این مهم نه تصادفی است و نه
مصلحت اندیشانه. بلكه ناشی از سازماندهی درستیاست که صاحبان کسب و کار و
تشکلهای نمایندگی آنها در چند سال اخیر آغاز کردهاند. در صورت توجه به
واژگان مورد استفاده کاندیداها پررنگی مواضع زیر قابل ملاحظه است:
بهبود فضای کسب و کار، ثبات بازار ارز، خصوصیسازی به جای خصولتی سازی،
بازپرداخت مطالبات پیمانکاران و کاهش تورم، پرداخت سهم بخش خصوصی از
هدفمندسازی یارانهها و... . همه اینها ثمره تلاشهایی است که جامعه فعالان
بخش خصوصی با درایت، بلندنظری و گستردگی آغاز کردهاند. از پیگیری برای
تصویب قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار تا صدور بیانیه مطالبات اتاق
بازرگانی ایران تا بیانیهها و مصاحبههای تشکلهای بخشی درباره مطالبات
پیمانکاران تا بزرگ کردن اهمیت شورای گفتوگوي دولت و بخش خصوصی و... .
این نشان می دهد بخش خصوصی توانسته است گفتمان مورد نظر خود را بر محیط
سیاسی مسلط کند که دستاوردی بینظیر در تاریخ حرکت صاحبان کسبوکار است.
این گفتمان با طرح توسط کاندیداها در رسانههای عمومی خودبهخود راه خود
را به افکارعمومی و گروههای اجتماعی دیگر نیز باز می کند و می تواند در
ارتقای جایگاه بخش خصوصی، کارفرمایان و کارآفرینان در نگاه مردم نقش بارزی
ایفا کند. نکته ای که هرگز نباید فراموش شود استمرار، گسترش و تعمیق این
حرکت اجتماعی است.
اینکه سیاست محوری را در عرصه سیاسی جایگزین سیاست بازی کنیم (تغییر
سیاستها به جای تغییر سیاستمداران) یعنی تلاش کنیم سیاستهای مورد نظر و
اصولی خود را عمومیسازی کنیم، مورد تایید قرار داده و به تصویب برسانیم.
این مهم در بخش خصوصی آغاز شده و نوید روزهای امیدبخشی می دهد.
بخش خصوصی باید انسجام و پیوند بیشتری در خود ایجاد کند، سیاستهای مورد
نظر خود را با مبانی تئوریک مناسب و با پشتوانه قدرت سازماندهی و با
گستردگی رسانهای بیشتری با افکار عمومی و اصحاب سیاست مطرح كند. در روزهای
پیشرو نیز نزدیکتر با کاندیداها طرح موضوع کند و برنامههای ایشان را
مطالبه و ارزیابی و نقد نماید.
الگوی حرکت بخش خصوصی ایران شایسته بهرهگیری توسط سایر گروههای اجتماعی است.