به گزارش ایران اکونومیست؛ غلامعلی رجایی، مشاور شهردار تهران، در روزنامه شرق نوشت: «در جلسه بررسی استعفای دکتر نجفی در صحن شورای اسلامی شهر تهران حضور داشتم. حرفهای شهردار و اعضای موافق و مخالف شورا را هم شنیدم. دکتر نجفی با محور قراردادن بیماری جدید خود اصرار به رفتن داشت و حتی گفت دکتر معالج او گفته حتی پس از معالجه نیاز به دورهای طولانی برای استراحت دارد و در مقابل اعضای شورا با تکیه بر دستاوردهای دوره کوتاه مدیریت نجفی و کارآمدی او در مدت هفت ماه گذشته اصرار به رد استعفایش داشتند و از او میخواستند مدتی به درمان خود برسد و بعد از رفع مشکل به سر کار برگردد. در جلسه حتی دو نفری که به عنوان موافق استعفا سخن گفتند، مضمون حرفهایشان تفاوتی با مخالفان استعفا نداشت و لابد از سر دلسوزی و رعایت جنبه عاطفی نسبت به نجفی بود که این کار سخت را پذیرا شده بودند.
در نهایت همانگونه که توقع میرفت، شورا با ١٦رأی مخالفت خود را با استعفای دکتر نجفی اعلام کرد. موقع رأیگیری به اتفاق شهردار و معاونان صحن شورا را ترک کردیم و در نشستی خصوصی با نجفی به بررسی چرایی و چگونگی مواجهه با این رأی شورا و باید و نبایدهای ادامه کار در صورت حضور داشتن یا حضور نداشتن دکتر نجفی در شهرداری بودیم. معاونان که بعضا میگفتند به خاطر ایشان این کار سخت را پذیرفته و به شهرداری آمدهاند، تقریبا مثل اعضای شورا همه متفقالقول بودند که نجفی باید بماند. نکته مهم این که نجفی با عبارات مختصری که معلوم بود دارد از اعلام صریح مخالفتش بر ماندن طفره میرود، گفت ببینیم چه میشود!
پریروز هم که حدود یک ساعت در بازگشت از افتتاح طرحهای منطقه هشت با دکتر نجفی صحبت کردم، به نظرم رسید که با توجه به ملاحظات فردی که دارد، باید به ایشان کمک کرد به سلامتش برسد و جنبه انسانی قضیه مهمتر از سایر ابعاد مسئله است.
همانگونه که خود نجفی به شورا گفت، در میان معاونان و... کسانی هستند که میتوانند این راه پرخطر را پس از او ادامه دهند. حرف درستی است. اگر چه در کشور قحطی رجال نداریم اما واقع امر هم این است که برای شهرداری دیگر مدیری در قد و قواره نجفی نداریم. هر چند هر کس بیاید، دیگر برای شورا و شهرداری نجفی نمیشود. کسی که از ماههای آغازین انقلاب در سال ١٣٥٨ خدماتش با شهید چمران گره خورد و بعد به شهید رجایی و موسوی و هاشمی و خاتمی و در نهایت به روحانی رسید. در صحبتهای نجفی در شورا دو نکته مهمتر جلوه کرد. یکی این که گفت از من بهتر برادران و خواهرانی هستند که این مسئولیت را بر عهده بگیرند که نیمنگاهی به مسئله شهردار شدن احتمالی خانمها داشت و دیگر این که برای بار دوم در کنار عامل بیماری به عوامل مشدده یا تشدید و تسریعکننده کنارهگیری خود اشاره پنهانی کرد و البته برای این که رقیب احساس پیروزی نکند، این عوامل را مهم ندانست.
در جلسه شورای معاونان با شهردار بهعنوان نفر آخر صحبت کردم و گفتم من در این چند دهه در جلسات تلخی حضور داشتهام اما اقرار میکنم این جلسه یکی از تلخترین آنها بود.
یکفیه الاشاره! به قول خواجه رند ما:
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد!
نکته جالب جلسه این بود که هر چه بنده خدا دکتر نجفی گفت بیمار است و حتی از پزشکش، نقل قول کرد و به پیشنهاد من که در یادداشتی به او دادم، حین صحبتش گفت در اردیبهشت آماده عمل میشود، به گوش شورا نرفت که نرفت.
این نجفی که من میبینم، با وجود احترام به رأی شورا قطعا کنار خواهد کشید و چقدر حیف شد که نتوانست تا پایان با اختاپوس فساد بجنگد و به عبارتی نگذاشتند.
بسیاری از جمله من بر این اعتقادند که نجفی شاید در آخرین برگ مسئولیتپذیریاش در چهار دهه سرافراز از شهرداری میرود. او به جای هفت ماه اگر هفت سال هم میماند، با طیب خاطر میشد مطمئن بود که جای افراد نزدیک او در زندان نبود.»