که به طور کلی از مجموع بارندگی کشور در حدود 71 درصد آن در مزارع و زمین‌ها جذب می‌شود و 31 درصد آن قابل استحصال است که ما فقط از 82 درصد آن استفاده می‌کنیم و 92 درصد آب‌های استحصالی نیز در بخش کشاورزی مصرف می‌شود.
یک متخصص منابع طبیعی گفت: به لحاظ تاریخی کشور ما خشک و نیمه‌ خشک است و در نوار خشک کرهٔ زمین واقع شده است و گسترش کمّی کشاورزی در آن، اقدامی مناسب و منطبق بر اقلیم ایران نیست و موجب هدررفت منابع آب کشور می‌شود.
بهرام دِلفان اباذری  افزود: در خیلی از کشورها به جای توسعه کمی به فکر توسعه کیفی و افزایش بازده و بالا بردن میزان محصول در سطح هستند تا از خاک و آب، استفادهٔ بهینه شود.
وی تأکید کرد: بخش زیادی از کشور همواره با مشکل آب مواجه بوده است و برای مثال وجود قنات‌ها در بخش مرکزی ایران حکایت از این دارد که مردم در گذشته تاریخی خود با مشکل آب درگیر بوده‌اند.
او اظهار داشت: معیشت مردم ایران در گذشته به دلیل همین شرایط اقلیمی، مبتنی بر اقتصاد دامداری و دامپروری بوده است.
دلفان اباذری اظهار داشت: ایلات و عشایر کشورمان برای دسترسی به مراتع بهتر همیشه با کوچ‌نشینی سعی می‌کردند نیازهای خود را برآورده کنند؛ یعنی اقتصاد ما اغلب غیر کشاورزی بوده است.
به گفته وی، گسترش کمی کشاورزی در کشور یکی از معضلات بزرگ است که هنوز هم دنبال می‌شود و می‌خواهیم در هر کجای کشور کشاورزی راه بیندازیم.
این متخصص منابع طبیعی یادآور شد: آنچه در سال‌های اخیر پیش آمده است، از قبل پیش‌بینی می‌شد و حتی جنگ‌های آینده ممکن است بر سر آب باشد.
وی به اقدام ترکیه در ساخت سدهای متعدد بر رودهای دجله و فُرات اشاره و بیان کرد: قسمت اصلی این دو رود در کشور عراق جاری است اما منشأ آنها در ترکیه قرار دارد و یکی از دلایل مهم خشک شدن زمین‌های کشاورزی در عراق، احداث همین سدهاست.
دلفان اباذری ادامه داد: خاستگاه بسیاری از گردوغبارهای پدید آمده در کشور ما، عراق و اردن و عربستان و علت اصلی آن، بروز کم‌آبی است.
او با ذکر اینکه خیلی از مناطق ایران قابلیت کشاورزی ندارد گفت: مهم‌ترین موضوع برای رویش گیاه، درجه حرارت و رطوبت است.
متخصص منابع طبیعی ادامه داد: در بیشتر مناطق مرکزی ایران، درجه حرارت کافی وجود دارد ولی آب نیست در حالی که ما برای رسیدن به خودبَسایی در برخی محصولات راهبردی، از سرمایه‌ها و ثروت‌هایمان هزینه کردیم.
دلفان اباذری توضیح داد: برای مثال در نتیجهٔ تلاش برای خودبَسایی گندم، آب‌های سطحی زیادی در پشت سدها ذخیره شد و خود سدها معضل بزرگی برای کشور شدند.
وی اظهار داشت: بنا بر تقسیم‌بندی منابع آب (تَماب)، ایران دارای شش حوضهٔ آبریز (Drainage basin, Watershed) اصلی به نام‌های «دریای خزر»، «خلیج‌فارس و دریای عمان»، «دریاچهٔ ارومیه»، «فلات مرکزی»، «مرزی شرقی»، «قره‌قوم» است.
این متخصص منابع طبیعی افزود: هر حوضهٔ آبریز اصلی به چند حوضهٔ آبریز فرعی تقسیم می‌شود و می‌توان گفت امروز در نزدیک به همهٔ حوضه‌ها، حتی در شمال کشور، مشکل کمبود آب پیش آمده است.
دلفان اباذری تصریح کرد: اکنون حتی آبِ زاینده‌رود که زمانی مناطق وسیعی را مشروب می‌کرد به دلیل سدسازی‌ها و انحراف آب، کاهش یافته و تالاب گاوخونی که زاینده‌رود به آن می‌ریزد رو به خشکی نهاده است و نظیر این وضع را در مورد هورالعظیم و دریاچه‌های ارومیه و بختگان و مَهارلُو نیز می‌بینیم.
او بیان کرد: چندین سد بر سیمینه‌رود ، زرینه‌رود و تلخه‌رود که از سراب می‌آید و عامل اصلی شوری دریاچهٔ ارومیه است زده شده و دریاچهٔ مذکور را به این وضع دچار کرده است در حالی که دریاچهٔ وان در ترکیه و دریاچهٔ سِوان در ارمنستان، همچنان پرآب هستند.
وی تأکید کرد: اتفاق خیلی ناگوارتر اینکه عمق دسترسی به آب خیلی پایین رفته است و ما از آب‌های فسیلی استفاده کردیم و سفره‌های آب زیرزمینی تخلیه شد و اکنون با نشست زمین مواجه هستیم و ثروت و گنجی را از دست می‌دهیم که جبران‌ناپذیر است.
دلفان اباذری با ذکر اینکه چه‌ بسا استخراج همین آب‌های فسیلی باعث شد آب‌های شور زیرزمین را به سمت بالا هدایت کنیم ادامه داد: نتیجهٔ این کار آن بود که خاک‌های زیادی شور شد و خاک مناسب کشاورزی را از دست دادیم.
متخصص منابع طبیعی یادآور شد: موضوع مهم دیگر، افزایش مصرف آب در کشور به دلیل افزایش جمعیت است.
وی افزود: جمعیت ایران در زمان قاجار در حدود 10 میلیون نفر و در اوایل انقلاب در حدود 35 تا 40 میلیون نفر بود ولی الآن بیش از 80 میلیون نفر در کشور زندگی می‌کنند و باید گفت مهاجرت و شهرنشینی هم مشکل آب را تشدید کرده است.
به گفته دلفان اباذری، زیرساخت‌های ما در بخش آب، کافی نیست و حتی شاید کیفیت آب هم پایین آمده است به‌نحوی‌که در بعضی جاها آب آشامیدنی فقط گندزدایی می‌شود و پالایش آب به‌خوبی صورت نمی‌گیرد.
وی گفت: بسیاری از کارخانه‌ها مثل ذوب‌آهن و نورد، آب زیادی می‌خواهد و استقرار آنها در مناطق مرکزی که خودشان بحران آب دارند خطرناک است.
دلفان اباذری یادآور شد: مصرف آب هم امری مهم است و بنده در سفرهایی که به اروپا و کانادا و چین داشتم، رعایت الگوی مصرف را دیدم و برای مثال در کانادا که در حدود 40درصد آب شیرین دنیا را دارد، در خانه و مناطق عمومی، از شیرهای آب مجهز به حسگر استفاده می‌شود.
متخصص منابع طبیعی بیان کرد: درمجموع کشور به لحاظ جغرافیایی از گذشته با مشکل آب روبه‌رو بود ولی مردم با کم‌آبی به تعادل رسیده بودند و بحران به‌شدت فعلی نبود و در زمان ما، تغییرات اقلیمی هم پیش آمده که در جای خود مهم و تأثیرگذار است.
به گفتهٔ وی دارْکشتْ‏وَرزی (Agroforestry) فقط باید در جاهای مناسب انجام شود زیرا منابع آب ما کم است و به‌جز خوزستان و شمال کشور، ما در دیگر مناطق با بحران آب مواجهیم.
متخصص منابع طبیعی با نکوهش برخی اقدامات صورت گرفته در سال‌های قبل همچون کاشت برنج در لِنجان اصفهان، استان بوشهر، ویسیان (Veysiyān) لرستان گفت: کاشت برنج در اصفهان هیچ توجیهی ندارد و خوشبختانه این کار ممنوع شده است.
دلفان اباذری با اشاره به کشت نیشکر در هفت‌تپهٔ خوزستان اظهار داشت: شاخص هدایت الکتریکی یا شوری خاک (electrical conductivity: EC) در بالای رود کارون در حد 4.5 و 5 ولی در مناطق پایین‌دست 16 است که شوره‌زار و گنبد نمکی ایجاد شده است و در چنین خاکی هیچ‌چیز نمی‌توان کاشت.
یک عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس هم  گفت: یکی از تبعات نبود مدیریت درست در بخش‌های آب و خاک، پدید آمدن فقر حاصلخیزی و عناصر غذایی در خاک است که ضرر آن به خودمان برمی‌گردد.
توفیق احمدی افزود: اکنون گاه مجبور می‌شویم برای مثال با اضافه کردن آهن به آرد، آن را غنی کنیم اما تا چه حد می‌توانیم به چنین کارهایی دست بزنیم؟
وی ادامه داد: قابلیت جذب عناصر در چنین حالتی اندک است در حالی که اگر گیاه به طور طبیعی عناصر لازم را از خاک جذب و وارد بافت‌های خود کند، قابلیت جذب آن برای بدن انسان بالا است.
به گفتهٔ احمدی، چون فقر حاصلخیزی خاک باعث کمبود عناصر معدنی، به‌خصوص عناصر ریزمغذی در محصولات کشاورزی می‌شود، حتی ممکن است بر تولید شیر مادران و هوش و استعداد تحصیلی بچه‌ها تأثیر بگذارد.
این خاک‌شناس تأکید کرد: عناصر موجود در خاک تنها زمانی جذب گیاه می‌شود که در آب محلول شود و اگر غنی‌ترین خاک را هم داشته باشیم ولی آب در اختیارمان نباشد، این عناصر، جذب گیاه نمی‌شود و پوشش گیاهی از بین می‌رود.
وی یادآور شد: این طور نیست که کشور در سابق پرآب بود و الآن دچار کم‌آبی شده باشد زیرا واقعیت آن است که ما کشوری خشک و نیمه‌خشک هستیم و یک‌سوم میانگین جهانی بارندگی داریم.
احمدی اظهار داشت: نیاکان ما با تجربیات چند هزارساله، با حفر قنات در مناطق مختلف کشور و ساخت آب‌انبار و استفاده از لوله‌های سفالی برای انتقال آب و همچنین بهره‌گیری از غارهای طبیعی بر ای ذخیرهٔ آب سعی می‌کردند مشکلات کم‌آبی را کاهش دهند.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس بیان کرد: ما با حفر بیش از حد چاه و احداث سد آن هم بدون در نظر گرفتن مدیریت آبخیز و اصول مهندسی، فقط به فکر تولید برقِ ‌آبی بودیم که در نتیجه این مسائل و مشکلات پیش آمد.
این خاک‌شناس با اشاره به اینکه اساس و توسعهٔ استقلال هر کشوری امنیت غذایی است تصریح کرد: تولید گندم که غذای اصلی مردم است باید مورد توجه باشد؛ به ‌خصوص در وضع فعلی که با توجه به تحریم‌ها و سوء استفاده دشمنان، تهدید غذایی کشور مهم است.
احمدی در عین حال یادآور شد: اما موضوع این است که خودبَسایی در تولید گندم به چه معنا و به چه قیمتی به دست آید و آیا روش‌های کنونی که آب کشور را هدر می‌دهد و برای مثال، بازده مصرف آب در کشت گندم بسیار پایین است می‌تواند تداوم داشته باشد؟
وی در پاسخ به این پرسش که چگونه می‌توان هم امنیت غذایی را تأمین کرد و هم مقتضیات کم‌آبی کشور را در نظر گرفت اظهار داشت: کشت فراسرزمینی در دیگر کشورها یکی از راه‌های مناسب است.
احمدی توضیح داد: در این روش، از اراضی زراعی در کشوری دیگر در قالب قراردادی مشخص استفاده می‌شود؛ یعنی پس از انتخاب مکان و انجام یافتن آزمایش‌های لازم، به‌ویژه از نظر نبود آلودگی هسته‌ای و فلزات سنگین و حاصلخیزی، گیاه مورد نظر با نظارت مستقیم کارشناسان، کشت و محصول به کشور منتقل می‌شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس گفت: راه دیگر، انتقال آب از دیگر کشورها است و اگر کشوری مازاد آب دارد، می‌توان از آن کشور آب را منتقل کرد.
وی شیرین‌سازیِ آبِ شور را روشی دیگر برای کاهش مشکل کم‌آبی کشور برشمرد و افزود: البته ما باید از فناوری اصلاح نبات و کشت متراکم استفاده کنیم و گیاهان را در فضایی محدود کشت کنیم.
احمدی تأکید کرد: با مدیریت صحیح، می‌توانیم برای محصولات غذایی اصلی به خودبَسایی برسیم ولی نباید منابع آبی کشور را بی‌حساب فدا کنیم.
این متخصص خاک‌شناسی اظهار داشت: ما نباید آبی را که ممکن است هزاران سال طول کشیده است تا در لایه‌های عمیق خاک و سنگ نفوذ کند، با مصرفِ بی‌حساب و مدیریت ناصحیح از بین ببریم و برای نسل‌های آینده مشکلات را بیشتر کنیم.
از اراضی زیر کشت محصولات زراعیِ سالانه، 6 میلیون و 476 هزار هکتار به کشت گندم و 2 میلیون و 70 هزار هکتار به کشت جو و ٣٨٣ هزار هکتار به کشت برنج و بقیه به کشت سایر محصولات سالانه اختصاص دارد.
آخرین اخبار