و به همگان ثابت كردند كه دنياي متكي بر قواعد مدني امروز را به درستي شناختهاند و به جاي قهر با صندوقهاي راي با حضور پرشور خود به اراده خود عينيت بخشيدند.آنان 24 خرداد 1392 را به نقطه عطف ديگري در
فرآيند پرنشيب و فراز صد ساله آزاديخواهي ايرانيان تبديل كردند كه نظير آن
حداقل در منطقه يافت نميشود.
اين سرمايه عظيم پشتوانهاي است استوار براي رييسجمهور جديد كه از آن
بهره فراوان خواهد برد و البته مسووليتي بزرگ- در مقابل- براي او و
همكارانش به وجود آورده است. اينك بر رييسجمهور منتخب است كه از اين نيروي
عظيم عقلانيت بهره گيرد و راه را آنچنان هموار سازد كه اشتياق و اميد شكل
گرفته و به حركت درآمده در جهت سازندگي كشور به كار گرفته شود. رييسجمهور
منتخب كه اكنون رييسجمهور همه مردم ايران است و خود مجهز به پشتوانه علم و
تجربه است در ادامه راه محتاج به حضور جوانان در صحنههاي اقتصادي نيز
هست؛ ولي طبيعي است كه چگونگي حضور جوانان بايد سازماندهي شود؛ زيرا تبديل
اين نيروي عظيم به تلاش و كوشش و در نتيجه بهرهمندي از مواهب زندگي، نياز
به سازماندهي جديدي دارد كه به دليل مشكلات گذشته جاي آن خالي است. خوب است
به تفكر بنشينيم كه چگونه ميتوان از اين نيرو در جهت سازندگي كشور
استفاده كرد و چون دوره انتخابات، در فراسوي دوره چهار ساله، رييسجمهور
پيروز ميدان فعاليتهاي اقتصادي نيز باشد.
در اين يادداشت دو پيشنهاد را به محك آزمون و بحث و گفتوگو ميگذارم:
1- اولين پيشنهاد، تاسيس انجمنهاي حرفهاي جوانان است؛ به ترتيبي كه مرتبط
با سازمانهاي كارفرمايي (مانند اتاقهاي بازرگاني، صنايع، معادن و
كشاورزي) باشند. اين انجمنها (مثلا انجمن متخصصان جوان الكترونيك) از يك
طرف امكانات رشد و تعالي اعضاي خود را فراهم ميكنند و دانش آكادميك آنان
را به دانش كاربردي در انطباق با نيازهاي محيط كار تبديل ميكنند و از طرف
ديگر اطلاعات بازار كار را در اختيار اعضاي خود قرار ميدهند. به عبارت
ديگر اينگونه انجمنها حلقه مفقود بين محيط آموزشي و بازار كار را به وجود
ميآورند.
طبيعي است كه چنين انجمنهاي حرفهاي، سرمايه لازم براي شروع فعاليت و
پرداخت حق عضويتهايي كه بتواند هزينهها را جبران كند، ندارند. بنابراين
بايد در زمان تشكيل در ارتباط با سازمانهايي قرار گيرند كه امكانات اوليه
را در اختيارشان قرار دهد. مزيت همجواري اينگونه انجمنها براي اتاقها يا
مجموعهاي از صنايع اين است كه صنايع ميتوانند نيازهاي نيروي انساني خود
را به آنان منتقل كنند و انجمنها در آمادهسازي فارغالتحصيلان دانشگاهي
در انطباق با نيازها كوشا شوند. همچنين اين انجمنها ميتوانند به عنوان
محيطي براي كاريابي مورد استفاده قرار گيرد.
فعاليت اينگونه انجمنها ميتواند به گسترش نوآوري و تبديل آنان به
فعاليتهاي سودآور اقتصادي براي جوانان نيز كمك كند؛ زيرا اينگونه
انجمنها ميتوانند با ترتيب دادن مسابقات، برگزاري نمايشگاههاي نوآوري و
... به طرح ايدههاي نو ياري رسانند و در مقابل سرمايهگذاران را به عطف
توجه به اينگونه نوآوريها تشويق كنند كه قطعا اين فعاليت به يك فرآيند
رشد نوآوري و تبديل آن به منبعي براي كسب درآمد كمك خواهد كرد.
دولت در اين ميان منتفع خواهد شد؛ زيرا از يك طرف زمينه رشد اشتغال فراهم
ميآيد و از طرف ديگر فرآيند مطرح شدن ايدههاي نو و كاربردي براي نوسازي
خطوط توليد از طريق رشد تكنولوژي به وجود ميآيد؛ زيرا زماني كه نيازها به
انجمن و اعضاي آن منتقل شد، متخصصين جوان در پي پيدا كردن جواب، فعاليت
ميكنند و در صورت نياز به دانشگاههاي محل تحصيل (و استادان) خود مراجعت
مينمايند تا از اين مسير درآمدي كسب كنند.
2- دومين پيشنهاد راهاندازي انجمنهاي حرفهاي متخصصين بازنشسته است كه
حتي ميتواند متخصصين مشغول كار با سالهاي مشخصي از سابقه كار را به عضويت
درآورد. فعال كردن چنين انجمنهايي ميتواند به تجهيز سرمايه علمي و تجربي
كشور بينجامد و آن را در اختيار بازار كار قرار دهد. سازمانهاي
بينالمللي از اين نوع انجمنهاي متخصصين در كنار خود دارند و در صورت
تقاضاي كشورهاي در حال توسعه از افرادي متخصص كه عضو اينگونه انجمنها
هستند دعوت ميكنند و براي مدتي به كشورهاي متقاضي اعزام ميدارند. معمولا
هزينه استفاده از اين گونه متخصصين پايين است؛ زيرا برخي اوقات متخصصين
بازنشسته فقط براي سرگرم شدن وارد اين انجمنهاي حرفهاي ميشوند.
مشخصه مهم بهرهگيري از اين متخصصين ماهيت نياز كوتاهمدت به آنان است.
مثلا مشكلي در يك خط توليد به وجود آمده كه متخصصي ممكن است طي دو هفته آن
را ساماندهي كند.
مهمتر آنكه فعاليت اينگونه انجمنها- علاوهبر ابعاد اقتصادي- داراي
ابعاد اجتماعي نيز ميباشد؛ زيرا افراد متخصص مورد استفاده قرار ميگيرند و
در نتيجه اميد به زندگي در آنان افزايش مييابد و حضور آنان در جامعه به
نشاط بيشتر تبديل ميشود.
انجمنهاي حرفهاي دوگانه جوانان و افراد باتجربه بايد با كمك و هدايت
دولت از نظر ايجاد مقررات و ضوابط مورد نياز راهاندازي شوند و براي كساني
كه به آنان كمك ميرسانند مشوقهاي مناسب به وجود آيند؛ ولي بايد دقت كرد
كه دولت نبايد در اداره آنان نقشي داشته باشد، البته دولت ميتواند با به
رسميت شناختن آنان و محول نمودن يكسري وظايف مشورتي يا نظارتي به آنان- در
حيطه وظايفشان- به رشد و تعالي آنها كمك كند و از اين مسير به رشد حرفه و
فن و نوآوري در اتصال با فضاهاي آموزشي و تجربي از يك طرف و فضاي كسب و
كار و نوسازي صنايع از طرف ديگر ياري رساند. قطعا راهاندازي اينگونه
انجمنها به كاربردي شدن دانشگاهها نيز كمك خواهد رساند؛ زيرا با انتقال
نيازهاي صنعتي و خدماتي به آنان از طريق انجمنها، فضاهاي آموزشي و تحقيقي
در جهت انطباق با نيازهاي جامعه شكل خواهد گرفت.
نمونه يا مشابه انجمنهاي حرفهاي براي جوانان و همچنين افراد باتجربه در
كشورهاي پيشرفته سابقه طولاني دارد و حتي سازمانهاي بينالمللي از موسسات
حرفهاي بهره فراوان ميگيرند.