اخیرا کلیپی تصویری با شرکت دو کارشناس نا آشنا با مباحث هسته ای تهیه شده است که تلاش زیادی دارد که به استناد گزارش تهیه شده توسط اندیشکده گروه بین المللی بحران اثبات نماید که متن برجام سال ها پیش توسط وزارت امور خارجه آمریکا نوشته شده بود و دو سال مذاکرات شبانه روزی مذاکرات هسته ای ژنو و وین فقط نمایشی برای گول زدن افکار عمومی بود و اینکه ایران هم این متن از قبل تهیه شده را کاملا پذیرفت مگر احتمالا یک تغییرات غیر محتوایی و جزئی که تفاوتی در کل ماجرا ایجاد نمی کند.
اما موضوع چیست؟
گروه بین المللی بحران که اندیشکده ای غیردولتی است در ماه مه سال 2014 یعنی بعد از پایان توافق تفاهم ژنو و چند ماه پس از شروع مذاکرات برجام، گزارشی منتشر نموده و توصیه هایی به زعم خود در خصوص پیشبرد توافق نهایی هسته ای ارائه نموده است.
تمامی متن توصیه های گروه بحران بین المللی که بخش اصلی گزارش آنها می باشد حدود سه صفحه و نیم بوده و بقیه ی گزارش، توضیحات و مقدمات متن توصیه ها است؛ اما متن برجام حدود یکصد و هفتاد صفحه است. عجیب است که این کارشناسان اصرار می کنند که نود درصد متن 170 صفحه ای برجام مو به مو در این متن به این کوتاهی تکرار شده است. در حالی که هر خواننده ساده با مقایسه این متن با برجام به سرعت پی خواهد برد که اتفاقا هیچگونه شباهتی میان عبارت بندی های این دو متن وجود ندارد.
کارشناسان مسحور دو مورد تشابه در دو متن شده اند: اشاره به سالن های آ و بی در نطنز و اشاره به تعداد حدود 6 هزار سانتریفیوژ در نطنز. پیشنهاد توافق پیرامون تعداد 6 هزار سانتریفیوژ مطلب جدیدی نبوده و مکررا توسط دیوید آلبرایت مطرح شده بود.
انتقال سانتریفیوژهای مازاد به سالن بی در نطنز هم که وجود آنها توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی سالها پیش برای همه شناخته بود، تنها امکان عملی و ممکن به عنوان محل انبار سانتریفیوژهای مازاد قابل طرح بود و تا آن زمان در اظهارات و مواضع مقامات رسمی و تحقیقاتی غربی به طور مکرر مطرح شده بود، اما تعجب آورتر اصرار این دو کارشناس به شباهت متن توصیه گروه بحران در این خصوص با متن برجام می باشد که اتفاقا کاملا متباین و متفاوت از هم هستند.
بر خلاف ادعای این آقایان بر اساس برجام سانتریفیوژهای مازاد فردو به سالن بی در نطنز منتقل نمی شوند بلکه 1044 سانتریفیوژ سایت فردو در همان سایت باقی می مانند که این خود از دستاوردهای مهم ایران و از توافقات مهم برجام می باشد.
واقعیت آن است که متن برجام اصلا هیچ شباهتی به متن گروه بحران ندارد. برای اثبات این موضوع فقط کافی است بخش بسیار کوتاه چند خطی متن گروه بحران در خصوص بحث رفع تحریم ها با متن و ضمائم طولانی دهها صفحه ای برجام در بحث رفع تحریم ها مقایسه شود.
کارشناسان گروه بحران هیچ وقت در آن موقع فکر هم نمی کردند که لغو تحریم های نفتی، صادرات گاز، پتروشیمی و بقیه موارد در همان مرحله اول ممکن باشد و لذا توصیه کرده بودند که لغو تحریم های نفت و گاز و پتروشیمی و کشتیرانی و غیره در سه مرحله و ظرف 10 سال انجام گیرد و درآمدهای بلوکه شده آنهم نفتی نیز طی سه مرحله دهساله و در هر مرحله فقط بخشی از آنها برای تامین هزینه مواد غذایی و دارویی در اختیار ایران قرار گیرد.
امید است عزیزانی که به تاریخ مذاکرات هسته ای ایران علاقه مندند حتما این گزارش گروه بحران و توصیه های مندرج در آنرا مطالعه کنند و آنرا با جزئیات نهایی مورد توافق در برجام مقایسه کنند؛ این گزارش خود سند درخشانی بر اثبات موفقیت جمهوری اسلامی ایران در پیشبرد و تامین اهداف ملی خود در مذاکرات هسته ای می باشد.
*اطلاعات تکمیلی و مقایسه پیشنهادات گروه بین المللی بحران و مفاد مندرج در برجام
با توجه به استقبال عزیزان در خصوص مباحث یادداشت مربوط به توصیه های گروه بین المللی بحران وعلاقه مندی آنها به داشتن اطلاعات بیشتر در خصوص عدم امکان درج توصیه های آن گروه در متن برجام، اطلاعات تکمیلی در این زمینه به این شرح تقدیم می شود:
با حصول تفاهم ژنو و آغاز مذاکرات هسته ای برجام، بسیاری از موسسات تخصصی بین المللی که پیرامون مسائل هسته ای و یا حوزه های امنیت بین المللی و سیاست بین الملل کار می کنند، کار بر روی ارائه پیشنهاداتی برای پیشبرد توافق هسته ای میان ایران و کشورهای 1+5 را آغاز کردند.
از جمله این موسسات «گروه بین المللی بحران» بود که با تمرکز جدی بر روی مباحث هسته ای ایران و ایجاد زیرگروه های تخصصی تلاش داشت پیشنهاداتِ به زعم خود سازنده و مبتکرانه ای برای حل و فصل مباحث مورد اختلاف میان ایران و دیگر اعضا ارائه نماید؛ این گروه نتیجه بررسی های خود را در 9 ماه مه 2014 یعنی چند ماه پس از آغاز مذاکرات هسته ای وین منتشر نمود.
این مجموعه حاوی سه صفحه و نیم پیشنهادهای مشخصی از سوی گروه بود و دیگر قسمت های گزارش به توضیح همین توصیه ها می پرداخت. توصیه های گروه بین المللی بحران برگرفته از مذاکرات و نگرش های اظهار شده در طول مذاکرات از سوی ایران و طرف های دیگر مذاکره کننده بود که در مواضع علنی آنها وجود داشت یا در مباحث انجام شده در اندیشکده های مطالعاتی بیان شده بود.
مطالعه این مجموعه پیشنهادات از نظر تاریخ زنده مذاکرات برجام حائز اهمیت می باشد و می تواند ارزش های برخی از محورهای مهم توافق شده در برجام را روشن نماید. ما در اینجا بحث روی محورهای این پیشنهاد را در دو بخش «تعهدات هسته ای» و بعد بحث «رفع تحریم ها» دنبال می کنیم:
**بحث تعهدات هسته ای:
به طور اصولی توافق پیرامون چارچوب تعهدات ایران در خصوص غنی سازی فقط شامل تعداد سانتریفیوژ نمی باشد، بلکه چند محور عمده را شامل می شود که ما تصویر کامل را وقتی می توانیم ارزیابی کنیم که این محورها در کنار هم قرار گیرند. اجزای مهم و اصلی در تعیین نوع رهیافت توافق پیرامون غنی سازی برنامه هسته ای ایران را این عناصر تشکیل می دهند:
١- تعداد سانتریفیوژ،
٢- ابعاد برنامه تحقیق و توسعه،
٣- حجم ذخایر اورانیوم غنی شده در تاسیسات،
٤- مجموعه اقدامات بازرسی و نظارت بر برنامه هسته ای،
٥- تعیین وضعیت سایت فردو،
٦- اقدامات شفافیت در دیگر عرصه ها شامل بحث ممنوعیت آزمایشات هسته ای و بحث موشکهای بالستیک.
حالا برای داشتن یک ارزیابی دقیق تر از مجموعه توصیه های «گروه بین المللی بحران»، لازم است ببینیم که توصیه های این گروه در موارد 6 گانه بالا چه می باشد. با مراجعه به پیشنهاد این گروه برای حصول توافق هسته ای، می توان ملاحظه کرد که گروه بطور خاص این توصیه ها را در موارد بالا به ایران و کشورهای مذاکره کننده ارائه کرده است:
١- تعداد کل سانتریفیوژهای ایران به 6400 سانتریفیوژ کاهش یابند و مازاد این تعداد سانتریفیوژ در نطنز و فردو به سالن B در نطنز انبار شوند.
٢- حداکثر ظرفیت ماشینی که ایران می تواند در سالن تحقیق و توسعه نطنز روی آن کار کند پنج 'سو' باشد و این یعنی برنامه تحقیق و توسعه ایران نهایتا به ماشین های موجود محدود شود و ایران روی هیچ ماشین جدیدی از جمله IR 8 کار تحقیق و توسعه را انجام ندهد.
٣- در خصوص حجم ذخایر غنی سازی، ایران سیاست غنی سازی صفر را بپذیرد یعنی قبل از اجرای توافق، ایران تمامی ذخایر اورانیوم خود را مصرف کامل کرده یا به میله های سوخت تبدیل کند و حجم ذخایر خود را به صفر برساند. این یعنی ایران هیچگاه اورانیوم غنی شده ذخیره نکند و تمامی نیازهای خود را از دیگران تامین کند.
٤- ایران ضمن اجرای مقررات پروتکل الحاقی، هر گونه اقدامات لازم نظارتی فراتر از پروتکل الحاقی را برای نظارت برتاسیسات تولیدی، تبدیلی و معادن خود بپذیرد.
٥- ایران سایت فردو را به مرکزی برای تحقیقات هسته ای تبدیل کند، مرکزی که فاقد ماشین های سانتریفیوژ باشد، مگر برای تست تنها یک ماشین در شرایط خاص.
٦- پنج تا هفت سال پس از اجرای تعهدات هسته ای، ایران تعهد نماید که اول به معاهده ممنوعیت آزمایشات هسته ای و سپس به سند بین المللی کردارنامه موشک های بالستیک لاهه می پیوندد. ایران همچنین باید تمامی قوانین و مقررات نقل و انتقال فن آوریهای هسته ای مصوب کشورهای غرب را بپذیرد.
کافیست حالا برای داشتن یک ارزیابی صحیح، مفاد تعهدات نهایی مندرج در برجام را در همین موارد در نظر بگیریم:
١- تعداد سانتریفیوژهای نطنز 5060 بوده و مازاد این تعداد برای استفاده های بعدی در سالن B در نطنز نگهداری می شوند.
٢- ایران تحقیق و توسعه روی تمامی ماشین های خود از جمله IR 8 را ادامه و بعد از یک دوره 10 ساله آنها را به مرحله تولید می رساند.
٣- ایران در هر شرایطی قادر خواهد بود 300 کیلوگرم اورانیوم غنی شده را در تاسیسات هسته ای خود ذخیره داشته باشد.
٤- تعهدات ایران در خصوص برنامه های بازرسی و نظارتی آژانس در حد پروتکل الحاقی بوده و ایران اقدامی فراتر از پروتکل الحاقی را به عنوان یک کشور استثناء نمی پذیرد.
٥- برای تضمین برنامه غنی سازی، ایران 1040 سانتریفیوژ را در سایت فردو حفظ می کند. همچنین ایران برنامه تولید مواد هسته ای پایدار با استفاده از سانتریفیوژ را در سایت فردو راه اندازی خواهد نمود.
٦- ایران هیچ اقدامی فراتر در خصوص تعهد به پیوستن به معاهده ممنوعیت آزمایشات هسته ای و محدودیت های موشکی را نمی پذیرد.
همانگونه که ملاحظه می شود از میان 6 محور کلیدی برنامه غنی سازی، گروه بحران فقط حاضر شده است در تعداد سانتریفیوژها پیشنهاد منصفانه ای به مذاکره کنندگان تفاهم هسته ای ارائه نماید، اما در باقی پنج محور باقیمانده پیشنهاداتی مطرح کرده است که هیچیک از آنها به هیچوجه برای ایران قابل قبول نبوده است.
**بحث لغو تحریم های یکجانبه و چند جانبه
توصیه های این گروه (بحران) پیرامون لغو تحریم های بین المللی، مالی و اقتصادی بدین شرح است:
- کشورها رفع تحریم های تفاهم ژنو را ادامه دهند و نیمی از عایدات نفت ایران را از طریق اقساط ماهانه آزاد کنند.
- به تدریج صادرات نفت ایران به اروپا از سر گرفته شود.
- تجارت و فروش اقلام انسانی به ایران افزایش یابد.
- پنج تا هفت سال بعد از اجرای توافقات قبلی کشورها به تدریج سهم 50 درصدی آزاد سازی درآمدهای ایران را افزایش دهند و به تدریج اجازه افزایش سرمایه گذاری در صنعت پتروشیمی ایران صادر شود.
- در مرحله سوم یعنی هشت تا 10 سال بعد از اجرای موفق مرحله دوم، به تدریج تحریم ها در حوزه گازی برداشته شود و بعد اقداماتی برای لغو تحریم ها در حوزه ی نفتی صورت گیرند.
چنانچه ملاحظه می فرمایید زیربنای توصیه های گروه بین المللی بحران بر این فرض استوار است که تحریم های ایران تا سال های طولانی حفظ می شوند و 10 سال بطول می انجامد که کشورها تحریم های نفت و گاز ایران را آن هم مشروط به پذیرش تعهدات دیگر از جمله تعهدات موشکی ایران بر می دارند؛ فرض این است که در طی همه این 10سال نیز حجم صادرات نفت ایران به همان میزان یک میلیون بشکه در روز که میزان مورد توافق در تفاهم موقت ژنو بود محدود می ماند.
بدین ترتیب انواع و اقسام تحریم های دیگر نیز بر سر جای خود باقی می مانند و حتی قطعنامه های شورای امنیت نیز کاملا حفظ و اجرا میشوند.
این پیشنهادات را اگر با مفاد برجام مقایسه کنیم به تفاوت بنیادین این توصیه ها با متن تفاهم برجام پی می بریم. برجام ضمن لغو تمامی قطعنامه های شورای امنیت و شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، تمامی کشورها را متعهد می کند که تمامی تحریم های مالی، بانکی، اقتصادی، انرژی شامل نفت و گاز و همچنین تحریم های حمل و نقل شامل کشتیرانی و هواپیمایی و غیره و غیره را در همان روز اول اجرای برجام لغو کنند.
حمید بعیدی نژاد سفیر ایران در لندن