به گزارش ایران اکونومیست؛ در نخستین جشن فیلم یزد فیلم «زندان زنان» منیژه حکمت به نمایش در آمد که این کارگردان در نشست نقد و بررسی فیلمش گفت: بسیار خرسندم که در شهر یزد هنوز اکثر خانهها خشت و گلی هستند، به همه شهروندان و مسئولان یزد دست مریزاد میگویم، شهری که افراد تاثیرگذار زیادی در عرصههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به کشور معرفی کرده است.
وی در ادامه عنوان کرد: من قائل به کلمه سیاهنمایی نیستم، در کشور ما معضلاتی مانند اعتیاد، فحشا و اختلاس روند صعودی داشتهاند، پس قرار نیست پنهان کاری کنیم و بگوییم که همه چیز به خوبی پیش میرود. رسالت و وظیفه من به عنوان یک سینماگر این است که به معضلاتی که در جامعه وجود دارد اشاره کنم و ما بابت تک تک این مشکلات به وجود آمده مسئول هستیم. نشان دادن روند افزایشی مشکلات اجتماعی را نمیتوان سیاهنمایی نامید بلکه این درد ایران است. ما به عنوان سینماگر وظیفه اشاره کردن به این دردها را داریم و امیدوارم روزی به جایی برسیم که این درد درمان شود و به درد بی درمان تبدیل نشود.
حکمت با اشاره به اینکه فیلم «زندان زنان» بعد از تولید، ۲ سال توقیف بود و برآیند آن لرزش امروز دستانش است، توضیح داد: برای ساخت فیلم «زندان زنان» ۲ سال تحقیق کردم، خیلی از بچهها بودند که در زندان به دنیا میآمدند و در همان زندان کودکی خود را میگذراندند. این موضوع خیلی دردآور بود و بعد از این فیلم اتفاق خوبی که افتاد این بود که بچهها را به بهزیستی انتقال دادند.
کارگردان «سه زن» در ادامه گفت: من محدودیت را قبول ندارم و وقتی میخواهم فیلم بسازم با این دیدگاه کار میکنم ولی بعد برای اکران دچار مشکل میشوم. سانسور در ذهن من حاکم نیست، اما بعد از ساخت است که سانسورها روی فیلم انجام میشود.
حکمت اظهار کرد: فیلم «زندان زنان» ۱۷ سال پیش ساخته شده اما اگر همین امروز هم این فیلم را بسازم با همان ریتم خواهم ساخت.
کارگردان فیلم «جاده قدیم» ادامه داد: من برای ساخت فیلم «زندان زنان» مشکلات زیادی داشتم اما بعد از ساخت، پروانه نمایش به من ندادند و متاسفانه تمام مطبوعات در آن دوران حتی یک صفحه هم در مورد فیلم ننوشتند و حدود ۸ دقیقه از فیلم سانسور شد. ۲ سال از ساعت ۹ صبح پشت در اتاق مدیران مینشستم و هر وقت آنها بیرون میرفتند با آنها از وزارت ارشاد بیرون میآمدم. پای فیلمم ایستادم، منتقدان فیلم مرا وارد جشنواره نکردند چون جراتش را نداشتند و فقط در جشن خانه سینما به فیلم «زندان زنان» توجه شد. همه جوایز خانه سینما را گرفت چون در آن زمان خانه سینما دولتی نبود و صنف بود اما در همان خانه سینما کانون کارگردانها به من اجازه ساخت فیلم را نداد اما مهم نیست و این دوران گذشت و من سعی کردم که بگذرم.
وی ادامه داد: برای ساخت فیلم هیچ زندانی، زنی را جلوی دوربین نیاوردم و در دوران تحقیق عواملم را میبردم که فضا را ببینند و با شرایط زندانها آشنا شوند. خیلی از کسانی که در فیلم حضور دارند هنرور و بازیگر بودند.
تهیهکننده «ورود آقایان ممنوع» در مورد سانسور در فیلمها و تفاوت آنها در اکران جشنواره و اکران عمومی گفت: فیلمها در کشور ما ۳ نوع اکران دارند، اکران اول برای مدیران سینمایی است که سانسور کمتری دارد، سپس برای منتقدان و رسانههاست که باز هم نسبت به اکران عمومی فضا بازتر است و سانسور کمتری صورت میگیرد و اکران سوم برای مخاطبان است که سانسور بیشتر میشود، البته وای به حال فیلمی که بخواهد در تلویزیون برای مردم پخش شود؛ در آنجا دیگر هیچ چیز از فیلم باقی نمیماند.
وی افزود: کسانی که فیلمنامه را میخوانند یک گروه هستند، کسانی که فیلم را بعد از ساخت میبینند گروه دیگری هستند، کسانی که تایید میکنند و از دیدگاه خودشان فکر برترند یک گروه دیگر هستند، اعضای حاکم بر تلویزیون یک گروه دیگری هستند و اینها هیچ ربطی به هم ندارند.
حکمت در مورد فیلم "شیفتگی" و در انتقاد به کارگردان این فیلم که در جلسه حضور داشت، گفت: فیلم "شیفتگی" را شما ساختید؟ چرا پای فیلمتان نایستادید؟ یک فیلم خوب با بازیهای خوب، واقعا این نقد را دارم که چرا پای فیلم و اکران آن نایستادید. وقتی فیلم توقیف میشود باید آن را زنده نگاه داشت با رابطه و لابی برای فیلمهای توقیفی اتفاقی نخواهد افتاد. من کاملا تجربه این موضوع را دارم و تمام فیلمهایی که ساختم در وزارت ارشاد گیر کرده است. شما فیلم خوبی داشتید که شما را ترساندند دیگر صدایش را هم در نیاوردید.
علی زمانی عصمتی کارگردان "شیفتگی" در پاسخ به حکمت گفت: من از طرف هیچ ارگانی و جایی تهدید نشدم و یکی از شجاعترین آدمهایی هستم که در ایران زندگی میکنم و پای همه چیز هم ایستادم. من یک سوال دارم چرا هیچ کس در مورد فیلم "شیفتگی" صحبت نکرد؟ نه منتقدها و نه رسانهها هیچ کدام به فیلم من نپرداختند.
حکمت در پاسخ به او گفت: من هم در زمان ساخت فیلم "زندان زنان" از طرف هیچ شخص، ارگان و رسانهای حمایت نشدم اما با بیپولی، سختی و هزار و یک مشکل دیگر پای فیلمم ایستادم تا مجوز اکران را از وزارت ارشاد دریافت کردم.
زمانی عصمتی ادامه داد: من اهل هیاهو نیستم و در زادگاه خودم یزد هم کسی مرا نمیشناسد اما شما به عنوان یک کارگردان شناخته شده گفتید که فیلم "شیفتگی" یکی از بهترین فیلمهای جشنواره فجر بوده است. برای من همین کافی است و فکر میکنم هم استانیهای من همین که از زبان یک غیریزدی این حرف را بشنوند برای فیلم "شیفتگی" خوب است.
حکمت در ادامه گفت: تا چه زمانی باید مطالبات یک سویه و از طرف دولت و مدیران باشد؟ مشکل کشور و مردم ما این است که همیشه مطالبه یک سویه بوده و دستورالعمل برای ما ابلاغ شده است. ما افراد رادیکالی نیستیم و تعریف بر حق خودمان را نسبت به اثری که ساختیم داریم، شما فیلم را ساختهاید و تا اسم توقیف آمده کوتاه آمدهاید، من یک مصاحبه از شما در مطبوعات ندیدم.
کارگردان فیلم "شیفتگی" گفت: 5 فیلمنامه بعد از آن فیلم برای ساخت ارائه کردم که هیچ کدام اجازه ساخت پیدا نکردند. ساخت آن فیلم بر عهده من بود و اکران و نمایش آن از دست من خارج بود. من با تمام مدیران وزارت ارشاد و شخص معاون سینمایی وقت صحبت کردم و اظهار کردند که دادن پروانه نمایش این فیلم از عهده آنها خارج است.
تهیهکننده «خماری» در پاسخ گفت: اگر قائل به اثری که ساختید هستید باید پای آن بایستید و خودتان دنبال پروانه نمایش فیلمتان بروید. برای فیلم «زندان زنان» به من پروانه ساخت هم ندادند اما من فیلمم را ساختم. من فیلم "سه زن" را ساختم که آن هم ۹ ماه توقیف بود و بعد توانستم فیلم را به جشنواره برلین بفرستم.
وی افزود: ما تمام اعتبار و سرمایه فرهنگی خود را در انتخابات بین بد و بدتر میگذاریم و دولتها میآیند و مدیران دولتها در سینما برای ما سنگاندازی میکنند، اما ما باز هم کار خودمان را میکنیم.
حکمت ادامه داد: شخصیتهای زندان زنان ساخته ذهن من بودند، میترا و خانم یوسفی دو شخصیت اصلی فیلم من نمونه و اسطوره زن ایرانی هستند، اما امثال شخصیتهایی که در فیلم به آنها پرداخته شده در جامعه ما زیاد هستند. در ساخت زندان زنان همدلی و دوستی بین عوامل بسیار زیاد بود و این موضوع باعث آسان شدن کار برای من شد. من نه پول داشتم و نه مجوز، اما فیلمم را ساختم. در این فیلم به ۳ نسل اشاره شده است، ۳ نسلی که غالب جامعه بودند اما امید ایران هستند و اسامی آنها را نیز بر همین اساس انتخاب کردم، سپیده، سحر و پگاه امیدهای ما هستند که من در فیلم زندان زنان به آنها اشاره کردم.
وی در پایان اظهار کرد: در فیلم دغدغههای خودم را بیان کردم که اگر ایران را دوست داریم باید مراقب یکدیگر باشیم در غیر اینصورت باید منتظر باخت بزرگی در کشور باشیم و در آخر باید بگویم که من عاشق سیاستمداری هستم که میگوید زندهباد مخالف من و خوشبختانه این سیاستمدار زاده استان یزد است.