... قالبهاي يخ را با چنگک جابهجا میکرد، آنها را از میان نمدی که در آن بسته شده بودند در میآورد و تند و تند ميشكست و در سبد پارچهاي مشتريان ميريخت. مشتريها هم با سرعت دور ميشدند تا يخها را قبل از اينكه در گرماي ٤٠ درجه تهران آب بشوند به خانه برسانند. يخچال داشتيم ولي كفاف پذیرايی از مهمان سرزده در گرماي تابستان تهران را نميداد. خانه مان در نزديكي جلاليه بود كه امروز تبديل به پارك لاله در بلوار کشاورز شده است. چند سال بعد كه بزرگتر شده بودم همراه مادرم به تلفنخانه در مركز شهر رفته بوديم تا به يكي از اقوام در يكي از شهرستانها تلگراف بزنيم. میخواستیم که او دو روز بعد در ساعت معيني در تلفنخانه شهر خودش حاضر بشود تا بتوانيم همزمان در تلفنخانه باشیم و با او حرف بزنيم. اين در حالي بود كه هر دو طرف در خانه خط تلفن داشتيم؛ ولی برای صحبت کردن باید چند بار کفش و کلاه میکردیم. خانه مان دو طبقه بود و تابستانها بیشتر وقت را در طبقه پايین خانه میگذراندیم که کمی از سطح خیابان پايینتر بود. طبقه پايين حوض کوچکی داشت و به طور طبیعی جریان هوايی ایجاد میشد که میتوانستیم کمی خنک بشویم. در همین زمان چون عینکی بودم توجهم به افرادی زیادی جلب میشد که به علت آب مروارید چشم با عینکهاي ته استکانی به زحمت دنیای اطراف خود را میدیدند.
فقط چند سال بعد كه در سال اول دانشگاه بودم خطكش محاسبه گرانی را كه تازه خريده بودم بیاستفاده ماند و به جای آن يك ماشين حساب الكترونيك كه به تازگي به بازار ایران رسیده بود خريدم تا در امتحانات مهندسي از ديگر هم دوره ايها عقب نمانم. در همان زمان به راحتی از خانه به شهرستان مستقيما تلفن ميكرديم و مسابقات جام جهاني فوتبال را به طور زنده روي تلويزيون نگاه ميكرديم. با توسعه شبکه برق، مهندسی بهتر ساختمان و از راه رسیدن کولر، امکان آپارتماننشینی برای تعداد زیادی از مردم فراهم شد. سریال تلویزیونی خانه قمر خانم که در آن یک خانواده 5 نفری در یک اتاق 20 متری زندگی میکردند به یک داستان از گذشتههاي دورتبدیل شده بود. جراحی چشم برای درمان آب مروارید امكانپذير شده بود و دیگر تهاستکانیها کمتر دیده میشدند. مدت اين خاطرات بيشتر از 10 سال نيست.
با دسترسي به پيشرفتهاي تكنولوژي مانند موتورهای برقي کوچک برای یخچال، خطوط ارتباطي، مايكرو ويو و وسايل جراحی، اكثر مردم ديگر نيازي به خريد قالبهاي يخ، در صف تلفنخانه ايستادن، یا استفاده از عینکهايی که قطر آنها از ته استکان ضخیمتر باشد، نداشتند.
با نگاه به گذشته متوجه میشوم که شروع اين دوره، یعنی دسترسی سریع به تکنولوژی جهانی ومحصولات و خدمات باکیفیت بالا مصادف است با ارزان شدن و قابل دسترس شدن پرواز با هواپيماهاي جت برای مردم جهان. این هواپیماها نقش بزرگي در توانايی مردم برای مسافرتهاي کوتاه، شناخت مردم جهان از يكديگر، آموزش وانتقال تكنولوژي بین کشورها داشتند. به همین دلیل گسترش پرواز با هواپیماهای جت مصادف است با آزادتر شدن تجارت جهاني، كم شدن مقررات دست و پاگير در صادرات و واردات، گسترش ارتباطات بين المللي و ديگر پيشرفتهاي تجارت جهاني.
من در اوايل جواني دركي از موضوع تجارت جهاني نداشتم و استفاده از پيشرفتهاي جهاني را مسالهاي عادي و طبيعي میدانستم، ولي امروز ميفهمم كه اين مساله نه عادي است و نه طبيعي. بعد از تشکر از دانشمندان باید ازکسانی كه مشوق تجارت آزاد جهاني بوده اند تشکر کرد. ميبينم كه در نتيجه آزادسازي تجارت و ارتباطات، اقشار كم درآمد بیشتر از همه استفاده بردهاند.
پيشرفتهاي تكنولوژي فرق چنداني به حال متمولين نميكند؛ یعنی خواه ليوان آب خنك از يخچال برقي با ظرفيت بالا بيايد، خواه از دست مستخدمي كه قبلا از يخ فروش يخ را خريده، خرد كرده و آماده آن را در دست صاحب كار گذاشته، خواه بیمارستان در نزدیکی محل سکونت باشد، خواه با چند ساعت پرواز در لندن. اولين كساني كه از ايجاد مانع در مقابل تجارت و ارتباطات بينالمللي صدمه ميبينند، اقشار كم درآمد هستند كه از دسترسي به محصولات ارزان با كيفيت بالا محروم ميشوند و مجبور ميشوند محصولات بي كيفيت را گرانتر بخرند. در نتیجه مانع تراشی در مقابل تجارت آزاد، اقشار كم درآمد براي حفظ كيفيت زندگي بايد بيشتر كار كنند و ثمره کارشان را در اختیار کسانی بگذارند که از رانتهاي ایجاد شده منفعت میبرند.
پیشرفتهاي تکنولوژی به تنهايی به بهبود كيفيت زندگي کمک نمیکنند، بلكه اصل مهم دسترسي ارزان به محصولات و خدمات با کیفیت بالا است. يك مقايسه سرانگشتي و نسبي سطح كيفيت زندگي بين زماني كه محدوديت در تجارت وجود داشته و زماني كه تجارت آزاد بوده، نشان ميدهد كه با آزاد شدن تجارت نه تنها رشد اقتصادي سرعت پيدا كرده بلكه كيفيت زندگي اقشار كم درآمد بهبود پيدا كرده است. يعني اگر تجارت آزاد نبود، فقط عده كمي از متمولين ميتوانستند تلفن همراه داشته باشند، خدمات پزشکی مناسب دریافت کنند، به مسافرت بروند و از بهترین داروها استفاده کنند. بقیه مردم معطل همین مسائل ساده میماندند و نوشیدن آب خنک از یخچال به یک مساله لوکس تبدیل میشد. امروز کسانی که با تجارت آزاد مخالفت میکنند و آن را توطئه استثمار میدانند، در دنیايی زندگی میکنند که به مدت طولانی از نعمات تجارت آزاد بهره بردهاند و فراموش کردهاند که تا چه اندازه از مواهب آن برخوردار هستند. مخالفین تجارت آزاد بهتر است در شمار خواص باشند، چون در یک سیستم بسته اقتصادی، محصولات و خدمات با کیفیت بالا به مرور زمان آنقدر گران میشوند که فقط کسانی که دارای رانتهاي خاص هستند به این محصولات و خدمات دسترسی پیدا میکنند و سر مردم کمدرآمد بیکلاه میماند.