جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 01 - ۲۷ ربیع الثانی ۱۴۴۶
۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۳

اثر تک‌نرخی شدن ارز بر بازار سهام

از بازار سرمایه به عنوان نبض اقتصاد و آینه تمام‌نمای اقتصاد کشور در حالی یاد می‌شود که این بازار تحت‌تاثیر مولفه‌های گوناگون، تغییر جهت می‌دهد و عواملی مختلف در رشد و رونق یا کسادی و افت آن اثرگذار است.
کد خبر: ۲۲۰۱۷۷

بر این اساس یکی از این مولفههای تاثیرگذار بر معادلات معاملهگران بازار سهام و کلیت این بازار، نرخ ارز و نوسانات آن است که دستکم در چند ماه گذشته این موضوع به یکی از دلایل اصلی افت بازار سهام و بیرمق و بیرونقی آن تبدیل شده است؛ چرا که از یک سو بخشی از نقدینگی جامعه در سودای کسب سود بیشتر از آب گلآلود نوسانات نرخ ارز بویژه دلار، از پل حافظ به سمت چهارراه استانبول روانه شده و از سوی دیگر به دلیل اثرگذاری نرخ ارز بر پیشبینی سود و درآمد و فعالیت شرکتهای مختلف، نوسانات موجود در بازار ارز موجب شده تا نتوان پیشبینی و برآورد دقیقی از تولید و سودآوری شرکتها در آینده داشت و به همین دلیل سرمایهگذاران در بازار سرمایه به واسطه تردیدهای موجود در این زمینه فعلا به طور جدی به خرید و فروش در بازار سرمایه اقدام نمیکنند و از دور نظارهگر و منتظر بازگشت تعادل در بازار ارز و در پی آن تصمیمگیری مناسب برای سرمایهگذاری در سهام شرکتها هستند.

در این میان برخی کارشناسان دستیابی به ثبات در اقتصاد و درآمدهای ارزی پایدار را لازمه تحقق سیاست تکنرخی شدن ارز عنوان میکنند. این در حالی است سالهاست موضوع تک نرخی شدن ارز در کشور مطرح میشود اما بجز یک مقطع زمانی کوتاه، این موضوع تاکنون عملیاتی نشده است؛ هر چند، مدتی است که نرخ ارز «بهصورت دستوری» فعلا بظاهر تک نرخی شده که تداوم آن به نظر سخت و دشوار میآید.

با وجود این باید گفت برخی کارشناسان بر این باورند که منابع ارزی تضمین شده و ثبات اقتصادی از عوامل مورد نیاز برای تحقق رویا تک نرخی شدن ارز است که بر این اساس باید میزان منابع حاصل از درآمدهای ارزی حاصل از صادرات خدمات، نفت و محصولات دیگر به اندازهای باشد که امکان تحقق سیاست تک نرخی شدن ارز فراهم شود. بنابراین بانک مرکزی و وزارت اقتصاد باید با هماهنگی دستگاههای ذیربط شرایط تحقق سیاست تکنرخی شدن ارز را فراهم کنند تا از رانت موجود در این موضوع جلوگیری شود.

البته پیشتر هم وعده تکنرخی شدن ارز منوط به رسیدن به توافق در مذاکرات هستهای و امضای برجام شده بود که پس از رسیدن به توافق نیز این خواب تعبیر نشد و در این زمینه رئیس کل بانک مرکزی در آن روزها گفت «دسترسی ضعیف ایران به بازار بینالملل، تلاش برای تکنرخی کردن ارز را عقب انداخت؛ چرا که برنامه این بود طی شش ماه پس از اجرای برجام و با استفاده از دسترسی به بازار جهانی و بهکارگیری از تمام منابع خود سیاست یکسانسازی نرخ ارز در کشور اجرایی شود، اما شرایط آنگونه که انتظار میرفت اتفاق نیفتاد.»

ضمن اینکه اجرای این سیاست نیازمند پیششرط امکان دسترسی به بازار جهانی و همچنین نقل و انتقال آزادانه پول به نقاط دیگر جهان است و تنها زمانی به منظور یکسانسازی نرخ ارز میتوان قدم برداشت که نسبت به دسترسی پایدار خود به بازار ارز بینالمللی مطمئن باشیم.

در هر حال این روزها در حالی بهصورت دستوری، بازار ارز فعلا تکنرخی شدن را به خود دیده است که در این زمینه باید اشاره کرد نرخ ارز در کنار مولفه مهمی همچون نفت یکی از موارد اثرگذار بر بودجه سنواتی کشور است که میتواند چرخه اقتصاد ایران را تحت تاثیر خود قرار دهد؛ چرا که مشخص بودن نرخ ارز برای برنامهریزی در مبادلات بینالمللی یا تعامل برای افزایش تولید شرکتها، مولفهای بسیار مهم است و از سویی دیگر از آنجا که قیمت نفت بر اساس نرخهای جهانی تغییر میکند، پیشبینی درآمدهای نفتی، آن هم براساس قیمت نامشخص ارز میتواند چشمانداز درآمدهای کشور را تا حدودی با ابهام مواجه کند.

از سوی دیگر درخصوص چرایی چند نرخی بودن و بیثباتی نرخ ارز برخی بر این باورند که به خاطر پایین نگه داشتن نرخ برخی کالاها، نرخ ارز برای مصرف و واردات گروهی از کالاها پایین نگه داشته میشود تا از این طریق، امتیازهایی به گروهی تعلق گیرد.

با وجود این برخی کارشناسان نظامهای چند نرخی ارز را زمینهساز تخصیص منابع نامناسب ارزی میدانند که باعث رانتجوییهای ناشی از تفاوت نرخهای ارز میشود و در نتیجه بخش
قابل ملاحظه‌‌ای از توان جامعه بهجای این که صرف تلاش برای تولید و نوآوری شود، برای استفاده از رانتهای حاصل از تفاوت قیمت ارز صرف میشود.

بعلاوه این که ارز چند نرخی میتواند بیشترین ضرر را بر پیکره تولید کشور وارد کند؛ چرا که قرار است تولیدکنندگان با نرخ پایین ارز، کالاهای اساسی به کشور وارد و کار تولیدی کنند ولی در عمل افرادی وارد صحنه میشوند که با ارز دولتی، کالاهای لوکس وارد میکنند و به تولید و صادرات ضربه میزنند.

به همین دلایل و برخی دلایل دیگر است که در چند سال گذشته موضوع تک نرخی شدن ارز در کشور مورد توجه مسئولان قرار گرفته است تا شاید از این رهگذر بتوان چند نرخی بودن آن را در کشور مهار کرد.

از سوی دیگر به سرانجام رساندن داستان تکنرخی شدن ارز زمانی بیش از پیش احساس میشود که موضوع ورود سرمایهگذاران خارجی به کشور در دوران پساتحریم مورد توجه قرار میگیرد و باید با سروسامان دادن به نرخ ارز، ریسک و ابهام مربوط به حضور سرمایهگذاری خارجی در کشور را کمرنگ کرد تا دیگر خارجیها نگران ریسکهای مربوط به خروج ارز از کشور نباشند و برای ورود به اقتصاد ایران از خود میل و رغبتی نشان دهند.

بر این اساس برخی کارشناسان دوای درد چند نرخی بودن ارز در کشور را راهاندازی بورس ارز میدانند و بر این باورند که در اقتصادهایی چون اقتصاد ما که نفتی است و به دلیل این که دولتها اصلیترین عرضهکننده ارز در بازار هستند، باید سازوکارهایی تعریف کرد تا دولتها یا برخی مجموعههای دیگر نتوانند ارز را برای تامین کسری بودجه یا عناوینی از این دست به کار گیرند که راهاندازی بورس از جمله این موارد است.

در مجموع باید گفت ایجاد بورس ارز یا هر راهحل دیگری برای تک نرخی شدن ارز، موضوعی ضروری برای اقتصاد کشور در مقاطع زمانی مختلف بوده، هست و خواهد بود. ضمن این که تک نرخی شدن و رسیدن بازار ارز به ثبات بر بازارهای مختلف بویژه بازار سرمایه در حالی اثرگذاری مثبت خود را نشان خواهد داد که سرمایهگذاران میتوانند پیشبینی درست و دقیقی از تولید و سودآوری شرکتها بر اساس ارز تک نرخی داشته باشند و بدون شک تک نرخی شدن و ماندن ارز، «البته به شرط دستوری نبودن» میتواند خبر خوشی برای اقتصاد و سرمایهگذاران در بازارهای مختلف بویژه بازار سهام باشد.

آخرین اخبار