خصوصاً اینکه ماهیت مناسبات 1+5 در قبال کشورمان تغییراتی داشته است. مجموعه این کشورها در جریان مذاکرات برجام در این نقطه هم نظر بودند که میشود با نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران بدور از سیاستهای فشار و تهدید، گفتوگو کرد و با مصالحه به تأمین منافع دو طرف پرداخت.
حال آنکه در فضای پسابرجام و بعد از تغییر دولت در واشنگتن دو رویکرد در مجموعه 1+5 از این حیث شاهد هستیم؛ رویکرد امریکا در مقابل رویکرد دیگر کشورهای 1+5. در این بین خصوصاً رویکرد قدرتهای اروپایی به عنوان نزدیکترین شرکای امریکا میتواند قابل اهمیت و تأثیرگذار باشد.
اروپاییها علی رغم فضای تندی که دولت ترامپ علیه کشورمان به راه انداخته، مشخصاً راه دیگری را پیش گرفته و کاملاً با این مسیر هماهنگ نشدهاند.
هر چند به دلیل تهدیدات امریکا هنوز امکان بهرهبرداری صد درصدی از شرایط پسابرجام برای کشورمان فراهم نشده اما نمیتوان این نکته را نیز نادیده گرفت که اروپاییها در این موقعیت نه تنها مسیر خود را با دولتمردان واشنگتن هماهنگ نکردهاند بلکه در مقاطع زیادی به مخالفت با سیاستهای امریکا در قبال برجام برخاستهاند.
در واقع اروپاییها با باز کردن زاویه جدیدی به بحث برجام سعی کردند که رویکرد جدید واشنگتن را به سمت اجماع مجدد برگردانند و البته سیاست امریکاییها هم در این مقطع ایراد اتهامات جدید به کشورمان درخصوص مسائل موشکی و منطقه بود.
قطعاً نمیتوان گفت که اروپاییها در این فقره کاملاً مخالف امریکا بودند اما این نکته را هم نمیتوان نادیده گرفت که اروپاییها آن طوری که قبلاً در سوابق روابط آنها با امریکا ثبت شده با سیاستهای این کشور همراهی نکردند. در واقع سیاست قابل رصد در این عرصه میتواند تلاش برای سوق دادن مسائل مرتبط با ایران از مسائل هستهای به غیر هستهای بوده که در همین راستا میتوان موضعگیریهای اخیر مقامات اروپایی را ترجمان سیاستهای امریکاییها دانست.
انگلیس و فرانسه که به نوعی نمایندگی رویکرد امریکا را در اتحادیه اروپا دارند قاعدتاً در تلاش هستند که به یک موضع مشترک برسند. از همین منظر اتفاقاً گفتوگو با فرانسویها از این جهت که میتوانند در انتقال مواضع کشورمان نقش قابل ملاحظهای داشته باشند، دارای اهمیت است.
همچنین مناسبات دوسویه ایران و فرانسه فارغ از برجام هم در این سفر دارای اهمیت است که میتواند زمینههای جدی برای گسترش مناسبات سیاسی و اقتصادی فراهم کند.
علیرغم اهمیتهای ملی این سفر، جریانی در داخل با تأکید بر سیاستهای اروپاهراسی و بستن درهای کشور به روی دیگران نتایج این دست سفرها را تحت تأثیر خود قرار میدهد. در واقع همان نگاهی که برجام را ضد منافع ملی تعبیر میکند و مناسبات خارجی کشورمان را عموماً از زاویه بدبینی مینگرد، در این دست مقاطع فعالیت خود را بیشتر میکند. ترجمان این رویکرد در داخل آن است که از دید این جریان همه افراد یا نفوذی یا عامل دشمن هستند، مگر آنکه خلافش ثابت شود.
اتهاماتی که اروپاییها به ناحق در موضوعاتی مانند موشکی به کشورمان وارد میکنند از طرف مقامات کشورمان پاسخ شفاف و روشن داده شده و رئیس جمهور ما به صراحت از حق موشکی کشورمان دفاع کرده. با این وجود این جریان درصدد ایجاد فضایی است که بتواند طی آن دولت را ناموفق و ضعیف جلوه دهد و از این رهگذر موفقیت سیاسی خود را در داخل تثبیت کند.
حال آن که چنین رویکردی میتواند به ضرر کل منافع ملی کشورمان باشد و در دنیا به نوعی باعث مشروعیت بخشیدن به اتهامات واهی شود که علیه کشورمان مطرح شدهاند.
علیرضا رحیمی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس