شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 14 - ۱۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶
برچسب ها
# اقتصاد
۱۳ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۱

محسن رضایی: نیاز به تغییرات جدی در سیاست خارجه داریم

متاسفانه تجارب قبل از اسلام نماند، بعد از اسلام نماند، در زمان صفويه نماند، حتي در زمان دولتهای ما،‌ هنوز دولت که تشکيل می‌دهيم می رويم از صفر شروع مي کنيم... بدون نخبگان نمي‌توانيم از اين مشکلات فعلي عبور کنيم نخبگان ايران از ورزشکاران، هنرمندان، دانشمندان... مشکل دنيا اين است که مي‌گويند ما نمي‌دانيم بالاخره آقاي خاتمي مي آيد يک طور رفتار مي‌کند آقاي احمدي نژاد مي آيد يک طور رفتار مي‌کند شما چه رفتاري داريد؟
کد خبر: ۱۹۸۷۸
محسن رضایی با حضور در شبکه جهانی جام جم، ضمن تشریح برنامه‌هایش در حوزه‌های اقتصادی، سیاست خارجه، فرهنگی و برنامه‌های ویژه ایرانیان مقیم دیگر کشورها، به پرسش‌های ایرانیان خارج از کشور پاسخ داد؛ پاسخ‌هایی که بسیار شفاف و همراه با راهکارهای عملی بود.

به گزارش «تابناک»، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هم اینک با حضور در برنامه «با ایرانیان» که از شبکه جام‌جم روی آنتن می‌رود با ایرانیان خارج از کشور به گفت‌وگو نشست.

مشروح سخنان دکتر محسن رضایی در گفت وگو با ایرانیان خارج از کشور بر لزوم رفع کلیه موانع برای بهره برداری از تخصص و سرمایه ایرانیان خارج از کشور در ایران تاکید ورزید و با اشاره به جایگاه تاریخی این سرزمین، از اهمیت اتحاد ایرانیان سراسر جهان برای رساندن وطن‌ به جایگاه حقیقی اش سخن به میان آورد.

متن کامل سخنان دکتر محسن رضایی از این قرار است:

مجری در خدمت جناب آقاي دکتر محسن رضايي هستيم آقاي دکتر خدمت شما سلام و خير مقدم مي گويم و خواهش مي کنم به عنوان مقدمه اگر نکته اي داريد با بينندگان عزيز در ميان بگذاريد؟

محسن رضايي: بسم الله الرحمن الرحيم حسبنا الله و نعم الوکيل نعم المولي و نعم النصير، سلام بر هموطنان عزيز سلام بر هم تباران، سلام بر سفيران ايران در سراسر جهان، وقتي از من سئوال مي کنند که چرا شعار شما سلام بر زندگي هست؟ مي گويم به اين دليل که امروز نوبت زندگي فرا رسيده سياست و امنيت و قدرت سر جايش قرارگرفته است ولي زندگي مردم سر جاي خودشان نيست ما مي خواهيم به زندگي مردم توجه کنيم مي خواهيم نيرو و توان و پتانسيلي که داريم بياوريم در صحنه زندگي مردم حل کنيم يعني کيفيت زندگي مردم را مي خواهيم ببريم بالا کيفيت زندگي هم تنها معيشت نيست.

البته معيشت براي من بسيار مهم است به همين دليل رفتم اقتصاد را خواندم به همين دليل برنامه هاي مفصل اقتصادي دارم اما مي خواهم بگويم که اقتصاد هم بخشي از زندگي مردم هست اخلاق،‌ معنويت، عزت و آن هويت و شخصيت جوان ها، وقتي من مي بينم که يک جواني ايراني کف خيابانها از اعتياد مي افتد احساس مي کنم يک بمبي در وسط خيابانهاي تهران منفجر شد وقتي مي بينم و مي شنوم که يک ايراني در خارج از کشور وسيله اي براي دفاع از خودش ندارد اذيت مي شوم و احساس مي کنم که فرزند خودم تحت تاثير فشارهاي شديد است ولي نمي توانم برايش کاري کنم ما مي خواهيم اين زندگي را درست کنيم چه داخل کشور و چه در خارج ازکشور لذا هدف من مسئله زندگي است.

لذا مي گويم شعار من سلام بر زندگي يا ابوالفضل هم مي گويم، چرا؟ چون حضرت ابوالفضل قهرمان نبرد براي زندگي بوده امام حسين وسط معرکه نظامي قرار گرفت اخويش را گفت برو به زن و بچه برس يعني همان مقدار که جنگ نظامي مهم بود جبهه نظامي مهم بود امام حسين اشاره کرد که برو شما سراغ با اينکه ايشان علمدار بود و سپه سالار بوده اما زندگي اهل بيت خيلي مهم بوده، زن و بچه خيلي مهم بوده است.

ما مي خواهيم بگوييم عزيزان من، برادران من، مسئولان کشور، ايرانيان، بياييد با هم دوباره بسيج شويم، مثل همان انقلاب و مثل همان دفاع مقدس به زندگي بپردازيم. به زندگيِ مردم بپردازيم. البته خيلي از عوامل بايد دست به دست هم بدهد تا ما به اين نقطه برسيم اما من مطمئن هستم که ما مي توانيم بهترين زندگي را براي ايرانيان داخل کشور و خارج از کشور فراهم بکنيم.



سئوال: آيا واقعا با اطمينان کامل و با ضرس قاطع مي توانند بفرماييد که آن وعده هاي انتخاباتي را که دادند مي توانند در طول اين چهار سال عملي کنند؟ شما براي انتخاب وزرا چه معياري داريد و اينکه آيا از الان گروهتان مشخص است که چه افرادي وزير مي شوند يا اينکه نه بعدا انتخاب مي کنيد اين افراد را؟ چه برنامه هاي قابل اجرا‌ء‌، عملي که مي تواند در شرايط فعلي هم از نظر اقتصادي، اجتماعي و سياسي به مملکت کمک بکند دارند؟

محسن رضايي: اولا تشکر مي کنم از دوستاني که اين سئوالات را مطرح کردند و از اينکه من مي بينم دل سوزانه و مثل خود ايرانيان داخل کشور به فکر مملکتشان هستند از تک تک اينها تشکر مي کنم اولا من انگيزه خودم را بگويم من وقتي که جنگ تمام شد اين سئوال را براي دوستانم مطرح کردم که تهديد بعدي ايران کجا است؟ بر خلاف تصور همه دوستان بعد از هفت ماه من اعلام کردم تهديد بعدي ما پيشرفت و اقتصاد است.

لذا ديگر من معطل نکردم، بلافاصله با اينکه من مهندسي مکانيک علم و صنعت بودم و دانشگاه علم و صنعت قبل ازانقلاب بودم و بخاطر اينکه بار دوم آمدند من را دستگير کنند، من مخفي شدم، ديگر قبل از انقلاب نتوانستم، ادامه تحصيل بدهم. بعد از جنگ نرفتم مکانيک را بخوانم. با اينکه واقعا علاقه شخصي من مکانيک بود، چون ديدم آن چيزي که ملت ما نياز دارد. در سالهاي آينده مکانيک هست، برق هست، عمران هست، سد سازي هست، پل سازي هست اما فراتر از اينها هم ما نياز به اقتصاد داريم؛ اقتصاد ايران بايد ساماندهي بشود.

به همين دليل تغيير رشته دادم و رفتم دانشگاه تهران، از ليسانس شروع کردم، فوق ليسانس و دکترا را گرفتم، مثل يک بچه مؤدب هم در سر کلاسهايمان مي رفتيم و مي نشستيم و اساتيد هم بعضا تعجب مي کردند، ولي من چون هميشه معتقد بودم که مسير موفقيت از عقلانيت عبور مي کند با کمک توکل يعني عقل، بستر اصلي است خرد بستر اصلي است علم و دانش بستر اصلي است البته من معتقد نيستم که به اين ما اکتفا کنيم.

ما بايد از توکل از توسل و از اين حالت هاي عرفاني که بين انسان و خداي خودش هست هم ما بايد استفاده کنيم به همين دليل همه مراحل را طي کردم و بعد هم که در مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار گرفتم الان پانزده سال مي گذرد رفتم کميسيون اقتصادي که الان وخودم دارم آنجا را اداره مي کنم و بنابراين طي بيست و چند سال گذشته هر کسي مسير من را دنبال کند مي بيند يا دغدغه هاي من اقتصادي است يا فرهنگي است.

يعني اين دوتا است پس من براي اين آمدم در انتخابات که بتوانم فرمان را به دست بگيرم که انشاء الله يک تحولي در اقتصاد و فرهنگ جامعه انشاء الله با کمک انديشمندان و کارشناسان کشور و خود مردم و خود جوانها با دست آنها با فکر آنها با کمک آنها انشاء الله اين کار را انجام بدهيم اما چه ضمانتي دارد برنامه هاي من خوشبختانه من در اين پانزده سال درست است که رئيس جمهور نبودم اما يک بستر خيلي خوبي را فراهم کردم يعني سياست هاي کلي اقتصاد، فرهنگ، مسايل داخلي، اجتماعي را تهيه کرديم به تصويب رهبر انقلاب رسانده ايم که خود آن يک پشتوانه خيلي محکمي است لذا من که الان راه مي افتم يک تکيه گاهم سياستهاي کلي است که درتعامل با هزاران کار کارشناسي با کارشناسان کشور اساتيد دانشگاهها تهيه شده است و مسير حقوقيش و قانونيش را هم طي کرده است و در مجمع هم تصويب شده است امضاء‌ رهبر انقلاب را هم گرفته است.

خب اين بيانگر اين است که اين يک پشتوانه خوبي من الان در دست دارم يعني چشم انداز ايران هزار و چهارصد و چهار را من دارم، سياستهاي کلي اقتصادي را دارم اين خيلي مسئله مهمي است مسئله ديگر دانش و آمادگي خود من است من خودم را براي اين کار آماده کردم بعضي از دوستان ديگر ما الان دو سه سال است که متوجه شدند که اقتصاد مهم است من بيست و چند سال است که مطمئن شدم که اقتصاد مهم است لذا من يک آمادگي کامل علمي و روحي و برنامه اي در خودم آماده کردم. فقط کافي است فرمان را بدست بگيرم انشاء الله اين تحول را بوجود مي آورم

مسئله سوم تجربه من است. من يک تجربه بسيار بزرگي در مسئله بحران هاي ايران دارم قبل از انقلاب، بعد از انقلاب در مواجه با شورش ها در مواجه با جنگ، در مواجه با تحريم هاي اقتصادي در مسئله سازندگي، بعد از دفاع مقدس و تا امروز کاري که با دولت آقاي خاتمي کردم، از نزديک با آقاي احمدي نژاد از نظر کار کارشناسي که وزراء و کارشناسانشان مي آمدند در دبير خانه و مجمع تشخيص و نظرات اينها را مي گرفتيم اشکالاتشان را مي گرفتيم نظارت هايي که ما کرديم لذا پشتوانه آمادگي هاي روحي ، علمي و عملي هم به نظرم بالا است و مي توانم از اينها استفاده کنم وزراء را ما هنوز مشخص نکرديم وليکن کانديداهاي هر وزارت خانه مشخص است يعني الان من براي هر وزارت خانه ام حداقل چهار تا پنج تا کانديد دارم و بعضا بدون اينکه به آنها هم بگويم که شما براي چه مي خواهم يک صحبت هاي اوليه هم کردم ولي ليست نهايي را بستگي به اين ده دوازده روز آينده دارد که آيا به نتيجه خواهم رسيد و بعد هم ملاک من مسئله تعهد و کار آمدي است.

امام فرمود که اين مملکت را به دست نا اهلان و نامحرمان ندهيد ما از هر دو واقعا آسيب ديديم و برنامه هاي عملي من هم که يکي از آقايان اشاره کردند مفصل هست که حالا شايد در طول برنامه بتوانيم به آن بپردازيم چون نمي خواهم بيشتر پاسخ سئوالات طولاني بشود آن را در طول صحبت هايمان بحث مي کنيم.

سئوال: سئوالم اين است که براي مهار تورم در ايران در اين چهار سال چه برنامه خاصي دارند؟ سئوال من از کانديداي رياست جمهوري اين است که چه طرح و برنامه اي براي اشتغال و بيکاري خانم ها دارند؟ اين سئوال را دارم که واقعا چه تدبيري براي اين گراني که در ايران هستش و واقعا خانواده هاي ما در رنج و عذاب هستند چه تدبيري براي اين گراني داريد؟ برنامه شما براي رفع مشکلات کنوني اقتصاد کشور چي هست؟

محسن رضايي :
من مشکل اصلي کشور را اين مي دانم که کشور از نظر اقتصادي صاحب ندارد ما امنيت صاحب دارد، سياست صاحب دارد، انتخابات صاحب دارد، دين صاحب دارد اما مي خواهم اعلام بکنم که اقتصاد ايران متاسفانه طي صد سال اخير هيچ گاه صاحب نداشت البته يک سازمان برنامه و بودجه درست کردند ولي سازمان برنامه و بودجه هم نمي توانست با مديران و رهبران اداره کشور يک تعامل تخصصي داشته باشد.

من مي خواهم اقتصاد ايران را براي اولين بار صاحب دار کنم، يعني اين که اين صاحب پيدا بکند. از بالا هم شروع مي کنم؛ يک شوراي عالي اقتصاد ملي درست مي کنم مثل تيم شانگهاي، مثل تيم کره جنوبي، مثل تيم ماهاتير محمد، مثل تيمهاي زيادي مثل تيم آقاي اردوغان؛ البته کاري که ما کرديم هم از شرق تجربه گرفتيم. هم از غرب من اول اقتصاد ايران را صاحبش را درست مي کنم و يک تيم هفت نفره تا نه نفره از افراد بسيار مسلط و قوي و توانمند مي گذارم اين لوکوموتيو مادر اقتصاد ايران را اول شکل مي دهم . چرا حالا من به اين قسمت ها بيشتر توجه مي کنم؟

چون مسئله بيکاري و گراني الان حدود چهل سال است که وارد اقتصاد ايران شده است حتي قبل از انقلاب، مرتب هي دولت ها آمدند و رفتند همه هم گفتند ما گراني و بيکاري را حل مي کنيم من وقتي که برنامه ريزي اقتصاد ايران را مي خواندم در سال هزار و سيصد و بيست و هفت آنجا گفته شده است که هدف اين برنامه اولين برنامه ايران رشد و عدالت است خب ما در تمام اين سالها مي بينيم از رشد و عدالت ما گره مان جايي ديگر است بيکاري و گراني آثار بي صاحب بودن اقتصاد ايران است گراني و بيکاري آثار يک بيماري است که اگر آن بيماري حل بشود گراني و بيکاري هم مثل خيلي از کشورهاي ديگر حل مي شود اما اگر آن بيماري و آن اشکال اساسي آن نقص اساسي براي اينکه آن را حل بکنيم ما از شوراي عالي شروع مي کنيم بعد در کنار هر وزارت خانه يک وزارت خانه در سايه درست مي کنيم.

ايالت هاي اقتصادي را راه مي اندازيم و اقتصاد شهر و روستا را ما سامان دهي مي کنيم يعني يک کار از بالا تا پايين يعني مديريت اقتصاد کشور را مي بريم تعميرگاه از بالا تا پايين نوسازيش مي کنيم چون با تعمير کردن هم مسئله حل نمي شود يعني چيزهايي بايد به آن اضافه کنيم و يک چيزهاي قديمي و پوسيده اش را بايد بريزيم بيرون اين يکي ازکارهاي بزرگ است من اين را از همان روز اول شروع مي کنم.

مسئله دوم اين است که براي گرانيها من تورم را در ايران يک اژدهاي چند سر مي دانم، به علت اينکه دوستان ما نمي توانند با اين مبارزه کنند چون به يک سر اين اژده ها حمله مي کنند با چند سر ديگر مي زند مثلا فرض کنيد کسر بودجه کشور و انضباط مالي خب اين را بايد حل کرد اين يکي است ولي به موازات اين وابستگي ريال ما به دلارهاي نفتي اين را هم بايد اين وابستگي را کاهش داد نمي شود صفرش کرد اما مي شود يک سبدي را ما پشتوانه پول ملي مان بگذاريم نه فقط دلارهاي نفتي.

مسئله سوم اين مسايل اخير است مثل تحريم هاي اقتصادي است. مسئله ديگر مسئله يارانه ها است. مسئله ديگر مسئله پايين بودن کشش توليد در ايران است. يعني ما وقتي نقدينگي را اضافه مي کنيم سياستهاي پولي، توليد پاسخ مثبت به ما نمي دهد يک کمي پاسخ مثبت مي دهد مثلا در يک درصد کمي بقيه اش مي شود گراني در حاليکه وقتي که اين آب حيات وارد اقتصاد مي شود بايد اين اقتصاد مثل يک در حقيقت زمين تشنه اين اقتصاد يعني توليد اين نقدينگي را جذب بکند بلافاصله تبديل به سبزي و در حقيقت حاصل خيزي بشود نه، ما کشش توليد هم در حقيقت پايين است که حالا به محيط کسب و کار بر مي گردد، به کار آفريني در حقيقت بر مي گردد.

بنابراین مسئله گراني را ما با يک اقدام همه جانبه همراه با همديگر يعني پنج تا شش تا اقدام حداقل به طور مستقيم انجام مي دهيم که گراني را بياوريم پايين کنترل کنيم که محصول همه فعاليت ها به کنترل نقدينگي و هدايت نقدينگي از اين مسيرهاي تورمي به سمت مسيرهاي توليدي، از اين سفته بازي و دلال بازي و اين نقدينگي را هدايت مي کنيم در آن آب راههاي خودش که بتواند کشتزارهاي وسيع را در حقيقت آبياري کند و ما محصولش را بچينيم مسئله البته حالا در اين بحث بانک مرکزي را درست مي کنيم.

مدير اينهايش هم شايد در سئوالات بعدي باشد در رابطه با بيکاري، بيکاري محصول عدم کارکرد يک بازار است يعني اگر شغل و شاغل، يعني تقاضا براي نيروي کار و عرضه نيروي کار اگر اين دو تا در تعادل باشند خب بيکاري نخواهد بود خب ما هم در شغل آفريني و کار آفريني در کشور الان مشکل داريم کار آفريني ضعيف است حمايت نمي شود و کار آفرينان ما مورد حمايت قرار نمي گيرند امنيت اقتصادي واقعا در معرض مشکلات جدي هست پس کار آفريني و توليد شغل را ما از يک طرف درست مي کنيم از طرف ديگر در حقيت شاغل را درست مي کنيم الان دانشگاههاي ما شاغل تربيت نمي کنند دانشگاههاي ما بايد شاغل تعريف کنند حتي کسي که علوم انساني مي خواند بايد نهايتا بيايد يک دفتر مشاوره اي بزند که آسيب هاي اجتماعي و آسيب هاي رواني راحل بکند. خب دانشگاههاي ما انطباقي با توليد شاغل ندارند خب ما بايد اين کار را بکنيم.

آموزش و پروش ما اين طور است، دانشگاه ما اين طور است. ما شاغل مي خواهيم ما يک فردي که پز بدهد که من يک مدرک دارم که ما نمي خواهيم اين را متاسفانه نظام آموزشي ما از قبل از انقلاب اين طور بوده و بعد هم تلاشهاي زيادي شده و آن تحولي که بايد درش صورت مي گرفت واقعا صورت نگرفته است بنابراين ما اين مجموعه مسايل را در رابطه با بيکاري تنظيم کرديم و مسئله برنامه هاي اقتصادي من هم که من چهارده تا برنامه مهم اقتصادي دارم و يک سري برنامه هاي جزئي اولينش تحول در کشاورزي با دادن يارانه سبز هست و مسئله دوم سامان دادن به يارانه هاي فعلي و سمت و سو دادن به توليد هست و مسئله بعد آزاد سازي سهام عدالت هست چهل و پنج ميليون جمعيت ما سهام عدالت دارند اينها را ما آزاد سازي مي کنيم و مسئله طرح بانوان هم که طرحي تحت عنوان طرح کوثر، بانوي ايراني داريم که در هفت هشت در ده محور اين تنظيم شده است.

يکي از آنها مسئله توانمندسازي بانوان است بانوان ما از آشنايي به حقوق خودشان گرفته تا اينکه يک کسب و کاري راه بندازند الان ناتوان هستند چه انتظاري هست ما که بانوانمان را نمي خواهيم تبديل به گدا بکنيم گدا پروري که ما نمي خواهيم ما توانمند سازي بانوان ايران را من برايش وقت مي گذارم از آشنايي به حقوقشان در خانواده، در اجتماع، در سياست گرفته تا آن کسب و کاري که در حقيقت راه انداي بشود بيمه بانوان را من جدي مي گيرم مسئله حق شأن و حق عائله مندي را من در اين طرح کوثر بانوي ايراني در نظر گرفتم در ده مورد طرحي را من براي بانوان فراهم کردم که از حضور در صحنه هاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي، داخل خانه و همچنين آينده آنها که از يک سني که به بالا مي روند در حقيقت محتاج کسي نباشند و بتوانند اگر سرپرستي ندارند سر پاي خودشان بايستند و به کسي رو نزنند که باعث شکستن عزت آنها بشود.

مجري: در ارتباط با بحث تحريم ها که عنوان کرديد هم چند تا سئوال داريم که به صورت ايميلي آمده است من خدمت شما بينندگان عزيز عرض مي کنم خانم شقايق از انگليس عنوان کردند آيا مي توانيد در چهار سالي که رئيس جمهور هستيد با ديپلماسي فعال خارجي مانع از اعمال تحريم هاي جديد بشويد و تحريم هاي گذشته را هم از بين ببريد؟ آقاي صادق عبادي از کانادا عنوان کردند شما با کشورهايي که عليه ايران تحريم مي کنند چه برخوردي خواهيد کرد؟ يک سئوال ايميلي ديگر هم داريم آقا يا خانم حسيني از امارات عنوان کردند که براي جلوگيري از اثرات منفي تحريم ها بر زندگي مردم ايران چه برنامه هايي داريد؟


محسن رضايي: خب اين از مهمترين مسايل ما است ديگر البته من اين اعتقاد را ندارم که اگر تحريم ها برطرف شد ما برگرديم به زمان قبل از تحريم ها آن شرايط، شرايط مطلوب ما است نه، مگر شرايط قبل از تحريم ها خيلي شرايط خوبي بود ؟ يعني ما در سال هشتاد و هفت آيا واقعا گراني نداشتيم ؟ بيست و پنج درصد گراني داشتيم . آيا در سال هفتاد و سه و هفتاد و چهار ما گراني نداشتيم ؟ آيا در سال پنجاه و سه و پنجاه و چهار قبل از انقلاب آيا گراني شديد نداشتيم؟

در سال هفتاد و سه و هفتاد و چهار اصلا در چند تا شهر ايران شورش شد و دو سه نفر هم کشته شد پس مسئله تحريم ها بله خيلي مهم است اما اين اضافه شده است بر مشکلات يعني ما بايد هم به فکر حل مشکلات اساسي ايران باشيم بالاخره ما بايد بيفتيم روي دور پيشرفت ما بايد از اين حالت نظاره گري که هر چند سالي يک کشوري مي آيد از ما سبقت مي گيرد و ما تماشاچي بشويم بايد اولا از اين پرهيز کنيم ثانيا ما بايد برويم به سمت اينکه تحريم هاي اقتصادي را برداريم و اينها را هم از سر راه خودمان در حقيقت بزنيم کنار تا بتوانيم يک تعامل موثر و سازنده داشته باشيم.

بنابراین اين براي من مهم است اين که تحريم ها را هم خنثي بکنيم و هم رفع بکنيم هر دو مهم است خنثي کردن تحريم ها و اينکه ما برگرديم به يک وضعيت مطلوب اقتصادي، مهم است اينکه اينها را هم ما از سر راه برداريم از طريق ديپلماسي هر دو تا کار مهم است به همين دليل من معقتد به استراتژي قيچي هستم يعني اين قيچي دو تا بله دارد لبه بالايي مي شود ديپلماسي و آن لبه پاييني قيچي مي شود در حقيقت کارآمدي اقتصادي چرا اين دو تا لازم است؟

براي اينکه اصلا ماهيت سياست اين است ماهيت ديپلماسي اين است دنيا که دنبال اين نيست که حتما منافع خودش را بدهد به ما که هيچ کشوري اين طوري نيست حتي کشورهايي که ما الان داريم کمکشان مي کنيم حتي آنها هم دنبال اين هستند که منافع خودشان را ما بايد به فکر در حقيقت منافع خودمان باشيم منافع ما ايجاب مي کند که به طرف مقابل ثابت بکنيم که از موضع برابر باهم بايد حرف بزنيم چه موقع آمريکاييها ازموضع برابر با ما حرف مي زنند ؟

موقعي که احساس کنند که ما سر پاي خودمان هستيم البته اين کافي نيست وقتي که ما سر پاي خودمان قرار گرفتيم حتما بايد ديالوگمان را ادامه بدهيم چه کار ؟ که ما پيشرفت هايمان را چند برابر بکنيم براي اينکه ما يک مسئله عبور از بحران داريم يک مسئله جهش در پيشرفت من دنبال هر دوي اينها هستم من تنها دنبال اين نيستم که اين مشکلات را برطرف کنيم يک وضع عادي پيدا کنيم ما ديگر با وضع عادي اصلا نمي توانيم در دنيا زندگي کنيم ما حتما بايد يک جهشي در پيشرفت در حقيقت داشته باشيم لازمه اين کار اين است که از اين سياست قيچي استفاده کنيم بنابراين من جلوي تحريم هاي جديد را خواهم گرفت تحريم هايي که تا الان بوده اين را شروع مي کنيم به کاهش دادنش و با طرحي که براي مذاکرات تهيه کردم اثرات منفي بر تحريم ها را هم با جايگزين کردن روش هاي جديد در توليد و همچنين باز کردن فضاي جديدي براي صادرات غير نفتي اين آثار را ما خنثي مي کنيم.

مجري: مي خواستم ببينم که براي سياست خارجي مملکت چه برنامه ريزي دارند؟ سئوال من اين است که در زمينه تنش زدايي بين المللي چه طرح و برنامه اي داريد؟ در حوزه کشورهاي تمدني ايراني اسلامي چه برنامه اي براي سياست خارجي دارند که کشورهاي جايگزين جاي آنها و نقش آنها را ايفا نکند؟

محسن رضايي: بله يکي از مسايل بسيار مهم ما سياست خارجي است، چون ما هم بعنوان يک بازيگر منطقه اي و هم يک بازيگر بين المللي مسئوليت داريم، هم بعنوان اينکه ما از تعاملات و روابط و مناسبات جهاني بايد براي کشورمان استفاده کنيم. بنابراین اگر بخواهیم مسئوليت هاي خودمان را تعريف کنيم اين است که ما هم نسبت به ملتمان در حقيقت مسئوليت داريم که از فضاي بين المللي استفاده کنيم، هم بعنوان يک بازيگر منطقه اي يک مسئوليتي بر عهده مان هست. بايد در منطقه اي که زندگي مي کنيم ايفاي نقش بکنيم هم در روابط بين الملل ما يک مسئوليتي داريم من اتفاقا مي خواهم از زاويه مسئوليت وارد بحث سياست خارجي بشوم نه از مواضع و در حقيقت مباني غير واقعي. ما مسئول هستيم. لذا عرض کردم من اگر يک ريال به يک کشور ديگر بدهم حداقل يک ريال براي مردمم مي آورم داخل.

لذا بستر بين المللي بستر منطقه اي را من فراهم مي کنم تا بتوانم مبادلات اقتصادي، مبادلات فرهنگي را داشته باشيم ما الان روابط زياد سياسي داريم اما از اين روابط چقدر براي اقتصاد استفاده کرديم چقدر براي فرهنگ استفاده کرديم يک انبوهي از اين مقاوله نامه ها و تفاهم نامه ها و اينها پر است يعني وزارت خارجه ما پر است از اين مقاوله نامه ها، نوشتند دويست صفحه، سيصد صفحه و چهارصد صفحه خب نتيجه چي؟ يعني نتيجه چي شد؟ چقدر ريال ما تقويت شد؟ چقدر کار درست شد؟ چقدر اقتصاد ما جهش پيدا کرد؟ چقدر فرهنگ و ادبيات فارسي ايراني ما در خارج گسترش پيدا کرد؟

البته من نمي گويم کاري نشد ها! چون همه اخلاق من را مي دانند من اصلا اخلاقم اين نيست که از تخريب ديگران براي خودم يک پلکاني درست کنم. الان هم که مي گويم کلي مي گويم نفر خاص يا دولت خاصي را نمي گويم ما واقعا نياز به يک تغيير جدي در سياست خارجي ايران را داريم اصلا سياست خارجي را براي چه مي خواهيم ؟پس يکيش براي ملت خودمان ،‌مي خواهيم ملتمان را واقعا از اين روابط و مناسباتي که داريم از اين فضاي بين المللي فضاي منطقه اي فضاي اسلامي که داريم مي توانيم استفاده کنيم ما الحمد الله خيلي فضا داريم يعني من فکر نمي کنم کشوري در دنيا اين قدر فضا داشته باشد.

ما در رابطه با همين حوزه تمدني ايراني يک فضا داريم، ايران در دويست سال پيش دو برابر امروز بوده کو سمرقند و بخارا! کو قفقاز! ما البته آنها را الان ملتهاي بزرگي مي شناسيم، به حقوقشان احترام مي گذاريم ولي قبول کنيم تا دويست سال پيش ما يک حوزه تمدني عظيم ايراني داشتيم، دو برابر ايران امروز بوده است. چقدر داريم استفاده مي کنيم؟ خب مسئله بعد حوزه فضاي و حوزه تمدن اسلامي را داريم ما الان يک کشور موثر اسلامي هستيم بعضي جاها اصلا تنها کشور حاضر در آنجا ايران است مثل فلسطين و مثل لبنان و مثل سوريه و مثل عراق اما از اين فضا چقدر استفاده کرديم فضاي بين المللي داريم خيلي ازکشورهاي دنيا علاقمند هستند از آفريقا گرفته تا جايي ديگر با ايران تعامل داشته باشند نبايد فراموش کنيم که ايران در چند هزار سال پيش يک تمدن بزرگ يک سياست خارجي عظيمي داشت به طوري که مهد عدالت و فرهنگ بود کوروش کبير چرا اين همه به او علاقه دارند؟

براي اينکه کوروش کبير و ايرانيان کهن ما يک تمدن بزرگي با بسياري از استانداردهاي انساني و فرهنگ انساني درست کردند در عين حال که خودشان فرهنگ مذهبي خاصي داشتند ولي يک فرهنگ انساني گسترده اي را هم در بيرون از مرزهاي ايران اعمال مي کردند منشور حقوق بشر هست روابط و مبادلات بين المللي است بين ايران و کشورهاي مختلف داريوش وقتي که توي وصيت نامه اش مي نويسد من در حالي شما را دارم ترک مي کنم که چهل و پنج کشور تحت سيطره و تحت نفوذ ايران است.

خب ببينيد البته متاسفانه اين تجارب نماند اين تجارب قبل از اسلام نماند، بعد از اسلام نماند، در زمان صفويه نماند، حتي در زمان دولتهاي خود ما،‌ ما هنوز دولت که تشکيل مي دهيم مي رويم از صفر شروع مي کنيم من نمي دانم که چه سري شده است درايران ما که علايق شخصي خودمان را بر علايق ملي و منافع ملي ترجيح مي دهيم باز مي رويم از صفر شروع مي کنيم به وزير گذاشتن و تمام اين تجارب گذشته را متاسفانه از دست رفته من يکي از کارهاي مهم که خواهم کرد همين است سياست خارجي ايران را منهاي شخص خود من و تيم خود من ساماندهي مي کنم که يک سرمايه اي براي آينده ملت ايران بماند و سعي مي کنم که تمام اين تلاشها و تمام اين افراد چه آنهايي که زنده هستند و چه آنهايي که کتابي نوشتند خاطراتي نوشتند اينها را بياوريم، براي کشور يک پشتوانه تجربي قدرتمندي درست کنيم که تيمهاي بعدي که مي آيند حتي اگر ضعيف بودند با اين پشتوانه تجربي بتوانند سياست خارجي ايران را در حقيقت ادامه بدهند.

در همين ديدگاه حرف معروف من اين است که ما با يک دست ايستادگي سياسي، با يک دست پيشروي فرهنگ و اقتصادي يعني سياست خارجي ما بر اساس هم ارزش ها هست و هم منافع ملي هست. من معتقد هستم که ما مي توانيم اين طور باشيم. اتفاقا کارکردن با چنين کشوري براي دنيا راحت تر است، يعني الان مشکل دنيا اين است که مي‌گويند ما نمي‌دانيم بالاخره آقاي خاتمي مي آيد يک طور رفتار مي کند آقاي احمدي نژاد مي آيد يک طور رفتار مي کند شما چه رفتاري داريد؟

من خيلي صريح الان اعلام مي کنم ما از ارزش هاي ايراني،‌ انقلابي، اسلامي مان کوتاه نمي آييم اما ما منافع ملي مان را مي خواهيم ما قابل تعامل هستيم ما خودمان، خودمان هستيم ولي هيچ محدوديتي براي تعامل نداريم. ما در بسياري از مسايل مي توانيم با دنيا تعامل کنيم ما مسئوليت منطقه اي مان را مي‌پذيريم.

من مسئولانه در منطقه عمل مي کنم يعني امنيت افغانستان و بحرين عراق سوريه فلسطين اين براي من مهم است ما مي خواهيم يک امنيت واقعي بوجود بيايد و يکي ازکارکردهايي که انشاء‌الله ما خواهيم داشت همين است که اين اوضاع نابساماني که الان حضور نيروهاي بيگانه از يک طرف و درگيريهاي افراط گرايي از طرف ديگر درست کردند ما مي خواهيم يک نقش فعالي ايفا بکنيم يک امنيتي در منطقه درست کنيم که تجارت، اقتصاد براي همه از جمله ايران انشاء الله مناسب باشد خب بنابراين پس ما معتقد هستيم که ارزشها با منافع ملي نبايد در تقابل باشند.

يعني منافع ملي زير پاي ارزشها از بين نرود ارزشها هم زير پاي منافع ملي از بين نرود ما به دنبال پيشروي فرهنگي و اقتصادي هستيم ما پيشرفت مي خواهيم بکنيم بنابراين ارزشهاي انقلاب را با اين تنظيم مي کنيم از طرف ديگر منافع ملي را هم با ارزشهاي انقلاب من تنظيم مي کنم راه حل اين، اين است که ما وارد يک ديالوگ جديد مي شويم يک نقطه عزيمت جديدي را تعريف مي کنيم خيلي صادقانه و شفاف با رقبايمان حتي با دشمنانمان، حرفهايمان را خيلي صريح و واضح مي گوييم، نقاط تعاملمان را تعريف مي کنيم.

ما بجز اسرائيل نقاط تعامل فراواني با کشورهاي ديگر داريم ولي يک سري اختلاف نظرها هم داريم ما از اختلافات نظرمان که به سادگي عبور نمي کنيم اما به شکل افراطي و در حقيقت درگيري ها ما مسايل را نمي کشانيم سعي مي کنيم با تعامل و گفتگو به يک نقطه اي برسيم اسم آن نقطه را من گذاشتم موازنه نسبي ما موازنه منفي را تجربه کرديم موازنه مثبت را تجربه کرديم من مي خواهم در دوره خودم يک موازنه نسبي برقرار کنم موازنه نسبي به نظر من استراتژي و راهبرد جديدي خواهد بود که ما را از اين مسير در حقيقت عبور خواهد داد.

لذا از يک طرف من يک شبکه خويشاوندي درست مي کنم براي همه ايرانيان، همه فارس زبانها اين شبکه انساني در سراسر دنيا همه به هم مرتبط مي شوند فارغ از بحثهاي سياسي هم خواهد بود يعني مي رويم در بحث اقتصاد و فرهنگ يک شبکه انساني حتي مخالفين هم مي توانند بيايند آنجا کار بکنند در بعد فرهنگ و اقتصاد مسايل سياسي را ما مي آوريم بيرون يک شبکه انساني، برادران تاجيک ما مي توانند بيايند، افغاني مي توانند بيايند، ازبکستان مي توانند بيايند، قفقاز مي توانند بيايند همه مي توانند، نخجوان مي توانند بيايند، خود ايرانيها مي توانند بيايند در حقيقت يک شبکه خويشاوندي بزرگ ما درست مي کنيم که آن حوزه تمدن ايراني مان را حل کنيم از طرف ديگر من مي خواهم روي ديپلماسي نخبگان تاکيد کنم.

يعني ما بدون نخبگان نمي توانيم از اين مشکلات فعلي عبور کنيم نخبگان ايران از ورزشکاران گرفته، هنرمندان گرفته، دانشمندان ايراني گرفته، پزشکان ايراني گرفته، تجار ايراني گرفته يک ظرفيت فوق العاده اي ما در نخبگان ايراني خارج از کشور و ايرانياني که به خارج مي روند برمي گردند داريم خب چرا از اين فضا براي ديپلماسي استفاده نکنيم اسم اين مدل جديد را من گذاشتم ديپلماسي نخبگان البته بعضي ها مي گويند اين همان ديپلماسي عمومي است ولي من مخصوصا مي خواهم اين را تفکيک بکنم چرا؟ چون اين مي تواند يک پتانسيل عظيمي براي ما داشته باشد، ديپلماسي عمومي هم سر جاي خودش باشد.

من مي خواهم روي اين در حقيقت کار بکنم و اين را مي خواهم به برادران و خواهران عزيز ايراني خودم بگويم ما واقعا ايران را مال همه ايرانيان مي دانيم اين طور نيست که اگر کسي اينجا بود ايراني است و اگر کسي بيرون بود آن ايراني نيست. البته من انتظاراتي دارم که فکر مي کنم که در يک فرصت مناسبي در همين برنامه اعلام خواهم کرد و در مجموع ما به دنبال يک بسيج عظيمي از همه ايرانيان هستيم که بتوانيم مسير سياست خارجي مان را يک مقداري بهبود ببخشيم. طرحي من دارم تحت عنوان اتحاديه آسياي جنوب غربي که شامل بيست و پنج کشور مي شوند که بين هند و چين و روسيه و اروپا و آفريقا قرار گرفتند اين يک منطقه جديدي را ما تعريف کرديم در چشم انداز هم هست در اولين فرصت من يک جلسه اي با سران کشورهاي منطقه خواهم گذاشت و اين ايده را به آنها طرح مي کنم و شروع مي کنيم به يک همکاري دسته جمعي که انشاء‌الله بتوانيم از اين مشکلات بيرون بياييم.

مجري: سئوال بعدي ايرانيان خارج از کشور در ارتباط با نگاه شما به توسعه فن آوري هسته اي در کشور مان هست؟ مي خواستم از رئيس جمهور سئوال داشته باشم که براي پيشرفت برنامه هاي هسته اي ايران چه برنامه هايي در پيش دارند؟ سئوال ايميلي هم داريم که خانم سيمين از کويت عنوان کردند اعتماد سازي در عرصه فن آوري هسته اي و فعاليت هاي اتمي ايران را چطور ايجاد خواهيد کرد؟

محسن رضايي: خوشبختانه ما تجربه خوبي داريم تجربه خوب مي تواند تلخ هم باشد ديگه چون ما فراز و نشيبهاي زيادي در مذاکرات هسته اي داشتيم من مذاکرات هسته اي را از اين فراز و فرودها بيرون مي آوريم نکته دوم اين است که برداشت ما اين است که آمريکاييها يا پنج به علاوه يک نمي خواهند وارد يک مذاکره جدي با ما بشوند من آنها را وارد اين جديت مي کنم دليل را اين مي دانم که آمريکا احتمالا با کمک اسرائيل و انگليس مي خواهند اين اوضاع طولاني بشود و مذاکره جدي صورت نگيرد تا تحريم هاي اقتصادي همه اثر خودش را روي جامعه ايران بگذارد خب من قبول ندارم اين را من ادامه مذاکرات را وقت کشي مي دانم يعني زمان دارد از ما گرفته مي شود چند سال مي خواهد اين مذاکرات ادامه پيدا بکند از ترکيه به عراق از عراق به مسکو قزاقستان آلماتي و بعد بروکسل چه خبر است؟

چقدر مي خواهد طول بکشد؟ ما اصلا وقت اين کارها را نداريم ما بايد بحث مذاکرات را بياوريم سر نقطه اي که يک تفاهم درست و دو طرفه برسيم و شرايط را هم من طوري قرار نمي دهم که کاري نشود نه من شرايط را طوري قرار مي دهم که آن عزت ملي ما حفظ بشود ولي راه هم باز بشود اما مي خواهم عرض بکنم عزت ملي ما در دو حالت شکسته مي شود يکي اينکه ما به کلي فن آوري هسته اي را بگذاريم کنار مثلا دستهايمان را ببريم بالا، عزت ملي ما شکسته بشود يکي هم اين وضعي که ما داريم.

اين وضع موجود که ما را تحريم کردند و به ايرانيها در خارج از کشور توهين مي کنند اين هم عزت ملي ما هم از بين رفته است عزت ملي ما در يک ترکيب مقتدرانه و حکيمانه است يعني ما اقتدار و حکمت را کنار هم خواهيم گذاشت راهي پيدا مي کنيم من مطمئن هستم اين راه الان مشخص شده است چارچوبش ولي براي نهايي شدنش خب خدمت رهبر انقلاب بايد من اين را حل کنم. بعد از اينکه فرمان را به دست گرفتم و در ديالوگ با کشورهاي غربي هم اين را دنبال مي کنيم پس بناي من بر اين است که يک، زمان کشي را پايان بدهم طولاني شدن را پايان بدهم و مسئله دوم طرحي را دربيندازيم و طرحي را که داريم اجرايي بکنيم که از يک طرف عزت ملي ما حفظ بشود و از طرف ديگر راه پيشرفت اقتصادي، فرهنگي و تعاملات بين المللي ما اين باز بشود و برويم جلو.

مجري: براي تسهيل روابط تجاري و فعاليت هاي بازرگانان خارج از کشور بخصوص فعاليتهاي بانکي اين عزيزان چه برنامه اي داريد؟ ما با وجود داشتن فعاليت هاي تجاري با ايران مشکلي که داريم اين است که حساب هايمان مسدود مي شود در کشور ترکيه مي خواستم بدانم که رئيس جمهور آينده مان چه فکري دارند براي حل اين مشکلات؟  چه برنامه خاصي در رابطه با مشکلات کنسولي و پاسپورتي ما در کشورمان دارند آيا برنامه خاصي دارند؟ سئوال ايميلي هم که آقاي سعيد عبدلي از آمريکا مطرح کردند گفتند که من و خانواده ام در ابتداي انقلاب از کشور خارج شديم چون نگران بروز مشکلاتي براي خودمان پس از انقلاب بوديم آيا شما تضمين مي دهيد اگر به ايران برگرديم مشکلي براي ما ايجاد نشود؟

محسن رضايي: البته همه مشکلات ايرانيان خارج از کشور تنها اينها نيست چون من کاملا در جريان هستم. لذا من اين سئوالات را پاسخ مي دهم سعي مي کنم مشکلات ديگري راهم که خودم در جريان هستم آنها را من هم آنها را بگويم بهرحال يک بخش ديگر مسئله فرزندان و فرزندان ايرانيان خارج از کشور مسئله سربازي است يک مسئله مشکلات حقوقي است که واقعا خود من بعضا اخباري که مي شنوم بسيار متاثر مي شوم يعني حتي بعضي وقت ها خبر آنقدر من را تحت تاثير قرار مي دهد که مي گفتم اي کاش من مي توانستم الان آنجا باشم و اين برادر و خواهر ايراني را از اين مشکل حقوقي و قضايي نجاتش مي دادم اينقدر متاثر کننده است اخبار خوبي به ما نمي رسد از برخورد بعضي از دولتها و کشورها با ايرانيان خارج از کشور و مسئله ديگر هم که باز جزو مشکلات است.

من مي دانم عدم اطلاعات دقيق از داخل ايران است خب خيلي از جوان هايي که مخصوصا در بيرون متولد شدند و پدر ومادرشان ايراني است اما در يک کشور خارجي به دنيا آمدند اينها خيلي دلشان مي خواهد که از اوضاع ايران اطلاع پيدا بکنند من مي دانم اين را در جريان هستم اينها مجموعه مسايلي است که من مصمم هستم که انشاء الله اينها را يکي يکي هم مورد توجه قرار بدهم هم وقت بگذارم برايش و هم از اهرمها و پتانسيل هايي که در خارج داريم استفاده کنيم اولين مسئله مسئله اقتصاد و تجارت است. اين براي من خيلي مهم است چون من مي خواهم يک جهش اقتصادي در کشور بوجود بيايد و وقتي که ما حسابهاي بانکي مان را نمي توانيم جابجا کنيم و تجارت ما مسدود شده است. عملا، يک محاصره تجاري ما شديم چه از ورود کشتي ها به بنادر ايران که بيمه هايشان را قطع مي کنند چه از نظر حسابهاي بانکي خوب وقتي که کالا نيايد و نرود به آن صورت و پول هم جابجا نشود.

ما  اسم اين را مي گذاريم محاصره تجاري، اين محاصره تجاري را ما برايش برنامه داريم اولين بحث اين است که تحريم بانک مرکزي بايد واقعا برداشته بشود يعني اين براي ما مهم است و آمريکاييها را بايد وادار کنيم که دست از اين کار بکشند که براي اين من يک ايده اي دارم که سر جاي خودش طرح خواهم کرد دنبال مي کنم.

مسئله دوم اين است که تا زماني که حالا تحريم بانک مرکزي مي خواهد برطرف بشود ما مي توانيم با کشورهاي مختلف يک توافقاتي را انجام بدهيم که اين توافقات تسهيل کند جابجايي حسابها را با همديگر مخصوصا با ترکيه، با چين باکشورهاي همسايه با امارات و حتي با برخي از کشورهاي اروپايي ما مي توانيم اين کار را بکنيم و با بعضي از کشورهاي آسيايي هم مي توانيم اين کار را بکنيم اما نه مثل آن چند ميليارد دلاري باشد که برود تو يک بانک کشور آسيايي و بعد آمريکاييها دست بگذارند رويش حالا بلوکه شده باشد اينها را مي دانيم و سعي خواهيم کرد که توافقاتي را با کشورها انجام بدهيم که مشکلات تجار ما حل بشود من قبول ندارم که سياست، وزارت خانه ما يعني وزارت خارجه ايران فقط در بعد سياسي و تشريفات بخواهد برود با سران کشورهاي ديگر تعامل داشته باشد مثلا گزارش بدهند ما چند تا رئيس جمهور ديديم چند تا نخست وزير ديديم اين خب است ما مخالف نيستيم اما مگر سفير چين يا سفير ژاپن در کشور ما صبح تا شب در کارخانجات ايران در تجار ايران نيست؟‌

مگر بازار ايران را نمي رود ببيند ؟ مگر دنبال ايجاد قرار دادهاي جديد نيست ؟ ما سعي مي کنيم سفرايي که در کشورهاي اقتصادي خواهيم گذاشت اولا اينها اقتصاد دان باشند اقتصادي باشند توجه اصلي شان را ببرند براي حل مشکلات تجار ما در منطقه و در مسئله ورود و خروج حتما من اين را تسهيل خواهم کرد مخصوصا ايراني هايي که بخواهند سرمايه وارد ايران بکنند يا دانش شان را وارد ايران بکنند من خودم تضمين مي کنم يعني اجازه نمي دهم که يک ايراني بخواهد يا دانشش را يا سرمايه اش را وارد ايران بکند و کسي مزاحم اين بشود هر کسي مزاحم او بشود با من طرف شده است چه پاسبان کف خيابان باشد چه گروههاي تندرو باشد چه جاهاي ديگر باشد.

البته ما در يک چارچوب عمل مي کنيم اما اين قدرت را دارم که وقتي به يک ايراني قول مي دهم که شما با همه توانت بيا تو صحنه يک ايراني منظورم يک نفر نيست يعني همه ايرانيهايي که بخواهند سرمايه انساني و يا سرمايه علميشان را يا سرمايه اقتصاديشان را وارد ايران بکنند اينها که قطعا حل است بقيه ايرانيها هم که مي خواهند بيايند سرکشي بکنند و سر بزنند وطنشان را ببينند آنها را هم انشاء‌الله به طور جدي من دنبال خواهم کرد دفاتر حقوقي را با کمک خود ايرانيان که الحمدالله زياد است من از لس آنجلس گرفته تا جاهاي ديگر ما دفاتر حقوقي وسيع و گسترده اي داريم در حقيقت کمک حقوقي و مشاوره حقوقي تنظيم خواهيم کرد که کمک کند هر ايراني که مشکلي پيدا بکند مي تواند با مراجعه به آن دفاتر حقوقي که در سفارت خانه ها برقرار مي کنيم.

انشاء‌الله بتوانند مشکلشان را حل بکنند و پيگيري بکنند در مسئله سربازي هم همين طور، سربازي هم من يک تيم گذاشتم انشاء‌الله اين مشکل را حل مي کنيم کساني که يک بار از ايران رفتند الان مي ترسند خب نه شما نترسيد در دولت من نترسيد مي خواهم جمع بندي من اين باشد که ما ايرانيان خارج از کشور را پاره تن خودمان مي دانيم يک بخشي از ايران الان در بيرون از ايران است ما نمي توانيم فقط داخل مرزها مسئوليتمان را تعريف کنيم و ايرانيان خارج از کشور را بگوييم به ما چه ! نه ما آنها را هم جزو ايران مي دانم و برايشان فکر ميکنم و کار مي کنم انشاء الله وزارت خارجه ايران را ارشاد اسلامي را تلاش مي کنيم که انشاءالله به همه هموطنان عزيز در بيرون برسند و مشکلاتشان را پيگيري کنند.

سئوال: با توجه به اين مشکلات اخيري که ايجاد شده بسياري از دانشجويان يعني شايد بگوييم همه دانشجويان خارج از کشور درباره تامين ارز براي هزينه هاي تحصيليشان مشکل دارند چه برنامه هايي براي تامين ارز دانشجويي در نظر دارند؟ سئوال من از شما اين است که برنامه شما براي جذب فارغ التحصيلان خارج از کشور چيست ؟ خانم الهه از فرانسه عنوان کردند که براي رفع مشکلات ارزي دانشجويان خارج از کشور چه برنامه اي داريد؟ و همين طور آقاي حسين از مجارستان عنوان کردند با توجه به مشکلات ارزي دانشجويان خارج از کشور چه برنامه اي براي بازگشت و انتقال آنها به دانشگاههاي داخل کشور داريد؟


محسن رضايي: خب ببينيد من البته مخالف هستم که واقعا چون ما مي خواهيم راي بياوريم هر چيز خلافي را بگوييم که همه مسايل را ما حل مي کنيم و مثلا ايران را بهشت مي کنيم من اصلا روحيه اين طور واقعا ندارم و الان هم اگر صحبتهايي مي کنم بر اين اساس است که نشستم با خودم دو دوتا چهار تا کردم ديدم اينها را مي توانم عمل بکنم قاعدتا شما مي دانيد که ما الان ذخاير ارزيمان کم شده است يک ميليون بشکه نفت ما را الان نمي خرند و درآمد ارزي ما کاهش پيدا کرده. خب پس ما الان با يک مشکلي مواجه هستيم اين يک منابعمان کم است ولي مشکلات دانشجويان خارج از کشور را هم ما مثل داخل به آن نگاه مي کنيم يعني اين طور نخواهد بود که تا کمبود ارز بوجود بيايد ما اول سهميه دانشجويان خارج از کشور را کم بکنيم نه من اين کار را نمي کنم من اين را به شما قول مي دهم من عدالت را بين شما با داخل برقرار مي کنم.

مسئله دوم اين است که خيلي از دانشجويان خارج از کشور با اين وضعيت آمادگي دارند به دانشگاههاي داخل منتقل بشوند مثل مسئله تاجيکستان که به من هم مراجعه زياد شده است اينها مي گويند نه ما اصلا خودمان مي خواهيم بياييم حتي اگر شما ارز هم به ما بدهيد ما الان مي خواهيم بياييم ولي دانشگاه داخل ما را نمي پذيرند خب من يک تيمي را براي اين کار خواهم گذاشت که با گرفتن يک امتحاناتي به همه اينها ما مجوزمي دهيم که بيايند داخل کشور بشوند و اين فشار هزينه را کاهش بدهيم مسئله بعد در رابطه با توليد شغل است من براي همه دانشجويان خارج از کشور انشاء‌الله کارهاي اقتصادي که در ارتباط با داخل کشور باشد حالا براي همه منظورم اين است که به اين سمت مي رويم که دانشجويان خارج از کشور که بخواهند درآمد زايي داشته باشند.

در رابطه با اقتصاد ملي ما يعني تعريف مي کنيم حالا چه در ارتباط با رابطه اي که بين تجار و بنگاههاي ايراني با خارجي برقرار مي کنيم يعني هر بنگاه ايراني که بتواند چند تا دانشجوي خارجي را در فرآيند کسب و کار خودش وارد کند من اين را يک امتياز ميدهم به آن بنگاه و آن بنگاه کم هم ما بنگاه نداريم شما مي دانيد که ما تجار فراواني تو ايران داريم بعضا تجار ما مي روند از خارجي ها استفاده مي کنند خب من اگر يک تجار ايراني برود از دانشجويان ايراني خارج از کشور استفاده کند من در وام دهي مثلا به او امتياز ميدهم اصلا تشويقش مي کنم خود اين يک بخش زيادي از دانشجويان خارج از کشور مي آيند تحت پوشش توليد ملي ما قرار مي گيرند مشکلات اقتصاديشان هم در حقيقت حل و فصل ميشود مي ماند به اينکه بالاخره يک توجه ويژه اي هم انشاء‌الله من خواهم کرد که اجازه نمي دهم عزت يک دانشجوي ايراني در بيرون خرد بشود.

مجري:  چه برنامه اي در مورد شناساندن بيشتر ايران به خارجي ها و چه برنامه اي در مورد تغيير و يا بهتر شدن نظر خارجي ها نسبت به وطنمان داريد؟ چه برنامه اي براي صنعت توريسم و گردشگري ايران دارند؟

محسن رضايي:‌ سئوال خيلي خوبي است متاسفانه ما الان از يک طرف يک فضا سازي بسيار منفي عليه کشورمان و ايراني ها داريم از فيلم هايي که توليد مي کنند تا تبليغات گسترده اي که عليه ما هست از يک طرف ديگر ما کم کاري خود ما است ما هم خيلي کم کاري مي کنيم من انشاء‌الله در هر دو زمينه چه افکار عمومي و چه گردشگري تلاش خواهم کرد در مسئله افکار عمومي که سعي مي کنم که آن چهره واقعي ايران را بشناسانيم، چه از طريق خارجي هايي که طرفدار ما هستند که فراوان هم هستند چه از طريق ايرانيهايي که در بيرون هستند.

برنامه ريزي مي کنيم آن چهره واقعي ايران چهره واقعي اسلام و انقلاب و جمهوري اسلامي و حتي سابقه بسيار کهن تاريخي و ملي ما که قابل شناسايي هست در بعد گردشگري توجه جدي تري من خواهم کرد چرا که ما تمام زمينه هاي گردشگري را که در دنيا در کشورها پراکنده هستند ما يک جا داريم ما گردشگري طبيعت داريم، گردشگري سلامت مي توانيم داشته باشيم و داريم، گردشگري پرنده حتي ما گردشگري پرنده داريم شايد مردم ما تعجب کنند ما غريب به بيست ميليون آمريکايي داريم که اينها گردشگر پرنده هستند، هفده ميليون گردشگر ژاپني هستند که همه دنبال پرنده ها مي گردند، ما هم چهار فصل اينجا در ايران پرنده فراوان داريم.

شما همين سي و چهل ميليون جمعيت را تصور بکنيد اين خودش يک جمعيت خيلي عظيمي مي شود اين مي شود پنجاه ميليون ما اگر از همه کشورها جمعيت وارد بکنيم فقط پرنده ها را ببينند خيلي فضا مناسب مي شود بعد آثار باستاني، شوش، پاسارگاد، تخت جمشيد اينها آثار بي نظير تاريخي هستند هزاران نفر هستند که دلشان مي خواهد بيايند اين آثار را ببينند و مطالعه بکنند البته ما خب بايد ترميم را انجام بدهيم زير بناها و زير ساختها را بايد در حقيقت داشته باشيم و مسئله طبيعت هاي بکري که در ايران هست.

در سراسر ايران ما طبيعت هاي بکري داريم که گردشگرهاي طبيعت دنبال آن هستند سلامت من انشاء الله سه تا شهر سلامت را در ايران شکل مي دهم که توريسم سلامت به آنجا وارد مي کنيم مثل مناطق آزاد مي مانند که حتي فرماندار آنجا يک دکتر است شهردار آنجا خودش يک پزشک است و بيمارستانهاي بسيار مجهز بيمارستانهاي بسيار مدرن درست مي کنيم که اين پانصد ميليون جمعيت اطراف که با يک ساعت دو ساعت با هواپيما مي توانند بيايند خودشان را مداوا کنند، بيايند در اينجا مداوا کنند.

پيش بيني من اين است که ميليارد ها دلار فقط ما از طريق اين سه تا شهر سلامت مي تواند براي ملتمان در حقيقت به دست بياورد گردشگري مذهبي، ما واقعا يک پتانسيل خيلي عظيمي در بعد گردشگري مذهبي داريم از اين هم ما خوب استفاده نمي کنيم در نهايت يکي از آن ستونهاي جديدي که ما مي خواهيم زير اقتصاد ملي ايران بزنيم و آن را از حالت يک ستوني و تک محصولي بياوريم بيرون يکيش همين توريسم و گردشگري است که به آن خواهيم پرداخت .

مجري: متشکر آقاي دکتر از توضيحاتتون اگر بعنوان نکته پاياني مطلبي داريد بفرماييد؟

محسن رضايي: نکته پاياني من با همه ايرانيان خارج از کشور اين است که ما و شما دنبال يک رؤياي مقدسي هستيم مي خواهيم دوباره خودمان را پيدا کنيم مي خواهيم آن ايران بزرگ اسلامي را شکل بدهيم اما نه ايران بزرگ اسلامي که مثل دوران صفويه يا دورانهاي قبل از اسلام بخواهيم برويم لشگر کشي بکنيم نه ما نيازي به اين نداريم ما مي خواهيم تمام حوزه هاي تمدني ايران را احياء بکنيم با فرهنک و اقتصاد، و توسعه و گسترش فرهنگي و اقتصادي را مي خواهيم در منطقه داشته باشيم بهترين پتانسيل ها و بهترين ظرفيت ها امروز براي ملت ايران وجود دارد شما سفيران ما باشيد تقاضايي که سرباز ملت ايران از شما دارد اين است که شما خودتان را آماده چنين اتفاقي بکنيد.

بدون شک اين اتفاق خواهد افتاد ما در چارچوب اين مرزها با اين حالت بسته شدن به جايي نمي رسيم ما فضا را باز مي کنيم و از بعد فرهنگي، از بعد اقتصادي من نياز به همه ايرانيان خارج از کشور دارم که با سرمايه انسانيشان با سرمايه ماليشان با سرمايه ارتباطي که دارند واقعا سرمايه ارتباطي ايرانيان خارج از کشور خيلي سرمايه بزرگي است سرمايه هاي فن آوري که دارند سرمايه هاي علمي و دانشي که دارند.

انشاء الله بسيج بشويد و کمک بکنيد ما به اين رؤيايمان برسيم ايران بزرگ اسلامي منتظر من و شما است که بعد از اين همه مشکلات و عقب ماندگي ها انشاء‌الله به آن نقطه برسيم رؤيايي فکر نمي کنيم رؤيا داريم اما رؤيايي من فکر نمي کنم چون من همش با برنامه و تعقل و خرد حرکت مي کنم رؤيا داشتن خوب است اما رؤيايي عمل کردن سم مهلک اين کشور است ما به دنبال اين رؤيايمان که ايران بزرگ اسلامي است انشاء‌الله با کمک شما پيش خواهيم رفت و مطمئن هستم که خداي متعال و شهداي عزيز و گرانقدري که ما در اين مدت تقديم کرديم آنها هم کمک ما مي کنند تا به اين رؤيا انشاء الله دسترسي پيدا بکنيم والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته همه شما را به خداي بزرگ مي سپارم.
آخرین اخبار