به گزارش ایران اکونومیست؛ مناظره علی کریمی به عنوان منتقد و محمدرضا ساکت، به عنوان نماینده فدراسیون فوتبال در یک برنامه تلویزیونی، ابعاد بسیار زیادی داشت و پای مسائل مختلف را به میان کشید.
علی کریمی در این برنامه پرسشهای متعددی را درباره شفافیت مالی فدراسیون، نحوه عقد قراردادها، نبود تاییدیه برای اساسنامه فدراسیون فوتبال، متضرر شدن در قراردادها و ... مطرح کرد که از نظر اهالی فوتبال کاملا به حق بود و گاهی محمدرضا ساکت را - که در مواقعی با صدای لرزان و پیشانی عرق کرده پاسخ میداد - بر آن داشت که با ترفند خاص خود از پاسخ دادن به این سوالات شانه خالی کند. او مثلا بعضی از اتفاقات مانند استعفای عضو خانم کمیته بازاریابی سازمان لیگ را که همکاری نزدیکی با او دارد را انکار کرد.
در تمام این سالها کسی مانند علی کریمی نتوانسته بود مدیران فدراسیون را این طور به چالش بکشد و کسی هم به سوالات مطرح شده از سوی رسانهها جوابگو نبود. الزام حضور اهالی فوتبال مانند علی کریمی و کریمیها برای دفاع از حقوق فوتبال برابر ارکان مختلف به شدت احساس میشود.
فوتبالیها باید قدردان علی کریمی باشند که بر خلاف نهاد های ذیصلاح، برابر فساد فوتبال ایستاده و یک تنه قصد دریبل زدن مدیرانی را دارد که از پاسخگو بودن شانه خالی میکنند. نکته مهم بعد از برنامه تلویزیونی و سوالات پرتعداد علی کریمی این بود که فدراسیون فوتبال به فاصله کمتر از ۱۲ ساعت بعد از این برنامه حاضر نشدند پاسخگوی سوالات اهالی رسانه باشند اما مسئولانش دم از پاسخگو بودن میزنند که در نوع خود جالب توجه است.
هر چقدر که انتقاد کردن از سازمانی مثل فدراسیون فوتبال - که پر از ایراد و اشکال است - خوب و لازم است، حفظ آرامش تیم ملی فوتبال در آستانه جام جهانی ۲۰۱۸ هم لازم است. نباید این دو مقوله با یکدیگر اشتباه گرفته شوند و منافع ملی با لطمه روبهرو شوند.
در اواخر برنامه این هفته "۹۰"، پای کارلوس کیروش و طبیعتا تیم ملی وارد این مناظره شد و کیروش رو در روی منتقد اصلی فدراسیون فوتبال قرار گرفت و اظهاراتی که نباید، مطرح شد.
شاید تا چند روز پیش علی کریمی از فدراسیون فوتبال انتقاد میکرد و کسی هم به درستی پاسخ او را نمیداد اما سوالهای کریمی درباره اخراج کادر ایرانی از تیم ملی و نحوه حضور دستیاران خارجی کارلوس کیروش در تیم ملی منجر به برافروخته شدن آتش اختلاف میان کریمی و کیروش شده است که به نظر نمیرسد این موضوع به این زودیها فروکش کند.
مشکل هم از آن جا ناشی میشود که همیشه فدراسیون فوتبال، خود را پشت تیم ملی پنهان کرده و هربار که انتقادی از عملکردش صورت گرفته به بهانه به هم خوردن نظم و آرامش تیم ملی، آن انتقاد را خاموش کرده است. هر بار که از یک مشکل در فدراسیون فوتبال حرف زده شد، تمام ارکان فدراسیون در سایه تیم ملی و کارلوس کیروش، از پاسخ دادن شانه خالی کردند و همیشه تیم ملی را سپر بلای خود کردند.
فدراسیون فوتبال، سازمان متولی فوتبال ایران است و وظایف متعددی دارد. دامنه عملکرد فدراسیون بسیار زیاد است و تیم ملی فوتبال بزرگسالان، تنها بخشی از این دامنه را تشکیل میدهد. هر چند تیم ملی به نوعی ویترین فوتبال ایران است اما فدراسیون وظایف دیگری هم به جز پرداختن به تیم ملی دارد.
اگر انتقادی از فدراسیون فوتبال مطرح میشود، مثلا در باب تیم ملی نوجوانان یا جوانان، فوتسال یا فوتبال ساحلی، تیم ملی بانوان یا امکانات سختافزاری، الزاما روی سخن منتقدان با تیم ملی فوتبال بزرگسالان نیست و قرار هم نیست که انتقاد از مثلا کیفیت لباس تیم ملی فوتبال جوانان یا قرارداد اسپانسر لیگ برتر، به تیم ملی بزگسالان لطمه بزند و آرامش ملیپوشان را در سال جام جهانی از بین ببرد.
هر مجموعهای در ساحت عملکردی خودش باید پاسخگو باشد و اگر جایی ضعف دارد، با شنیدن نقدهای دلسوزانه در راستای برطرف کردن ضعف گام بردارد نه این که خود را تمام و کمال، به مجموعه دیگری (این جا تیم ملی فوتبال) بچسباند و هر نقدی از خود را نقد به تیم ملی تفسیر کند.
از سوی دیگر، در این که انتقاد، حق طبیعی اهالی ورزش از جمله پیشکسوتان فوتبال ایران به عنوان کارشناس است، شکی وجود ندارد اما انتقادکننده هم باید بداند که اگر نقدی بر عملکرد فدراسون فوتبال دارد، باید دامنه نقد را در همان موضع حفظ کند و اشکال را به بخشهای دیگر تعمیم ندهد. ممکن است فردی از عملکرد تیم ملی هم نقد کند و نظرش قابل احترام است اما این که تمام ضعفهای فدراسیون فوتبال - که بیشمارند - را به تیم ملی هم ربط دهیم، حداقل در مقطع فعلی کار شایستهای نیست.
تیم ملی ایران تقریبا هر روز درگیر آمادهسازی بازیکنان لیگ برتری است و ساعتها صرف آمادهسازی ذهنی این بازیکنان میشود. تیم ملی با هدف صعود از گروه دشوارش یک برنامه خاص را آماده میکند که تاکید زیادی روی آرامش فکری دارد اما رو در رو شدن کیروش و کریمی ناخودآگاه به این آرامش لطمه خواهد زد.
در فضایی که باشگاهها با سپردن بازیکنان خود به تیم ملی دست به کار کمسابقهای زدهاند، گرفتن این تمرکز از تیم ملی چندان منطقی نیست اما نباید این طور هم باشد که انتقادات مطرح نشود. علی کریمی به عنوان منتقد صلاحیتدار و اعضای فدراسیون از مدیر تا مربی میتوانند در فضایی به دور از جنجال به سوالات و ابهامات مختلف پاسخ بدهند.
نکتهای که نباید فراموش شود این است که همه افراد دخیل در این ماجرا، از علی کریمی تاریخساز و اسطورهای گرفته تا مربیان، بازیکنان و کارشناسان منتقد فدراسیون، اعضای فدراسیون، دغدغه پیشرفت فوتبال را دارند و باید در تمام لحظات، این مساله را برابر دیدگان خود قرار دهند. حتی کسی مانند محمدرضا ساکت - که نفس حضورش در سمت دبیرکلی فدراسیون فوتبال، نقدهای اساسی را در پی داشت - باید بداند که تکتک رفتارها و نحوه پاسخگوییاش به انتقادها میتواند آرامش را در فضای فوتبال و از جمله تیم ملی حاکم کند و از طرفی میتواند، این آرامش را به کلی از بین ببرد.
جام جهانی ۲۰۱۸، نزدیک است و نقد کردن درباره عملکرد تیم ملی در ان مسابقات، میماند برای بعد از جام جهانی اما از هماکنون و تا آن زمان و بعد از آن میتوان تمام ارکان فدراسیون فوتبال را به بوته نقد کشید و از همه درباره ضعفهای موجود، پاسخ خواست.