الزامات نقدینگی میتواند در سیاستهای پولی بانک مرکزی تغییر ایجاد کند و در تعیین نرخهای سود تعادلی و انگیزه بانکها برای شرکت در بازار بینبانکی تاثیرگذار باشد.
کد خبر: ۲۲۴۳۹۶
به گزارش ایران اکونومیست؛روشهای جذب منابع در بانکها فرآیندهای پیچیدهای هستند که برای مدیریت نقدینگی به کار میروند و اندازه و میزان پیچیدگی بانک در آن اثرگذار است. علاوه بر آن شیوه یا محل تامینمالی (منابع داخلی یا خارجی) بر ساختار و هزینههای بانک اثرگذار است که همه این موارد انتخاب بانکها برای تامینمالی را تحتتاثیر قرار خواهند داد. بهعبارتی نقدینگی، توانایی بانک را در اصلاح و کاهش بدهیها و تواناییاش در افزایش دارایی را نشان میدهد. یک بانک زمانی نقدینگی کافی دارد که بتواند وجوه کافی را هم از طریق افزایش بدهی ها و هم از طریق تبدیل دارایی های غیرنقد به وجوه نقد، به سرعت و با یک هزینه قابل قبول به دست آورد.
اگر بانکها از این طریق نتوانند پاسخگوی نیازهای نقدینگی مشتریان خود باشند از طریق بازار بینبانکی و یا بانک مرکزی این نیازها را برطرف خواهند کرد. تامین مالی از محل استقراض از بانک مرکزی، برای اقتصاد در وهله اول و برای بانک هزینههای مضاعفی دارد که در شرایط بحرانی بیش از پیش نمایان میشود. بنابراین در شرایطی که بانک از محل افزایش بدهی یا تبدیل دارایی غیرنقد به نقد نتواند منابع مالی مورد نیاز را تامین نماید، بازار بینبانکی جایگزین مناسب و مطلوبی برای تامین نقدینگی خواهد بود.
بازار بین بانکی نقشی اساسی در اجرای سیاستهای پولی دارد. بازار پول متشکل از بازار بین بانکی، بازار ثانویه اسناد خزانه، اوراق تجاری، گواهی سپرده و بازار خرید و فروش اوراق بهادار است که با توجه به ضعف در زیرساختهای بازارهای مالی و فقدان توسعه بازارهای ثانویه در کشورهای در حال توسعه همچون ایران، نقش بازار بینبانکی بهعنوان یک ابزار غیرمستقیم سیاست پولی قابل توجه و حائز اهمیت است. بهعبارتی در صورت نیاز بانکها به منابع نقدینگی، بانک میتوانند از طریق خط اعتباری بانک مرکزی، اضافه برداشت از این بانک و استقراض از سایر بانکها کسری نقدینگی خود را جبران کنند.
استفاده از منابع بانک مرکزی گرچه ممکن است برای بانکها سهلترین راه باشد، اما آثار و تبعات منفی آن بر رشد نقدینگی کل در کشور کاهش قدرت خرید مردم و افزایش نرخ تورم را به همراه دارد. علیرغم نامطلوب بودن استقراض از بانک مرکزی، تامین نیازهای بانکی از طریق مراجعه به بنگاههای مشابه نیز مشکلات عدیدهای دیگری را فراهم میآورد و در سودآوری و استفاده بهینه از منابع مازاد آنها مثمرثمر خواهد بود. بنابراین برای اصلاح رابطه بانکها با بانک مرکزی و افزایش قدرت اعتباری بانکها و کنترل متغیرهای پولی و مهار تورم توجه به بازار بین بانکی لازم به نظر میرسد.
از سوی دیگر، در تغییرات به وجود آمده در قوانین و مقررات بال ۳ با تاکید بر الزامات نقدینگی راهکارهای موثری در زمینه سیاستگذاری پولی ارائه شده است. کمیته بال با تاکید بر محاسبه نسبت پوشش نقدینگی توسط بانکها، کیفیت داراییهای نقد بانکها را تحت عنوان الزامات نقدینگی مورد توجه قرار میدهد. نسبت پوشش نقدینگی در فراهم نمودن نقدینگی بانکها نقش خود را ایفا می نماید. این نسبت توسط بانکهای مرکزی برای نظارت بر بانکها مورد استفاده قرار گرفته و چشم انداز مشخصی برای آن لحاظ شده است.
سیاستگذار پولی میتواند با توجه به ارتباطات میان بازار بین بانکی و نقدینگی بانکها در زمینه تامین مالی اقدامات موثری را در جهت ثبات پولی و مالی برقرار کند. ارتباط نسبت پوشش نقدینگی و نرخ بازار بین بانکی در شبکه بانکی کشور مورد تایید بوده و بانک مرکزی با کنترل نرخ بهره بین بانکی به تامین نیازهای نقدینگی در بازار پولی و مالی کشور اقدام می نماید. ارتباط متقابل نرخ بهره بین بانکی و نسبت پوشش نقدینگی در شبکه بانکی کشور نشان میدهد که نظارت بر نسبت پوشش نقدینگی میتواند تاثیرات مهمی را بر سیاستگذاریهای بانک مرکزی داشته باشد. ذخایر بانک مرکزی میتواند در محاسبه نسبت پوشش نقدینگی بانکها تاثیرگذار باشد. وام بین بانکی میتواند هم در صورت کسر و هم در مخرج کسر نسبت پوشش نقدینگی افزایش ایجاد کند.
بسته به آنکه وام بین بانکی کوتاه یا بلند مدت باشد، نیز تاثیرات آن در محاسبه نسبت پوشش نقدینگی متفاوت است. وام بین بانکی بلندمدت تنها در صورت کسر نسبت پوشش نقدینگی افزایش ایجاد میکند و در مخرج کسر به دلیل آنکه در خالص جریان وجوه قرار ندارد، تغییری ایجاد نمیکند. علاوه بر آن، می توان در نظر داشت که الزامات نقدینگی میتواند از طریق بازار بین بانکی در سیاستهای پولی بانک مرکزی تغییر ایجاد نماید. بهعبارتی ذخایر بانک مرکزی ذخایر نقد محسوب شده و الزامات نقدینگی جدید میتواند بر انگیزه بانکها برای شرکت در بازار بین بانکی تاثیرگذار باشد. سیاستهای بانک مرکزی در بازار بین بانکی میتواند بر تصمیمات بانکها در زمینه نقدینگی تاثیر داشته و رفتار بانکی را در بازارهای مالی تغییر دهد.
بنابراین به طور کلی می توان بیان کرد که بانکها با پشتوانه منابع مالی خود و یا تقاضای نقدینگی، در بازار بینبانکی شرکت کرده و میزان ذخایر خود را براساس شرایط بازار بین بانکی تغییر خواهند داد. بر همین اساس الزامات نقدینگی میتواند در سیاستهای پولی بانک مرکزی تغییر ایجاد نماید و در تعیین نرخهای سود تعادلی و انگیزه بانکها برای شرکت در بازار بینبانکی تاثیرگذار باشد و همانند یک ابزار سیاستی همراه با سیاستهای بانک مرکزی در بازار بینبانکی بر رفتار بانکها، در زمینه چگونگی تامین یا تخصیص نقدینگی در این بازار اثر داشته باشد. علاوه بر آن، سیاستهای بانک مرکزی در بازار بین بانکی در زمینه نرخ بازار بینبانکی مقدمهای برای پیادهسازی الزامات نقدینگی بینالمللی در بانکهای کشور است.