به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این بار هم محوطه باز تالار وحدت میزبان مراسم
وداع با یکی دیگر از بزرگان فرهنگ و هنر ایران بود. جدا از چهرههاي
شناخته شده موسیقی ایران، جمعیت زیادی پنجشنبه 30 خرداد، در محوطه تالار
وحدت گرد آمده بودند تا با استاد جلیل شهناز وداع کنند.
سیدعباس سجادی، شاعر و ترانه سرا، اجرای مراسم را به عهده داشت و محمدرضا
شجریان، حسین علیزاده، فرهاد فخرالدینی و علیاصغر شاهزیدی برای حاضران از
شهناز سخن گفتند.
جلیل شهناز که سال 1300 در اصفهان به دنیا آمده بود، صبح روز دوشنبه 27 خرداد در بیمارستان آراد تهران با زندگی خداحافظی کرد.
حسین علیزاده آهنگساز و نوازنده ایرانی در این مراسم از جلیل شهناز به
عنوان استادی نام برد که الهام بخش بسیاری از هم نسلان او بوده است؛ «ای
کاش مسوولان و مدیران هنری کشورمان در زمان حیات این استاد مسلم عکسالعمل
بیشتری در مقابل هنر او داشتند.»
خالق
آثار ماندگاری چون «نینوا»، «راز نو، آواز نو»،« نوبانگ کهن» بی اعتنایی
به هنرمندان عرصه موسیقی را ناشی از نداشتن درک دانست و گفت که ما با هنر
شهناز زندهایم و او هم همیشه بین ما خواهد بود.
فرهاد فخرالدینی آهنگساز و رهبر پیشین ارکستر ملی ایران هم از شهناز
بهعنوان استادی نام برد که گنجینهای منحصر به فرد از موسیقی ایران را در
سینه خود داشت؛ «غمگینی موسیقی ما در فراق شهناز بی دلیل نیست، زیرا ما پا
برجا بودن این هنر در ایران را مدیون هنرمندان بزرگی چون شهناز بوده و
هستیم.»
آهنگساز موسیقی سریال «امام علی» گفت: «مردم ما نوای ساز استاد جلیل شهناز
را به یاد دارند، اما چهره او را نمیشناسند؛ چون مسوولان ما از نشان دادن
چهره هنرمندانی چون شهناز مضایقه میکنند.»
محمدرضا شجریان استاد آواز ایران هم در این مراسم از هنر شهناز گفت و به
این مساله اشاره کرد که «شما مردم همیشه دنباله رو هنرمندانی بودهاید که
زبان حال شما بودهاند. امیدوارم تمامی هنرمندان این سرزمین با مردم باشند و
از دل مردم سخن بگویند.»
شجریان پس از پایان صحبتهایش با همراهی نوای نی محمد موسوی قطعه آوازی را با مطلع «یاران موافق همه از دست شدند» خواند.
علیاصغر شاهزیدی خواننده و از دوستان استاد شهناز هم در سخنانی از او به
عنوان هنرمندی نام برد که در سالهای پایانی عمرش مورد بیمهری قرار گرفته
بود؛ «سالها پیش خیلیها افتخار میکردند که در کنار استاد شهناز باشند و
با او عکس یادگاری بگیرند، اما همین افراد در سالهای آخر عمر استاد یادی
از او نمیکردند.»