چندی پیش مردی با حضور در شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران از سه مرد به اتهام آدمربایی و سرقت شکایت کرد و با دستور بازپرس رضوانی، پرونده برای ادامه تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.
در این مرحله شاکی در پلیس آگاهی درباره ماجرای ربوده شدنش گفت: من در غرب تهران منتظر تاکسی بودم که خودروی پرایدی مقابلم توقف کرد. راننده دو مسافر هم داشت. مقصدم را گفتم و سوار شدم. هنوز مسافتی را طی نکرده بود که مردی که کنارم نشسته بود مرا کتک زد که حالم بد شده و چشمانم سیاهی رفت. نیم ساعت بعد که به هوش آمدم، دیدم آنها برسرشان کلاه گیس گذاشته اند و چهره هایشان گریم شده است. با دیدن آنها وحشت کرده بودم و خواستم رهایم کنند اما توجهی نکردند. دو همدست راننده مرا داخل خودرو کتک زدند، در اطراف شهر تهران خودرو متوقف شد. آنها مرا به زور پیاده کردند. بعد دوباره کتکم زدند و این بار گوشی گرانقیمتم، پول، دستبند طلایم و کارت بانکیام را گرفتند.
شاکی ادامه داد: دوباره مرا سوار کردند و مقابل دستگاه خودپردازی بردند تا مطمئن شوند رمزکارت بانکی درست است. بعد با چاقو خراشهایی را روی بدنم انداختند و تهدید کردند نام و نشان خانوادهام را میدانند اگر موضوع را به پلیس بگویم، اینبار اعضای خانوادهام را هم به مکان نامعلومی میبرند. چند روزی میترسیدم شکایت کنم اما زمانی که از علنی کردن تهدیدهای آنها خبری نشد، تصمیم گرفتم شکایت کنم. در جریان تحقیقات پلیسی افراد دیگری نیز با حضور در پلیس آگاهی شکایتهای مشابهی را مطرح کردند. در تحقیقات بعدی معلوم شد متهمان زمانی که متوجه شدند برخی شاکیان از وضع مالی خوبی برخوردار هستند شماره اعضای خانواده آنها را به زور گرفتهاند و از خانواده این افراد اخاذی کردهاند.
جستوجوها ادامه داشت تا اینکه چند روز پیش ماموران به سرنخهایی دست یافتندکه نشان میداد، فردی با کارت سرقتی آخرین شاکی شارژ تلفن همراه خریده است. این مرد شناسایی و به پلیس آگاهی احضار و در بازجویی پلیسی مدعی شد این شارژ را با کارت بانکی گرفته که متعلق به داماد خانوادهشان است و از سرقتی بودن آن خبری ندارد. با توجه به گفتههای این مرد، داماد خانواده بازداشت شد. او در بازجویی مدعی بود اشتباهی بازداشت شده و کارگر یک شرکت فروش موادشوینده است اما ماموران متوجه شدند تصویر این مردشباهت بسیاری به یکی از آدم ربایان دارد که با چهره گریم شده از مسافران سرقت کرده است.
متهم دوباره بازجویی شد و زمانی که در مواجهه حضوری با شاکیان قرارگرفت، سکوت خود را شکست و به این دزدیهای سریالی با همدستی دو نفر از دوستانش اعتراف کرد.
وی به افسر تحقیق گفت: من با دو همدستم که یکی گچکار و دیگری پیک موتوری است در یک کانال تلگرامی آشنا شده و دوستی مان شکل گرفت. هر کدام مشکلات مالی داشتیم. چون سه نفری فیلمهای هالیوودی نگاه میکردیم، تصمیم گرفتیم برای یکشبه پولدار شدن به سبک دزدیهای هالیوودی عمل کنیم. ما مسافران مرد را سوار کرده و بعد از ربودنشان بیهوش میکردیم. در این زمان کوتاه گریم کرده و کلاه گیس میگذاشتیم. متهم ادامه داد: آنها که به هوش میآمدند با دیدن چهره ترسناک ما و تهدید با چاقو، مجبور میشدند پول، گوشی و کارتهای بانکی و رمز آن را به ما بدهند. بعد هم آنها را در خیابان رها کرده و اموالشان را سرقت میکردیم. موجودی کارت های سرقتی را برداشت کرده یا با پول های سرقتی دلار و سکه میخریدیم. حتی با پولهای سرقتی برای زنان خانواده هم هدایای گرانقیمت تهیه میکردیم. علاوه بر آن از چند نفر از از آنها که وضع مالی خوبی داشتند هم اخاذی کردیم.
با اعتراف وی دو همدستش نیز دستگیر شدند و به همدستی با او در دیگر سرقتهای مقرون به آزار اعتراف کردند.