آنچه در ادامه می خوانید مشروح این گپ و گفت است:
دیدگاههای مختلفی درباره حکومت اسلامی و نقش مردم در آن وجود دارد. به نظر شما جایگاه مردم در حکومت اسلامی کجاست؟
در این رابطه دو دیدگاه وجود دارد؛ بعضی ها در موضوع حکومت اسلامی قائل به این هستند که در نظام اسلامی و حکومت ولی فقیه نقش مردم، نقشی صرفا مبتنی بر اعلام موافقت با رهبری ولایت فقیه است. این دیدگاه می گوید که ولایت فقیه، ولایتی است الهی که از طریق امام معصوم اعمال می شود و مردم فقط به اجرایی شدن حکومت اسلامی با روی کار آمدن ولی فقیه کمک می کنند. اما در مقابل این دیدگاه، نظر دیگری نیز وجود دارد بر این مبنا که علاوه بر این، مردم از نظر شرعی حق دارند که ولی فقیه را قدرت ببخشند و روی کار بیاورند. به عبارت دیگر حکومت دو بعدی است؛ بعدی الهی است و بعدی مردمی.
آنچه من از سیره پیامبر و سیره امیرالمومنین و همچنین از روایت های مختلف متوجه می شوم، این است که نقش مردم برجسته تر از این حرفها است؛ نقش مردم به ویژه در عصر غیبت و در زمان روی کار امدن ولایت فقیه به میدان آمدن و فقیه را به ولایت رساندن است و این نقشی قوی تر از آن است که بگوییم اگر فردی به عنوان ولی فقیه خواست روی کار بیاید مردم تنها نقش حمایت کننده از آن را دارند.
به عبارت دیگر سیره پیغمبر و سیره امیرالمونین نشان دهنده آن است که در حکومت آنها، نصرت مردم، نقش موثرتری را ایفا می کرده است. البته آنها مشروعیتشان الهی بود و از منصوبان خداوند تبارک و تعالی بودند. اما در عصر غیبت آن فقیهی می تواند قدرت را به دست بگیرد که مردم به آن قدرت ببخشند و حمایت کنند و نه فقیهی که مردم به آن اقبالی ندارند.
با توجه به شرایط امروز کشور ما، به نظر شما کدام دیدگاه عملیاتی تر است؟ آیا علمایی همچون آیتالله مصباحیزدی و آیتالله مومن اعتقاد چندانی به نقش مردم در حکومت ندارند؛ در نقطه مقابل دیدگاه شما قرار می گیرند؟
آیتالله مومن و آیتالله مصباح، نقش مردم را در حکومت رد نمی کنند و چنین تصوری از نظریات آنها اشتباه است. آنها بیانشان این است که کار مردم مشروعیت بخشیدن به معنای الهی آن نیست، بلکه کار مردم مقبولیت آفرینی برای حکومت فقیه است. کلمه مشروعیت از نظر ادبیات دینی یک معنایی دارد و از نظر ادبیات سیاسی معنای دیگری دارد؛ از نظر دینی مشروعیت به معنای انتصاب به شریعت است و این بزرگواران معتقدند که انتصاب به شریعت صرفا و تنها از طریق خداوند و امام معصوم برای امام پدید می آید و نه از سوی مردم و آنچه را مردم از طریق تظاهرات، راهپیمایی یا رای دادن به خبرگان نشان می دهند، اعلام حمایت و اظهار مقبولیت است؛ یعنی نقش مردم نقش مقبولیت است.
در ادبیات سیاسی کلمه مشروعیت دقیقا به معنای مقبولیت است؛ در واقع در ادبیات سیاسی جهان و از جمله درمیان صاحبنظران سیاست داخلی خودمان، وقتی صحبت از مشروعیت می شود منظور چیزی فراتر از مقبولیت نیست؛ بنابراین این مسئله را فقهای بزرگوار ذکر شده (آیت الله مصباح و آیت الله مومن) هم قبول دارند و نفی نمی کنند. لذا تفاوت دیدگاه صرفا درباره خود مشروعیت الهی دانستن نقش مردم است.
درواقع بحث بر سر این است که آیا مردم نقشی در مشروعیت الهی دارند یا خیر؟ که یک دیدگاه می گوید مردم نقشی در مشروعیت الهی ندارند و پاسخ دیدگاه دوم به این سوال این است که بله، مردم در مشروعیت الهی حاکم، هم نقش آفرینی می کنند.
شما گفته بودید افرادی که حامی این تفکر هستند را به مناظره می طلبم؛ آیا چهرههایی چون آیتالله مصباح یزدی و آیتالله مومن، میتوانند طرف مقابل شما در چنین مناظرهای باشند؟
نه مقصود من ایشان نیستند؛ به هر حال این عزیزان جایگاه رفیع تری دارند که من بخواهم خود را عدل آنها تلقی کنم و با آنها به مناظره بپردازم. تصور هم نمی کنم اگر مسئله آنگونه که من متوجه شده ام برای این بزرگواران مطرح شود، مخالفت یا واکنشی نسبت به آن داشته باشند. من گفته ام ما حکومت اسلامی بدون رضایت مردم را به رسمیت نمی شناسیم و حکومت اسلامی بدون رضایت مردم مشروعیت ندارد؛ اگر کسی این مسئله را قبول ندارد، من حاضرم با او مناظره کنم.
فکر می کنید چه کسانی امروز پرچمدار این نظر هستند؟
من مصداقی نمی شناسم.
خبرآنلاین