در یادداشتی به شرح تفاوت های نسل جدید تحریم ها علیه کشورمان پرداخته است که متن کامل آن از نظرتان می گذرد:
با توجه به نزدیک بودن به دور جدید تحریم ها، این سوال وجود دارد که نسل
جدید تحریم ها چه تفاوت مهمی با تحریم های نسل قبلی دارد؟ معروفترین تحریم
دور قبل( سیسادا) چه کاستی هایی نسبت به ریل تحریمی جدید( کاتسا) دارد؟
تفاوت: مهمترین وجه تفاوت ان است که تحریم های قبلی
موضوعی بود و تحریم های جدید مصداقی هستند. یعنی در تحریم های قبلی ذات یک
موضوع ممنوع می شد یا لیست گذاری تحریمی به نحوی بود که نقاط اساسی فروش
نفت یا انتقالات مالی کلا فروبپاشد ( تحریم فلج کننده) اما در نسل جدید با
لیست گذاری مصادیق أشخاص حقیقی یا حقوقی موثر در هر موضوع، فشار تنظیم می
شود بدون انکه لزوما همه چارچوب حقوقی مورد تهاجم قرار گیرد. ( تحریم
هوشمند که البته اوباما هم در دور اخر مدعی ان بود اما امکان اجرای ان را
نداشت)
شباهت: مهمترین شباهت این دو نوع تحریم ان است که به شرط
تنظیم صحیح( که در دومی مهمتر است) می توانند به طور موثر منجر به انقباض
تولید ناخالص داخلی شوند. یعنی می توانند بصورتی موثر ایران را از إیجاد یا
دسترسی به درامد های نفتی و غیر نفتی محروم کنند.
مهمترین تفاوت: مهمترین تفاوت اما در شیوه دور زدن تحریم
است. در تحریم موضوعی، حاکمیت، خود، بدنبال راههایی برای دور زدن تحریم می
رود و حتی اگر فساد یا ناکارایی رخ دهد باز هم ارجاع و إسناد و تنظیم این
عوامل دور زدن در اختیار حاکمیت است. همچنین متهم کردن بخش مشخصی از جامعه
به عنوان مقصر تحریم سخت تر است چون یک موضوع عام با تعلق ملی مورد حمله
تحریمی قرار گرفته است.
در تحریم های مصداقی اما وضع متفاوت است. اگر چه کل سیستم منقبض می شود
لیکن فشار، حالت طیفی دارد و در بعضی محدوده های منتخب کم رنگ است. به بیان
دیگر تحریم های مصداقی همزمان بسته ای از تحریم و منفذ تعیین شده عبور از
تحریم را فراهم می کند که روایی و ارجاع و مشروعیت عبور از تحریم را بیرونی
و وابسته به کشور تحریم گر می کند. این امر ضمن ان که به آمریکا امکان
فشار همه جانبه به کشورمان را می دهد، امکان تنظیم شدت و دامنه عبورپذیری
تحریم را هم بِه سیاستگذار تحریم مختص می کند. این نتایج مثبت زیادی برای
آمریکایی ها دارد:
۱- دامپینگ تحریمی: هر بار حاکمیت بکوشد معبری برای دور
زدن تحریم به نفع فضای عمومی اقتصاد بیابد، امریکا به صورت کنترل شده،
هزینه عبور از تحریم در کانال منتخب خود را کاهش می دهد تا کانال حاکمیت را
از دور خارج کند.
۲-مهندسی اجتماعی: این روش به امریکا امکان می دهد افراد/
صنف/ طبقه خاص و منتخب در ایران، از مواهب و منافع کاسبی تحریم، بهره
ببرند و در میان مدت بر فضای اقتصادی ایران مستولی شوند.
۳- ایجاد خط روایی فرمان: منافذ عبور از تحریم، برای از
دست ندادن مواهب مادی و سیاسی منفذ در اختیار، اماده هر نوع همکاری با
امریکا از جمله داخلی سازی تحریم ها خواهد بود.
واضح است تحریم مصداقی بدون در اختیار داشتن ابزاری که رفتار منافذ منتخب
تحریم را در داخل رصد و پایش کند و مانع از دسترسی بدون هزینه سایر بخشهای
اقتصاد به مواهب اختلاف پتانسیل دو سوی دیوار تحریم شود، نه تنها ضعیف بلکه
بی فایده خواهد بود و علت باقی ماندن تحریم های امریکا در دور قبلی در
مرحله موضوعی و فلج کننده تا حدی همین بود. بعد از برجام سه ابزار اطلاعاتی
قوی به امریکایی ها فرصت اعمال نسل جدید تحریم را داد:
۱- برنامه اقدام FATF که فرصت رصد مبادلات ریالی و کنترل ان را از طریق
گزارشات دوره ای واحد اطلاعات مالی وزارت اقتصاد به طرف های خارجی فراهم
اورد.
۲- افزونه پایش تحریمی روی سوئیفت که فرصت رصد مبادلات ارزی بازیگران داخلی را برای طرف امریکایی فراهم اورد.
۳- استقرار یک لایه حسابرسی خارجی که دسترسی به حاکمیت شرکتی بازیگران داخلی را به طرف های خارجی هدیه داد.
۴- همچنین در اصلاح موازی از قانون مبارزه با پولشویی و نیز اصلاح قانون
مبارزه با تامین مالی تروریسم(FATF) که در دولت محترم تصویب و در مجلس معطل
است و به زودی با فشار اجتماعی دولت روی مجلس تصویب خواهد شد عملا ابزار
های قانونی لازم برای همکاری منافذ فوق الذکر با امریکا بیش بینی شده است.
در واقع اگر چه تحریم های هوشمند چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ سیاسی
منافع بیشتری را برای کشور تحریم گر دارد، عدم دسترسی امریکا به داده های
لازم در دور قبلی تحریم ها امکان اعمال ان را فراهم نمی کرد که اکنون زمینه
اجرای موفق ان به خوبی فراهم شده است.
مجید شاکری، کارشناس ارشد اقتصادی