آسيبديدگي مجتبي جباري، فريدون زندي و آندو تيموريان از يكسو و ضعف و ناتواني مهاجمان از سوي ديگر كافي بود تا كرش علاوه بر استفاده از رضا نوروزي، مهاجم گلزن فولاد خوزستان در نوك حمله و استفاده از كريم انصاريفر در كنار او، براي پيداكردن گمشدهاش در نوك پيكان تيم ايران، تغييري هم در كار تاكتيكي تيم به وجود آورد تا تيمي تهاجميتر را براي آينده پيريزي كند.
كرش با اين تيم جوان عمدا ميخواست قدرت واقعي تيم ملي در غيبت آگاهانه و سياستمدارانه نكونام، خلعتبري و حيدري براي مقابله با قطر پنهان بماند و اين تيم مرموز عربي نتواند در آناليز نهايي، شيوه بازي و استراتژي تيم ايران را محك بزند. بيعلت نبود كه تيم دگرگونشده و جوان ايران در بازي دوستانه با اردن از انسجام كافي برخوردار نبود و در بازي تركيبي، روان و موفق نشان نداد. در چنين احوالي بود كه تيم اردن با ترفند خشونت و پرسينگ همهجانبه، پيوندهاي ارتباطي ايران را در تمامي نقاط زمين از هم گسست و با مراقبت جديتر از علي كريمي و غلامرضا رضايي، تغذيه مهاجماني چون نوروزي و انصاريفر را هم دچار اشكال كرد تا به مقصود برسد.
با اين توصيف آنچه موجب گلهاي اول (دقيقه 45 و 54) اردنيها شد و در آغاز اين تيم عربي را صفر ـ 2 پيش انداخت، اشتباه مسلم بازيكنان مياني و غفلت كودكانه خط دفاعي و در كل ضعف تاكتيكي تيمي شد كه بايد در مرحله دوم با حريفاني قدرتمندتر روبهرو شود.
اين ديدار دوستانه براي گروه فني تيم ملي فوتبال ايران و كارلوس كرش ـ سرمربي پرتغالياش ـ دستاوردهايي داشت كه اگر مورد نظر قرار گيرد ميتواند در مرحله دوم رقابتهاي مقدماتي جامجهاني موثر و نتيجهبخش باشد.
در اين بازي از بسياري از بازيكنان تيم ملي حتي آنها كه از تجربههايي برخوردارند، اشتباهاتي فني و تكنيكي سر زد كه اگرچه فردي است، اما حاصل تيمي ضعيفي در بر داشت كه ميتواند در عمل فرآيند ناگواري به جا بگذارد.
كريم انصاريفر؛ در نقش يك مهاجم نوك و تمامكننده نميتواند هر پاسي را به هر شكل به گل تبديل كند. بزرگترين ضعف او اين است كه شوت سنگين و روپا ندارد، حتي ضربههاي بغل پا و درون پايش خوب هدفگيري نميشود. به اين ضعفها اضافه كنيم بازي سريع، پاسدادن و حركت يك ـ دو را كه حتي بندرت شاهد آنها هستيم. با اين همه او قابليتهاي رفع همه اين معايب را دارد، اگر با پاسهاي خوب و مناسبتر تغذيه شود.
غلامرضا رضايي؛ از سرعت خوبي برخوردار بوده كه براي هر تيمي ارزشمند است و اگر ارسالهاي توپ به فضاي پشت دفاع حريف، با فرارهاي سريع او همراه باشد، قابليت او دهچندان ميشود. حيف كه با همه اين امتيازات، اغلب در عبور پا به توپ از يار مستقيم مستاصل است و در ارسال پاسهاي سالم ناتوان و كمتاثير و در درگيريها، بيشتر اوقات ناموفق است و نامتعادل.
علي كريمي؛ تنها كسي است كه در نقش يك كاپيتان باتكنيك، پيش از دريافت توپ، نزديكترين بازيكن بدون توپ را تشخيص ميدهد و ميتواند با يك ضربه او را صاحب توپ كند. افسوس كه در تيم ملي و تيمهاي باشگاهي ما قدر پاسهاي او را نميدانند و با جايگيري در فضاي نامناسب، كسي به ارزش پاسهاي او پي نميبرد. بازي ايستا در نزد بازيكنان بدون توپ در تيم ملي، بارها در عرصههاي بينالمللي به زيان فوتبال ما تمام شده است.
كريمي اگر در نيمه زمين حريف و نزديكتر به دروازه حريف و كنار يك زوج مكمل قرار گيرد كه قدر پاسهاي او را بداند و به حركات يك ـ دو او جواب دهد، مشكل گلزني تيم پرسپوليس و بويژه تيم ملي حل ميشود. در بازي مقابل اردن ديده شد حتي رضايي يا همباشگاهياش قادر نيست نقش اين مكمل را بازي كند.
مهدي رحمتي؛ دروازهبان اول تيم ملي كه بيهمتايي و فاصلهاش با دروازهبان دوم، احتمالا او را از تمرينات جدي دور كرده است، اخيرا گلهاي ناباورانهاي را پذيرفته است كه اگرچه نبايد تنها او را مقصر دانست، اما نميشود اشتباهات او را هم ناديده گرفت كه مهمترينش خروجهاي ترديدآميز است. (گل اول اردن)
نكته: تا جام جهاني برزيل 2014 ، 2 سال وقت باقي است، اما براي رسيدن به اين جام هنوز در آغاز راه ايستادهايم و اميد واريم با كرش پرتغالي خود را در اين جشنواره بزرگ جهاني ببينيم و قدرت فوتبال ايران را به نمايش بگذاريم
بين او و مدافعان تيم بايد چنان هماهنگي تنگاتنگي باشد كه دچار چنين ترديدهايي نشود. رحمتي به يك اشتباه ديگر هم دچار شده است كه فقط در بين دروازهبانهاي تازهكار ديده ميشود. او روي ضربههايي كه از نقطه پنالتي زده ميشود، شانس 50-50 را انتخاب ميكند كه اغلب با تصميم سريعتر و حركت او به يك سمت به پنالتيزنان اجازه ميدهد سمت بازتر دروازه را هدف قرار داده و شانس گلزدن خود را به 100 درصد ارتقا دهند. گل دوم اردن، حاكي از همين اشتباه بود.
احسان حاجصفي؛ بازيكن جواني است كه در تيم سپاهان ظهور كرد و قابليت بازي در سمت چپ را از خط دفاع تا گوش چپ دارد. ميل به بازي هجومياش او را واميدارد كه از كار دفاع بازبماند و بيشتر اوقات جاي خالي او كه به درستي از جانب هافبك چپ يا مدافع ديگر پوشش داده نميشود، مورد طمع تيم مقابل قرار گيرد. چنين تهديدهايي گاهي با نفوذ از اين محل و گاهي براي بازكردن 2 مدافع مياني و نفوذ از قلب دفاعي صورت ميگيرد كه در بازي با اردن اين نوع تهديدها از مركز دفاعي ايران شكل گرفت و منجر به هر دو گل حريف شد.
شايد مدافعان ما به دليل زيادهروي مردان مياني در بازي هجومي و فاصلهگرفتن از مدافعان اعتماد به نفس خود را از دست داده باشند يا فراموشكردن وظيفهشان در يادگيري و پوشش است كه قادر نيستند در بازيسازي و ارسال پاسهاي سالم شركت كنند و با اعتماد به نفس آغازگر بازي هجومي شوند.
اين ضعف عمده در كار دفاعي است كه منجر به دفع بيحساب و كتاب ميشود و حفظ دروازه را با اما و اگر دچار ميكند و در نهايت مهار حملات تيم مقابل بسختي صورت مي گيرد همين مساله، مدتي است تيم ملي را ميآزارد و راه چارهاش حملات پراكنده و پرتعداد و بيحساب و كتاب نيست. فراموش نشود كه ميل بازيكنان خط مياني تيم ملي به تهاجم كه گاهي موجب نفوذ همزمان 2 مدافع كناري و شكاف در ديوار دفاعي ميشود هر تيمي را تشويق به ضدحمله و تهديد ميكند واين كار تيم ملي را حتي مقابل تيمهاي ضعيفتر به دردسر مياندازد. اردنيها چنين حريفي بودند كه گرچه فقط مجهز به خشونت و سرعتعمل و توانايي پرسينگ در همه نقاط بودند، اما با همين امتيازها بود كه حتي براي شكستدادن ايران، كمبودي حس نميكردند.
برنامهريزي حرفهاي
تا جام جهاني برزيل 2014 ، 2 سال وقت باقي است، اما براي رسيدن به اين جام هنوز در آغاز راه ايستادهايم و اميدواريم با كرش پرتغالي خود را در اين جشنواره بزرگ جهاني ببينيم و پس از 8 سال و غيبت در جام جهاني 2010 آفريقاي جنوبي بار ديگر از سايه به در آييم و قدرت فوتبال ايران را به نمايش بگذاريم. با اين پيشفرض، بيترديد بعضي از اين جوانان كه مقابل اردن در محك آزمايش قرار گرفتند، شانس اين را دارند كه در جام جهاني برزيل در تركيب تيم ملي جاي داشته باشند. نوروزي، ماهيني، انصاريفر، فشنگچي و حقيقي كه مورد توجه كرش قرار گرفتهاند، بدون شك از موانع ريز و درشت ورود به تيم ملي گذشتهاند و رضا حقيقي كه پيراهن باشگاهي فجر را به تن دارد، شايد در ميانه ميدان مهر تاييد هم خورده باشد، اما آنچه اين جوانان جوياي نام را مقيد ميكند، مسووليتي است كه با پوشيدن پيراهن ملي به عهده ميگيرند و از اين پس علاوه بر اين كه بايد الگوي ادب و اخلاق نيكو باشند بايد بكوشند با جديتي هر چه تمامتر در تيم باشگاهي خود اثرگذار باشند و در حالي كه بهتر است شاگردان حرفشنويي براي مربيان خويش شناخته شوند و خواب، خوراك و تمرينات بدنسازي خود را مطابق يك بازيكن حرفهاي رعايت كنند و بهتر است با انتخاب يك الگوي جهاني در پستي همانند و تعقيب بازيهاي باشگاهي و ملي او به نقش تاكتيكي و تيمي او توجه كنند و با اين برنامهريزي و خودآموزي ساده به بينش و دانش فوتبالي خود بيفزايند. شايد بهتر باشد با استفاده از فيلم بازيهاي تيم خود حركات اشتباه و سالم خويش را در تاكتيك تيمي مورد مقايسه قرار دهند و در رفع اشتباهات خود بكوشند و مطمئن باشند در پايان هر فصل درصد بسياري از نقاط ضعف خود را بپوشانند.
متاسفانه تيم ملي جايگاهي براي آموزشهاي فردي و رفع نواقص تكنيكي و تاكتيكي هر بازيكن نيست و اردوهاي كوتاهمدت مجالي به دست نميدهد تا نواقص تكنيكي هر فرد مرتفع شود، بخصوص براي آن گروه از بازيكناني كه آموزش كلاسيك نديده و خودرو رشد كردهاند.
كلام آخر اين كه از ديدار دوستانه ايران با اردن و نتيجهاي كه به جا ماند نبايد مايوس شد، اما در تجزيه و تحليل اين بازي با حضور همه بازيكنان نبايد كوتاهي كرد چرا كه بسيار نتيجهبخش و تاثيرگذار است.
پرويز زاهدي / جام جم