وقتی کشوری ناوگان هوایی با این طول عمر دارد، یعنی همیشه در معرض خطر و حوادثی از این دست است. حوادثی دلخراش و تکان دهنده که متأسفانه جان هموطنانمان را نشانه میگیرد. سه عامل در افزایش عمر ناوگان هوایی ایران تأثیرگذار است.
اول؛ امتناع شرکتهای تأمینکننده قطعات و خدمات از همکاری با ایران. آن هم باوجود اینکه حتی به صراحت در برجام ذکر شده که امریکا باید مجوزهای فروش هواپیما به ایران را صادر کند.
متأسفانه شرکتهای سازنده قطعات هواپیما و تجهیزات هوایی زیادی هستند که بهدلیل ترس و وحشت از تحریمها و جرایم امریکا حاضر نیستند به آسانی به ایران قطعه بفروشند. در نتیجه شرکتهای هواپیمایی ایران نمیتوانند بموقع قطعات مورد نیاز ناوگان خود را تأمین و تعویض کنند.
دوم؛ وقتی هواپیماها قدیمی میشوند قطعات آنها از خط تولید خارج میشود. یعنی آنکه دیگر شرکت سازنده قطعات این نوع قطعات را تولید نمیکنند و هواپیماهای نو و تجهیزات مورد نیاز آنها را میسازند.
لذا دستیابی به قطعات قدیمی سخت میشود. در نتیجه اتکای شرکتهای ایرانی به آن قطعاتی است که در بازارهای بینالمللی میتوان پیدا کرد که گاهی حتی خود سازندگان هم ندارند.
عامل سوم، وضع مالی شرکتهای هواپیمایی ایران است. شرایط این شرکتها چندان خوب نیست. چرا که ما در سالهای گذشته اجازه دادیم که شرکتها با یک سرمایه اندک هواپیمای دسته دوم بخرند و با دو یا سه هواپیما یک خط هوایی راه بیندازند.
طبیعی است که این شرکتها بنیه مالی پشتیبانی، آموزشی، حمایتی و توانایی تأمین خدمات و قطعات مورد نیاز را نخواهند داشت. همه این عوامل در کنار هم زنگ خطری است که به ما لزوم نوسازی هر چه زودتر ناوگان هوایی کشور را گوشزد میکند و نشان میدهد که این موضوع باید در اولویت قرار گیرد.
این تصور که هواپیما یک کالای لوکس است و فقط گروه خاصی از آن استفاده میکنند، غیرعقلانی است. همان طور که میبینیم مسافران مسیر تهران – یاسوج دنبال لوکسگرایی نبودند؛ بلکه به استفاده از خط هوایی برای سفری سریع نیاز داشتند.
در حادثه زلزله کرمانشاه هم اگر هواپیماها نبودند امکان اینکه مصدومان بموقع به مراکز امداد و درمانی منتقل شوند، وجود نداشت. در حج و زیارت هم شرایط همین است. آیا بدون وجود هواپیمای کافی و امن میتوانیم 70 هزار زائر را در عرض یک ماه جابه جا کنیم؟
از اینرو نوسازی ناوگان باید یکی از اولویتهای اصلی کشور باشد. مجلس شورای اسلامی و دولت باید به این موضوع اهمیت بدهند و بدانند که بدون کمک مالی و نوسازی امکان اینکه بتوانیم صنعت هوایی امنی داشته باشیم، وجود ندارد.
دولت، مجلس و تمام دستگاههای برنامه ریز کشور برای نوسازی ناوگان هوایی باید بسیج شوند و امکانات لازم را فراهم کنند. اگر ما هرچه زودتر عمر متوسط هواپیماهای کشور را کم نکنیم، با گذشت زمان شرایط سخت تر، سن ناوگان و شمار حوادث ناشی از آن بالاتر خواهد رفت. در حال حاضر این عدد بالای 20 سال است.
در برخی از شرکتها نظیر شرکت هواپیمایی ایران ایر متوسط 20 سال و در برخی دیگر حتی به 25 سال هم میرسد و این یعنی زنگ خطر. ناگفته نماند که متوسط عمر ناوگان هوایی در جهان حدود 10 سال است. حتی در کشورهای حاشیه خلیج فارس این شاخص به کمتر از 10 سال هم میرسد.
بنابراین باید مجلس امکانات مالی را برای نوسازی خطوط هوایی فراهم کند و دولت نیز دست به کار شود. در این راه بانکها و نهادهای پولی کشور هم باید به شرکتها وامهایی اعطا کنند که بتوانند در زمینه نوسازی موفق شوند.
اما از آن مهمتر ایجاد ابزارهای جدید و قانونی کردن آنها در ایران به دست نمایندگان مجلس و دولت است. ابزارهایی نظیر اجاره به شرط تملیک که به کشور قدرت خرید هواپیما و نوسازی ناوگان را میدهد. بدون شک در این زمینه باید به اجماع ملی برسیم و برای جلوگیری از وقوع هر حادثه احتمالی وارد عمل شویم.
تاکنون وزارت راه و شهرسازی و سازمان هواپیمایی کشور قدمهایی در این مسیر برداشته است. نظیر خرید هواپیما در سایه برجام و وادار کردن شرکتها به افزایش سرمایه هایشان تا بتوانند توان مالی کافی برای خرید هواپیمای نو داشته باشند. اما لازم است که در این زمینه جدیتر اقدام شود.
اصغر فخریه کاشان قائم مقام وزیر راه و شهرسازی