جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 13 - ۱۰ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۰ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۳

مشکلات شنوایی و بینایی دولت، اوضاع اقتصادی ایران را به ورطه نابودی خواهد کشید

عملکرد مسئولین بانک مرکزی طی ماهها و روزهای جاری به قدری ضعیف و غلط بوده که به جرأت می توان گفت ولی اله سیف با مدیریت غلط و سوال برانگیز خویش، اعتبار 50 سالۀ بانک مرکزی را زیر سوال برده است.
کد خبر: ۲۱۲۴۷۰
محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی در واکنش به "پرواز نرخ دلار" و دلایل افزایش قیمت و همچنین در ارتباط با راهکارهای تثبیت بازار ارز طی یادداشتی در کانال رسمی خود در تلگرام نوشت: رشد سریع و بی سابقۀ نرخ دلار و سایر ارزهای خارجی در ایام نوروز و طی روزهای جاری اصلاً تعجب آور نبود، زیرا از ماهها و سالها پیش به کرّات پیش بینی شده بود.
عدم توجه دولت محترم به پیش بینی ها و هشدارهای مکرر صاحب نظران اقتصادی موجب گردید تا روز گذشته دلار مجدداً پرواز کند منتهی با این تفاوت که این بار بیش از پیش اوج گرفت، بطوری که نرخ دلار در عرض چند ساعت به مدار 6000 تومان نزدیک شد!!
در ارتباط با رشد بی رویه و سرسام آور قیمت ارزهای خارجی و همچنین افزایش بی حساب و کتاب نرخ دلار طی روزهای جاری و متقابلاً کاهش شدید ارزش پول ملی باید خدمتتان عرض کنم که اوضاع بد اقتصادی و آشفتگی روزهای اخیر بازار ارز متأسفانه همه مردم اعم از عام و خاص را مات و مبهوت و نسبت به آینده و عاقبت کسب و کارشان بشدت نگران کرده است، لذا همین امر موجب شده تا امروز قلم در دست گرفته و به بحث گرانی بی در و پیکر دلار و عواقب خطرناک آن برای اقتصاد ایران بپردازم.
لکن در این ایام، تنها سوالی که ذهن همۀ مردم، فعالان اقتصادی و صاحب نظران و کارشناسان سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی را به خود مشغول کرده این است که چرا و به چه دلیل نرخ دلار در کشورمان افزایش میابد و این رُشد قیمت تا کی و تا چه سطحی ادامه خواهد داشت؟
بارها به این نکتۀ مهم پرداخته و تأکید نموده ام که برای ساماندهی بازار ارز و کاهش نرخ دلار و همچنین تک نرخی کردن دلار به فاکتورهایی کلیدی و اساسی نیازمندیم ولیکن در حال حاضر این بحث پیش می آید که آیا دولتمردان و مسئولین پولی و ارزی کشورمان فی الواقع نمی دانند که "کنترل نرخ ارز و کاهش نرخ دلار" و همچنین "تک نرخی کردن قیمت ارز" نیازمند فاکتورهای خاصی می باشد که تا این فاکتورها وجود نداشته باشد هیچیک از موارد مذکور محقق نخواهد؟
فلذا در ادامه به فاکتورهایی که جهت ساماندهی بازار، کاهش نرخ ارز و تک نرخی شدن آن مفید می باشند اشاره می نمایم: کنترل و کاهش قیمت ارز و همچنین تک نرخی شدن آن اهمیت زیادی در برنامه‌ریزیهای اقتصادی کشور دارد و فعالان اقتصادی نیز در برنامه‌ریزیهای صادراتی و وارداتی خویش باید بتوانند بطور منطقی یک آینده حداقلی را در برنامه خود پیش‌بینی کنند، از همین رو حرکت به سمت تثبیت قیمت ارز و تک ‌نرخی شدن آن از خواسته های مهم مردم و فعالان اقتصادی بخش خصوصی می باشد.
اما کنترل و کاهش اساسی و پایدار نرخ ارز و اجرای دقیق و اصولیِ تک نرخی کردن قیمت ارز نیازمند حداقل 12 شرط و فاکتور مهم می باشد تا جهت ساماندهی بازار ارز نتایج مثبتی در بر داشته باشد که عمده ترین آنها بشرح زیر است:
* ثبات و امنیت سیاسی و اقتصادی کشور
* مملو و پُر بودن ذخایر بانک مرکزی از دلار و ارزهای قدرتمند خارجی
* سرازیر شدن دلارهای خارجی آنهم بلا انقطاع بسمت کشور و وجود ضمانتی بابت اینکه کشور باید از پشتوانه و درآمد ارزی بسیار بالایی برخوردار باشد
* سایه تمام تحریمها علی الخصوص تحریمهای پولی و بانکی از سر ایران برای همیشه کوتاه و رفع شوند نه اینکه تعلیق گردند
* کشور باید کاملاً صادراتی باشد
* کشور نباید خام فروش و تک محصولی باشد
* تراز تجاری کشور باید همیشه به شکل قابل توجهی مثبت باشد    
* قاچاق کالا باید کاملاً متوقف و یا به حداقل برسد
* اقتصاد کشور باید عاری از رکود و تورم باشد و چرخ تولید بخوبی بچرخد
* اجرای دقیق و کامل برجام بی کم و کاست
* وجود اسنکاسی با پشتوانه و کنترل نقدینگی ریالی در جامعه
* و از همه مهمتر اجرای اقتصاد مقاومتی
* و دهها مورد ظریف دیگر
با وجود فاکتورهای ذکر شده، بانکها قادر خواهند بود تا نیازهای ارزی همه مشتریان خود را به هر میزان و به هر مبلغ تأمین نمایند و همین امر (یعنی رضایت مشتری و تأمین نیازش به هر مقدار از طریق شبکۀ بانکی) موجب کاهش مشتری در بازار آزاد خواهد شد و کمبود خریدار نیز باعث می شود تا رفته رفته قیمت ارز در بازار آزاد کاهش یافته و ارزش پول ملی نیز تقویت گردد. اما کلاه مان را قاضی کنیم و خدا وکیلی از خومان بپرسیم کدامیک از فاکتورهای فوق الذکر، البته نه در آمارهای ساختگی بلکه در عالَم واقعیت وجود خارجی دارند؟ 
قطعاً پاسخ این سوال (یک هیچِ بزرگ) می باشد زیرا در تک تک آن فاکتورها مشکل داریم پس با این روند و همچنین سیاستهای غلط جاری کشور، هرگز نرخ ارز کنترل و کاهش نخواهد یافت و هیچگاه یا حداقل طی دهه آینده، ارز در ایران تک نرخی نخواهد شد. پس چرا دولتمردان و حتی ریاست محترم جمهوری با این علم، وعده های امیدوار کننده ای که عاری از واقعیت است را به مردم تحویل می دهند؟  
لکن تا زمانی که دولتمردان عزیز، از خودشان راضی و از عملکرد خویش رضایت دارند و مشکلات اقتصادی و بحران موجود در کشور را نمی بینند و یا بدلیل مصلحت اندیشی، چشمان خویش را مخصوصاً به روی واقعیتها بسته و همه چیز را گل و بلبل اعلام می کنند و در ضمن گوشهایشان نیز بدهکار حرف هیچکس نیست و مشکلات و درد مردم را هم نمی شنود، قطعاً هیچ قدم مثبتی برداشته نخواهد شد و هیچ اتفاق مثبتی نیز رخ نخواهد داد چون از قدیم گفته اند (کسی را که خواب است می توان بیدارش کرد اما کسی که خودش را مخصوصاً به خواب زده را هرگز نمی توان بیدار کرد زیرا نمی خواهد از خواب بیدار شود) در حال حاضر هم غالب مسئولین چشمان خود را محکم بسته و خود را به خواب زده اند!! به آقایان می گویند اوضاع بازار ارز خراب است، در پاسخ می فرمایند موقتی است و یک ماه دیگر همه چیز درست می شود!! به ایشان می گویند ارز بیش از حد گران شده، می فرمایند: کسری بودجه نداریم و وضع مان از نظر ارزی و نقدینگی بسیار عالی است، پس مردم اصلاً نگران نباشند!! می گویند ارز 4800 تومان شده، در پاسخ می فرمایند: نه 4800 نشده!! سپس به خبرنگاران اظهار می دارند که سوالات شما سیاسی است و ... دهها مورد از همین دست که همگی مبین این واقعیت است که آقایان به عَمد نمی خواهند خرابی ها و دسته گل هایی را که خودشان طی سالهای اَخیر ببار آورده اند را ببینند و اصلاً به عواقب آن همه نابسامانی ها هم دقت نمی کنند که این گلوله برفی که به راه انداخته اند تا چند وقت دیگر بقدری بزرگ خواهد شد که هر چیزی که در برابرش باشد را بطور کامل نابود خواهد کرد.!!
اینکه چرا آقایان واقعیت ها را وارونه جلوه می دهند و چرا به عواقب خطرناک این بحران بی توجهی می کنند را خدا می داند و بس!!
اینجانب ضمن اظهار نگرانی از وضع موجود، بارها به دولت هشدار داد و گفته ام که خواهشاً به خود بیائید و موضوع را جدی بگیرید و در صدد اصلاح امور برآئید. موضوع مهم دیگر این است که هنوز هیچ کالایی با دلار 4800 الی 5000 تومانی وارد بازار نشده و همه کالاهای موجود تولیدی و مصرفی در بازار، مربوط به دلار 3500 الی3700 تومانی می باشند که با این وجود روز به روز هم گران تر می شوند، اما زمانیکه کالاهای مصرفی جدید و همچنین مواد اولیۀ کارخانجات داخلی با دلار 4800 تومانی و یوروی 6300 تومانی وارد کشور شوند، آنوقت حداقل چیزی حدود 30 الی50 درصد، کالاهای تولیدی و مصرفی خارجی گران خواهند شد که در نتیجه بر روی سایر کالاها و خدمات داخلی نیز تأثیر خواهند گذاشت که متأسفانه باید عرض کنم که تورم بزرگ و وحشتناکی در راه است که زندگی و همچنین معیشت مردم را تهدید و با بحران مواجه خواهد کرد!! دولتمردان محترم بفرمایند که با این بحران خطرناک چه خواهند کرد؟ آقایان نباید فقط امروز و جلوی پایشان را ببینند بلکه باید حداقل 6 ماه آینده را در نظر بگیرند زیرا عواقب این گرانی و نابسامانی امروز، ظرف شش ماه الی یکسال آینده نمود و ظهور پیدا خواهد کرد.
برای اینکه رشته کلام از دستمان خارج نشود، مجدداً برمی گردم به تنها سوالی که این روزها ذهن همۀ مردم، فعالان اقتصادی و صاحب نظران و کارشناسان سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی را به خود مشغول کرده و آن اینکه چرا و به چه دلیل نرخ دلار در کشورمان افزایش میابد و این رُشد قیمت تا کی و تا چه سطحی ادامه خواهد داشت؟
در پاسخ به این سوال عرض می کنم که تا زمانیکه موارد زیر تحقق پیدا نکند نه تنها بازار ارز تثبیت نخواهد شد بلکه روز به روز بحران ارزی تشدید و اقتصاد ایران متشنج تر خواهد شد:
* تا زمانیکه ولی الله سیف بر صندلی ریاست کل و عراقچی جوان و بی تجربه بر صندلی معاونت ارزی بانک مرکزی تکیه زده باشند!!
* تا زمانیکه سیاستهای نادرست و غلطِ اقتصادی و پولی و بانکی در کشورمان اِعمال می گردد!!
* تا زمانیکه اِرادۀ دولت بر افزایش نرخ دلار دولتی می باشد!!
* تا زمانیکه درآمد ارزی دولت ناچیز باشد!!
* تا زمانیکه ذخایر بانک مرکزی خالی از ارز می باشد!!
* تا زمانی که تحریمهای پولی و بانکی بر علیه ایران اِعمال و همچنین برنامۀ درآمدِ نفت در برابر غذا بر علیه کشورمان اِجرا شود و به همین دلیل بخشی از پول فروش نفت ایران در بانکی خارجی بلوکه و به کشور باز نگردد!! 
* تا زمانیکه دولت کسری بودجه دارد!!
* تا زمانی که صادرات غیر نفتی ایران قابل توجه نباشد و دولت صادرات غیر نفتی را جدّی نگیرد!!
* تا زمانیکه بابت خرید و فروش ارز، رابطه مردم با بانکها قطع بوده و مردم و همچنین فعالان اقتصادی جهت خرید و فروش ارز به بازار آزاد هدایت می شوند!!  
*تا زمانی که تنش ایران و غرب علی الخصوص تنش ایران و آمریکا شعله ور باشد!!
* تا زمانی که برجام به فرجام نرسد و اِجرای آن در گرو "اما و اگرهای پی در پی" باشد!! 
مخلص کلام اینکه معنی مدیریت پولی و ارزی و اجرای وعده ها این نیست که دلار دولتی2400 تومانی ابتدای دولت یازدهم را با وجود توافقنامه هسته ای و آغاز اجرایی شدن برجام، امروز به بیش از3700 تومان (مبادلاتی) و حدود5800 تومان (آزاد) افزایش داده و بجای کاهش نرخ ارز آزاد با هدف تقویت ارزش پول ملی و حرکت بسوی تک نرخی کردن ارز، دائماً جهت افزایش قیمت ارز و کسب درآمدهای کلان برای پُر کردن خزانۀ دولت نقشه بکشیم!! که با این روند بنده به شما قول می دهم که نه تنها هیچ ارزی تا پایان دولت دوازدهم تک نرخی نخواهد شد بلکه با اجرای دستورالعمل های جدید آنهم با هدف افزایش نرخ ارز، متأسفانه طناب مشکلات دور گردن دولت تدبیر و امید تنگ تر خواهد شد. 
علی ایحال با روند فعلی و این تیم اقتصادی و سیاستهای اقتصادی غلط، نه تنها افزایش نرخ ارز هرگز متوقف نخواهد شد و کسی هم نمی تواند بازار ارز را کنترل کند بلکه با این اوضاع و احوال باید منتظر قیمت های بسیار بالاتری برای دلار و سایر ارزهای معتبر خارجی باشیم و نهایتاً خود را نیز باید آمادۀ ورود تورم افسار گسیخته ای بین 30 الی 50 درصد بکنیم زیرا از حدود 4 ماه پیش که نرخ دلار حدود 3700 الی 3800 تومان بوده و اکنون به مدار 6000 هزار تومان نزدیک شده، چیزی حدود 2000 تومان افزایش نرخ داشته ایم یعنی حدود 60% تورمِ پنهان!! عملکرد مسئولین بانک مرکزی طی ماهها و روزهای جاری به قدری ضعیف و غلط بوده که به جرأت می توان گفت ولی اله سیف با مدیریت غلط و سوال برانگیز خویش، اعتبار 50 سالۀ بانک مرکزی را زیر سوال برده است و دست آخر باید تأکید کرده و هشدار دهم که خودشیفتگی و مشکلات شنوایی و بینایی دولت، اوضاع اقتصادی ایران را روز به روز متشنج تر و به ورطه نابودی خواهد کشید.!!

محمدرضا سبزعلیپور ریاست مرکز تجارت جهانی ایران
نظرات بینندگان
ناشناس
|
United States
|
۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۴
از این بدتر بهتر نمی شد دمشون گرم ....
۰
آخرین اخبار