به گزارش ایران اکونومیست، با وجود تلاش های صورت گرفته در سال های گذشته برای تمرکززدایی از پایتخت و چتر حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای هنرمندان سراسر کشور، برخی فعالان این عرصه تمرکز هنرمندان، مجموعهداران و مراکز فرهنگی هنری مطرح کشور در تهران را مانع پیشرفت اقتصادی هنر در شهرستانها میدانند.
آنها معتقد هستند برای تقویت پیوند هنر و مردم باید فرهنگسازی کرد و در تاروپود باورها گنجاند که سرمایه گذاری برای خرید یک اثر هنری گاه از ارزش سپرده گذاری در بانک می تواند بیشتر باشد و افراد علاوه بر صرفه اقتصادی، از میزبانی آثار زیبا و الهام بخش برای زندگی پرنشاط و همچنین امکان انتقال و ترویج فرهنگ اصیل کشور بهره مند می شوند.
از دیگر سو و به گفته برخی پژوهشگران، از پذیرفتهشدن نقش اقتصادی هنر در ایران، بیش از نیمقرن نمیگذرد. شناخت زمینههای اقتصادی هنر و نقشی که میتواند در رونق و شکوفایی اقتصاد داشته باشد، با شکلگیری نگاهی جدید به فرهنگ و هنر آغاز شد و امروز مروری بر دیدگاه های هنرمندان فعال در شهر شیراز می تواند چراغ راهی برای رونق بخشیدن به اقتصاد هنر در سراسر کشور تلقی شود.
** ارزش آثار هنری در بلندمدت از سود بانکی و زمین نیز بیشتر است
به باور برخی پژوهشگران، اقتصادیشدن هنر به کالاشدن آن میانجامد، موضوعی که ممکن است خوشایند بسیاری از هنرمندان نباشد؛ اما آن زمان که برای خریداری شیء یا خدمتی هنری پولی پرداخت میشود، ناگزیر باید پذیرفت با کالایی مواجه هستیم که ارزش آن را میتوان براساس توانمندیهای هنرمند و آینده آن اثر ازلحاظ اقتصادی سنجید. از این منظر، طرز تفکرهایی که اجازه نمیدهد هنر بهمثابه کالا دیده شود، در دنیای امروز شکستخورده است.
نیما تقوی مدیر مجموعه فرهنگیهنری و گالری پیرسوک معتقد است: نباید اثر هنری را خارج از ویژگی کالابودن آن دید. او میافزاید: بسیاری از افراد هنوز به خرید تابلویی نقاشی بهمنزله خرید کالایی که هم میتوان از زیبایی آن بهرهمند شد و هم بر اثر گذر زمان دارای ارزش افزوده میشود، نگاه نمیکنیم. اگر یاد بگیریم چه اثری را خریداری و نگهداری کنیم، در درازمدت میتوان از مجموعهای هنری برخوردار بود که ارزش مادی آن از سود بانکی و زمین نیز بیشتر است.
این فعال هنری گسست میان مردم، هنر و هنرمند را یکی از معضلات شکوفانشدن اقتصاد هنری در شیراز میداند و به خبرنگار ایرنا میگوید: تا پرکردن این گسست راه درازی در پیش است؛ زیرا مردم هنوز هنر خوب را نمیشناسند چه شعری خوب باشد، چه فیلمی خوب و چه اثر تجسمی قابلاعتنا. ما باید اثری را تولید کنیم که قابل ارائه باشد؛ یعنی مردم بخواهند که آن را بخرند و بتوانند با اثر هنری ارتباط برقرار کنند.
تقوی یکی از موانع مهم در راه ارتباط هنرمند و مردم را سانسور عنوان میکند و میافزاید: ممیزی باعث میشود هنرمند نتواند اثری را ارائه کند که مخاطب تشنه آن است؛ از سوی دیگر کاهش نقدینگی و قدرت خرید مردم نیز باعث میشود بازار خرید و فروش اثر هنری چندان طرفداری نداشته باشد؛ بنابراین پویایی اقتصاد بهطور کلی، بر پویایی اقتصاد هنری تأثیر میگذارد.
وی تمرکز هنرمندان، مجموعهداران و مراکز فرهنگی هنری را در تهران مانع پیشرفت اقتصادی هنر در شهرستانها میداند و معتقد است این موضوع بر گسست میان مردم و هنر نیز تأثیرگذار است.
** بار اصلی اقتصاد هنر بر دوش مخاطب است
محمدعلی مسجدی فعال حوزه موسیقی و مدیر خانه هنر شیراز نیز میگوید: باید بپذیریم که وقتی بحث اقتصاد در هنر مطرح میشود، خودبهخود به کالاشدن هنر میاندیشیم.
وی با بیان اینکه اثر هنری در حوزه موسیقی برمبنای سلیقه مردم به فروش میرود، بر اهمیت آموزش درست مخاطب تأکید میکند و میافزاید: مشکل اینجاست که هیچکس به دنیای هنر وارد نمیشود که مخاطب یا مترجم هنری یا منتقد هنری شود و تعداد کسانی نیز که بهگونهای هدفمند منتقد و مخاطب شده باشند، انگشتشمار است.
مسجدی همچنین دو موضوع نبود سیستم کیفیتسنجی و نبود استاندارد معتبر را عامل اوضاع نابسامان اقتصادی هنر میداند و تأکید میکند: این موضوع باعث شده بار اصلی اقتصاد هنر روی دوش مخاطب بیفتد و مخاطب هم با نگاهی محدودتر به هنر نگاه میکند که باعث میشود کمّیشدن، جای کیفیت را بگیرد و تنبلی به فضای هنری تزریق شود؛ از سوی دیگر، چون هنرمند به مخاطب وابسته میشود نیازی به تلاش بیشتر برای ارائه اثر هنری باکیفیتتر نمیبیند.
وی ادامه میدهد: ما باید همه ذائقهها را بپذیریم و برای همه کار تولید کنیم؛ اما درست ارزشگذاری کنیم؛ زیرا این هنر، چرخه اقتصادی را وادار به تولید نمیکند، بلکه آن را به رکود میکشاند.
** اقتصاد هنر زیر سایه نفت
این هنرمند معتقد است: تا زمانی که نفت داریم مشکل فرهنگیهنریمان حل نمیشود. وی تصریح میکند: دولت میتواند بودجه هنر را از خود هنر بهدست آورد. وقتی مبلغی از هزینه اجرای کنسرت بابت عوارض کسر میشود، باید بپرسیم آیا این عوارض برای خود هنر صرف میشود یا خیر و اگر چنین شود، دولت دیگر نیازی به تعیین بودجه جداگانه برای هنر ندارد.
مسجدی یکی از مشکلات حوزه اقتصادی موسیقی را در شیراز توجه به کمیت به جای کیفیت میداند و عنوان میکند: فضای فعلی به صورت هدفمند بهسمت بیکیفیتشدن میرود. آموزشگاههایی هستند که با تبلیغ پرهنرجوترین آموزشگاه جنوب کشور، مردم را جذب میکنند و به جایی رسیدهایم که این شعار توی ذوق نمیزند، بلکه ما را جذب میکند و این موضوع نشان میدهد که کمیت، اثر هنری و مخاطب را ارزشگذاری میکند.
این فعال هنری برای برونرفت از بحران اقتصادی در حوزه موسیقی دو راهکار ارائه میدهد؛ یکی افزایش عناصر کیفی در هنر دولتی با هدف جذب و آموزش مخاطب و دیگری استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی برای درمعرض قراردادن آثار هنری خوب و باارزش که باعث میشود فضایی آزاد برای نقد سیاستگذاری فرهنگیهنری فراهم شود که هم برای مخاطب و هم برای هنرمند مطلوب است.
** عدم بازگشت سرمایه باعث بیانگیزگی در تئاتر شده است
ابوالفضل فرهادی کارگردان تئاتر نیز عدم تأمین مالی و بیپشتوانگی دولتی هنرمندان تئاتری را دلیل رکود این هنر در سالهای اخیر در شیراز میداند و میگوید: علاوه بر نبود آموزش صحیح و امکانات مناسب، نداشتن حاشیه امنیت مالی و توجیه اقتصادی در عرصه تولید نمایش، هنرمندان را بهناچار به سمت کسب درآمدی دیگر برای گذران زندگی کشانده است.
وی میافزاید: مشکلات اقتصادی فعالان تئاتر باعث شده بسیاری از افراد با استعداد، شور و اشتیاق خود را برای تولید تئاتر ازدست دهند و اینگونه شاهد رکود و بیانگیزگی در تئاتر شیراز شدهایم. تولیدات امروز تئاتر شیراز در کمترین زمان ممکن با حداقل امکانات در پلاتوهای کوچک و بیکیفیت نمایشی تولید میشود و به دلیل نبود تماشاخانههای مناسب و کم، در کمترین زمان، معمولاً در بازه 10 تا 15 شب، به اجرا در میآید و در نهایت موجب وضعیت نامطلوب درآمدی و عدم بازگشت سرمایه میشود.
فرهادی با بیان اینکه عدم بازگشت سرمایه علاوه بر کارگردان، موجب نارضایتی دیگر عوامل نمایش نیز میشود که درنهایت به کنارهگیری از تئاتر میانجامد، میگوید: این چرخه باطل با آمدن گروهی از علاقهمندان و فارغالتحصیلان دانشگاهی باانگیزه دوباره و چندباره تکرار میشود.
وی عنوان میکند: شاید برخی، در نگاه اول بسیاری از مشکلات حوزه تئاتر را معطوف به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بدانند که حتی با توجه به تنگناهای مالی فراروی دولت، اندک بودجه حمایتی گروههای نمایشی نیز قطع شده است اما ناتوانی گروههای نمایشی در تولید اثر باکیفیت و نیز جذب سرمایه و حمایت مالی از جانب سایر ارگانها و حتی نهادهای متولی فرهنگ نیز عاملی بسیار مهم بهشمار میرود.
این کارگردان تئاتر میافزاید: نبود آموزش صحیح در عرصه تئاتر فارس نیز از دیگر معضلاتی است که بر اقتصاد این هنر تأثیر میگذارد؛ همچنین باید به سیاستهای فرهنگی غلط و سلیقهای مدیران و برنامهریزان هنری نیز اشاره کرد که بدون داشتن چشمانداز درازمدت و هدفگذاری مشخص با عزل و نصب مدیران متولی فرهنگ و هنر دستخوش تغییرات بسیار شدهاند.
** ساختهشدن تالار مرکزی شیراز وضع هنر و اقتصاد آن را بهبود میبخشد
فرهادی به سرانجامرساندن ساخت تالار مرکزی شیراز را اتفاقی مبارک میخواند که بخشی از مشکلات امروز تئاتر شیراز را ازمیان برمیدارد و موجب میشود گروههای نمایشی فعال بتوانند به پشتوانه امکاناتی که برای این مجموعه بزرگ پیشبینی شده، به تولید آثار با کیفیت همت گمارند.
وی با تأکید بر اینکه حمایت بخش خصوصی نیز مسیر دستیابی به اهداف را کوتاهتر میکند، عنوان میکند: انجمن هنرهای نمایشی و خانه تئاتر شیراز بهمنزله نهادهای صنفی در حوزه تئاتر میتوانند با برنامهریزی حساب شده بلندمدت و تشکیل کارگروههای تخصصی، زمینه شناسایی آسیبهای این حوزه را فراهم آورند و با همکاری هنرمندان باتجربه، ضمن حمایت از گروههای نمایشی راهی مناسب برای برونرفت از رکود فعلی بیابند.
سرمایهگذاری هنری در شیراز هم از آن رو که این شهر از دیرباز با عنوان پایتخت فرهنگی ایران شناخته میشده است و هم از آن جهت که هنرمندان بسیاری را در دامن خود پرورانده است، حائز اهمیت است و با درنظرگرفتن اقبال مردمی و نقش هنر در زندگی مردم می توان امکان جذب سرمایههای علاقهمندان به حوزه اقتصاد هنر را نیز در این شهر با قدمت و سابقه فرهنگی فراهم آورد.
در این میان، نباید فراموش کرد تا رسیدن به جایگاهی که دستکم پایتخت از آن برخوردار است، راه درازی مانده است و بهرهگیری از نظرات فعالان و هنرمندانی که در این عرصه دچار سود و زیان میشوند، بهترین راه برای شناسایی راهکارهای رونق اقتصادی هنر به ویژه در شهرستانها بهشمار میرود.