به گزارش ایران اکونومیست آب به عنوان یک فاکتور کلیدی برای زندگی از گذشته تا کنون اهمیت خود را حفظ نموده و نقش تاریخی خود را در تأمین غذای جمعیت روز افزون جهانی و فعالیت اقتصادی به خوبی ایفاء کرده است. از اینرو فراهم کردن شرایطی که پایداری منابع آب را تضمین نماید نیازمند اتخاذ سیاستهایی است که کمترین فشار را بر منابع آبی در سطح منطقهای، ملی و جهانی داشته باشد. واقعیت این است که 70 درصد سطح زمین از آب پوشیده شده است با این حال تنها کمتر از یک درصد آن بصورت آبهای سطحی و زیرزمینی برای استفاده انسانها، گیاهان و حیوانات قابل دسترسی است.
نکته مهمتر این که حتی همین میزان هم بهصورت یکنواخت و متوازن بین نواحی و کشورهای مختلف توزیع نشده است. به بیان دیگر با وجود میزان زیاد آب، میزان دسترسی به آن محدود و توزیع آن نامتعادل است که همین امر نگرانی درخصوص تأمین آب برای ادامه حیات بشر و حفاظت از محیط زیست را افزایش داده است. گزارشهای جهانی منابع آب در خصوص نحوه توزیع منابع آب در مناطق مختلف و میزان فشار وارده بر آن منابع حاکی از آن است که استحصال منابع آب فراتر از سطح آستانه قابلیت تجدیدپذیری آن در نواحی مختلف بوده که خود عامل مهمی در برهم زدن شرایط تعادلی عرضه و تقاضای آب در بلندمدت و عدم دستیابی به وضعیت پایداری منابع آب محسوب میشود.
در کنار این نحوه برخورد با استحصال از منابع آبی، اثر تغییر پارامترهای اقلیمی بارش و دما نیز توزیع مجدد آب در مناطق مختلف جهان را با نوسان و تهدید مواجه کرده است.
اثر تهدیدهای مذکور و احتمال رخداد بحران شدید آب ناشی از آن در کشورهایی که در مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارند بسیار بالا بوده و امنیت اقتصادی، اجتماعی و بحران مربوط به امنیت غذایی به واسطه فشارهای غیرقابل تحملی که بر بخش کشاورزی این کشورها به دلیل کمبود آب وارد میشود به مراتب وخیم خواهد بود.
از آنجا که بخش کشاورزی با سهم 70 درصدی از کل منابع آبی، بزرگترین مصرف کننده جهانی آب محسوب میشود و از طرف دیگر ارتباط نزدیکی بین آب و غذا وجود دارد، از اینرو نگرانی در خصوص پیشبینی های مربوط به بحران آب مبنی بر افزایش 40 درصدی نیاز آبی جهان در سال 2030 نسبت به وضعیت کنونی و همچنین مواجهه 1.3 (یک سوم) از مردم جهان (بیشتر در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند) با بیش از 50 درصد کمبود آب رو به افزایش است.
بنابراین امروزه این درک مشترک حاصل شده است که شکاف و عدم تعادل بین عرضه و تقاضای آب باید فراتر از یک پدیدهٔ فیزیکی و هیدرولوژیکی مورد بررسی قرار گیرد. بحران آب به یک شکاف فراگیر در ابعاد نهادی و اقتصادی در توسعه، تخصیص، بهره برداری و مدیریت منابع آب برمیگردد. در این میان مفهومی که اخیراً بسیاری از برنامهریزان و کارشناسان اقتصادی و منابع آب در جهت مدیریت پایدار منابع آب بر آن تاکید دارند بحث ردپای آب و به دنبال آن موضوع تجارت آب در شکل مجازی آن است.
آب مجازی ترکیبی از دو مفهوم کشاورزی و اقتصادی است که بر آب به عنوان نهاده کلیدی تولید تاکید مینماید. مفهوم این واژه از دیدگاه کشاورزی، به مقدار آب استفاده شده برای تولید محصولات کشاورزی اشاره دارد. در حالیکه مفهوم اقتصادی آن به هزینه فرصت آب یعنی ارزش کاربردهای دیگر آب (تولید محصولات جایگزین در صنایع و معادن یا در فعالیتهای تولید مجدد) اشاره دارد.
بحث هزینه فرصت در زمینه آب مجازی بهویژه وقتی که کارایی منابع محدود مطرح میشود از اهمیت خاصی برخوردار است. مفهوم اقتصادی آب مجازی، ارتباط نزدیکی با مفهوم مزیت نسبی مبتنی بر فراوانی نهاده آب دارد. این مفهوم تاکید مینماید که کشور باید کالاهایی را صادرکند که با توجه به فراوانی آب در آن به نسبت مزیت دارد و در مقابل اقدام به واردات کالاهایی بنماید که در زمینه آب بهطور نسبی مزیت ندارد. بهرغم این موضوع، برخی کشورها که دارای منابع آب فراوان هستند، نیازهای غذایی خود را وارد مینمایند.
زیرا الگوی اقتصادی و تمایل مردم این است که آب را به تولید انرژی، محصولات کارخانهای و تکنولوژیکی که به لحاظ اقتصادی توجیه بیشتری دارد تخصیص دهند و در واقع واردات غلات دسترسی آب را برای دیگر اهداف آنها فراهم مینماید. در مقابل کشورهایی وجود دارند که بهرغم کمبود آب بهطور آگاهانه یا ناآگاهانه اقدام به صادرات آب مینمایند. مشاهده چنین تفاوتها و تناقضات در جریان و جهت تجارت آب مجازی، ضرورت بررسی دیدگاهها، پتانسیلها و تهدیدهای مربوط به آب مجازی را روشن مینماید.
در واقع اهمیت پرداختن به دیدگاههای مختلف در زمینه آب مجازی ضمن روشن شدن اهمیت این پدیده، تصمیمگیران در خصوص تجارت آب مجازی (محلی، ملی و بینالمللی) را در انتخاب استراتژیهای سودمند مربوط به تجارت و همچنین پیشنیازهای لازم برای مفید بودن این ابزار در دستیابی به اهدافشان (رفاه، امنیت ملی، امنیت غذایی، کاهش فشار بر منابع آبی، ذخیره آب) و پاسخگویی به منتقدین اجرای سیاستهای مربوط به تجارت آب مجازی را کمک میکند.
در ایران محدودیت آب قابل دسترس، توزیع غیر یکنواخت آن در سطح کشور و الگوی نامناسب شهرنشینی و مراکز سکونتگاهی تأمین آب مورد نیاز را در بسیاری از مناطق کشور مشکل ساخته و به تدریج بر ابعاد آن افزوده است. از طرفی بروز خشکسالیهای پیدرپی در سالهای اخیر دسترسی به آب را با بحران شدیدتری مواجه کرده است، به طوری که تأمین آب قابل دسترس و مطمئن برای مصارف مختلف یکی از چالشهای مهم برای دولت محسوب میشود.
کشوری با شرایط فوق و دارای نوسانات شدید در بارندگی و تغییرات جوی، از نظر منابع و عوامل تولید کشاورزی نیز از ویژگی خاصی برخوردار است. از مجموع 165 میلیون هکتار مساحت کل کشور، حدود 37 میلیون هکتار را اراضی مستعد برای عملیات کشت و زرع محصولات کشاورزی تشکیل میدهد که به خاطر محدودیت منابع آب و سایر عوامل اقتصادی، در حال حاضر حدود 6.8میلیون هکتار از این اراضی به صورت آبی و 5.9 میلیون هکتار به صورت دیم، زیرکشت محصولات کشاورزی قرار دارد. همچنین محصولات باغی (دیم و آبی) 2.5 میلیون هکتار را در برمیگیرد.
این در حالی است که بهرغم تفاوت یک میلیون هکتاری بین سطح زیر کشت محصولات زراعی دیم و آبی، زمینهای آبی حدود 90 درصد و اراضی دیم تنها 10 درصد از تولید محصولات زراعی را به خود اختصاص میدهند که همین امر وابستگی بخش کشاورزی کشور را به آب، بیش از پیش آشکارتر میسازد (آمار نامه کشاورزی سال 1391).
در این زمینه بر اساس آمار ارائه شده توسط فائو، ترکیب اراضی زراعی دیم و آبی در جهان به ترتیب در حدود 82 و 18 درصد است که از این ترکیب 60 درصد محصول از اراضی دیم و 40 درصد از اراضی آبی تولید میشود که این امر نشان دهنده تفاوت ماهوی در کشور است.
از طرف دیگر ساختار کنونی بخش اقتصاد کشور، به ویژه اقتصاد کشاورزی در بیشتر مناطق کشاورزیای که با محدودیت آب مواجه هستند، دارای شرایط نامناسبی است. به نحوی که الگوی کشت و در نتیجه مصرف آب در آنها با فرض وجود آب فراوان و بسیار ارزان در این مناطق میباشد. گفتنی است که حتی اگر بتوان الگوی کنونی مصرف آب در ایران را بنا به دلایل سیاسی و اجتماعی توجیه نمود، اما توجیه اقتصادی آن روز به روز مشکلتر میشود.
به عبارت دیگر عدم توجه به مسائل اقتصادی در بخش کشاورزی سبب شده است تا محصولاتی با ارزش افزوده پایین و نیاز آبی بالا در این بخش تولید گردد به طوری که سهم پولی محصولات تولید شده (با مصرف 91 میلیارد متر مکعب آب) از تولید ناخالص داخلی در بخش مذکور فقط 15.6 درصد است.
بهرغم تاکید بسیار زیاد در اسناد بالادستی، هنوز الگوی کشت بهینه مناطق تعیین نشده است و همین امر سبب شده است که کشاورزان بدون توجه به منابع آب موجود در استان، حوضه و یا منطقه، میزان آب مصرفی محصولات و بازده اقتصادی آنها، طبق روال سنتی خود، محصولاتی را در برخی مناطق کشت نمایند که نمونه بارز آن کشت برنج در حوضه زایندهرود و چغندر قند در حوضههای قره-قوم و دریاچه ارومیه است؛ بنابراین عدم وجود الگوی کشت بهینه و متناسب با اقلیم و ظرفیت منابع آب مناطق و همچنین توجه نکردن به مزیتهای نسبی در تولید محصولات کشاورزی، تهدیدی بزرگ در جهت نابودی منابع آب کشور محسوب میشود.
با توجه به این مهم و در نظر گرفتن کشوری با شرایط و خصوصیات فوق، راهبرد تجارت آب مجازی در بین استانها، مناطق مختلف کشور و کشورهای دیگر میتواند به عنوان یک اقدام مکمل همراه با سایر اقدامهای سازهای و غیرسازهای در مدیریت پایهای منابع آب، راهکار مناسبی برای افزایش بهرهوری و بهبود مدیریت مصرف آب کشور تلقی شود.
سیاستهای مبتنی بر استفاده بهینه از مبادله داخلی آب مجازی، علاوه بر بیشینه کردن ارزش اقتصادی منابع آب کشور، الگوی مصرف آب را در جهتی سوق خواهد داد که بالاترین ارزش اقتصادی را برای این منبع کمیاب تولید نماید و به عنوان ابزار سیاستگذاری مهم منابع آب، تأمین امنیت غذایی، آبی، پایداری زیست محیطی و بسترهای لازم برای توسعه کشت محصولات کشاورزی با مزیت نسبی و ارزش اقتصادی بیشتر را در مناطق کمآب فراهم آورد.
همانگونه که عنوان شد، مفهوم تجارت آب مجازی حاوی دو جنبه کشاورزی و اقتصادی است، و امروزه جنبه اقتصادی آب مجازی به عنوان کلیدیترین مفهوم در تجارت آب مجازی بین کشورها به شمار میرود. با توجه به این جنبه در دنیا کشوری با صادرات و واردات مطلق آب مجازی وجود ندارد. به عبارت دیگر ممکن است کشوری پرآب باشد، ولی وارد کننده آب مجازی باشد و یا اینکه کشوری کم آب، استراتژی صادرات آب مجازی را در پیش بگیرد.
آن چیزی در تجارت آب مجازی بین کشورها مهم و اساسی است، توجه به هزینه فرصت از دست رفته ناشی از تجارت مذکور است. به عنوان مثال هر چند محصول هندوانه در ایران دارای نیاز آبی بالایی است، اما اگر قیمت صادراتی آن به گونهای بالا باشد که بتوان از طریق تولید و صادرات آن ارز زیادی بدست آورد، تولید محصول مذکور از دیدگاه تجارت آب مجازی توجیهپذیر است، زیرا میتوان از طریق ارز به دست آمده از صادرات محصول مذکور، مقدار زیادی از محصولاتی که دارای نیاز آبی بالایی هستند وارد کشور کرد و از این راه حجم زیادی از آب را از طریق عدم تولید آنها در کشور ذخیره کرد.