نبود پیامرسان شاخص داخلی در کنار این موارد باعث شده است که تلگرام نقشهای سامانههای توزیع محتوا، بازاریابی دیجیتال، سرویسهای خبررسانی، پلتفرمهای کسبوکاری و... را همزمان بازی کند که این امر باعث اتکای بیش از حد مردم و کسب و کارها به این پیامرسان شده است.
به دلیل استفاده گسترده، وجود ویژگیهای مناسب و همچنین هزینه پایین ایجاد اشتغال، کسبوکارهای خُرد و خانگی متعددی نیز روی این پیامرسان شکل گرفتهاند که آمارهای مراجع مختلف حکایت از وجود چند 10 هزار تا چند صد هزار کسب و کار تلگرامی دارند.
ضمن پذیرش محتواهای بعضاً نامناسب، مزایای تلگرام به واسطه ظرفیتهای بسیار بزرگی که به وجود آورده است، قابل چشمپوشی یا کتمان نیست.
لذا کسانی که بر فیلتر کردن این شبکه اجتماعی پافشاری میکنند، باید راهکار کارایی را نیز ارائه دهند که عدم نابودی کسب و کارهای این حوزه و بروز معضلات و نارضایتیهای اقتصادی گسترده را نیز تضمین کنند.
با وجود اینکه اکثر فعالان حوزه، با تمام وجود آرزوی گسترش زیرساختها و ابزارهای داخلی را دارند، ولی تقریباً اکثر آنها نیز معتقدند در حال حاضر جایگزینهای مناسبی برای تلگرام وجود نداشته و حتی در صورت وجود ابزارهای مناسب، جایگزینی یکشبه جراحات سنگینی را به دنبال دارد. لذا، اتخاذ راهکارهای میانمدت اجتناب ناپذیر است. در این راستا لازم است اقدامات مختلفی انجام شود که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
الف) بازگرداندن اعتماد کاربران داخلی به سرویسهای داخلی. اگر بخواهیم سرویسهای داخلی رشد کنند قبل از هر چیز باید اعتماد از دست رفته کاربران را جلب کنیم.
بدیهی است که با فیلترینگ بدون جایگزینی، که باعث اختلال در زندگی و روزی مردم میشود، نمیتوان از اعتماد سخن گفت. روشن است که با امکان رخداد فیلترینگ یکباره سرویسهای داخلی که به صورت گسترده شاهد آن هستیم، کاربران نمیتوانند به این سرویسها اعتماد کرده و کسب و کار خود را روی آنها بنا کنند.
پر واضح است که با آییننامهای که به صورت عمومی منتشر میشود و در ابتدای آن «امکان اعمال حاکمیت» شرط حمایت از پیامرسانهای داخلی ذکر میشود، نمیتوان در جلب حمایت عمومی (که حریم خصوصی مهمترین دغدغه آنهاست) موفق بود.
ب) تقسیم بار موجود روی دوش پیامرسانها. همان گونه که مشاهده شد، پیامرسانها به ابزارهای همهکاره تبدیل شدهاند. یکی از راهکارهای جلوگیری از این موضوع، رفع فیلتر شبکههای اجتماعی خاص منظوره نظیر توئیتر، فیسبوک، پینترست، مدیوم، یوتیوب و... است تا بتوان نسبت به توزیع بار و جلوگیری از ایجاد نقطه بحران اقدام کرد.
همچنین با اجازه توسعه پلتفرمهای کسب و کاری اقتصاد مشارکتی میتوان کسب و کارها را از محیط شبکههای اجتماعی به محیط واقعی خود بازگرداند. متأسفانه در حال حاضر مشکلات بسیار گستردهای بر سر راه پلتفرمهای کسب و کاری وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به موضوع متولیان متعدد، لزوم تفکیک جرم کاربر و پلتفرم، سایه همیشگی فیلتر شدن و... اشاره کرد.
ج) کاهش مخاطرات کسب و کاری برای منطقی کردن سرمایهگذاری در این حوزهها. بدیهی است تا زمانی که با دید امنیتی به فضای کسب و کاری نگاه کنیم و سرویسهای داخلی زیر بار تهدیدها و درخواستهای مکرر نهادها و مراجع مختلف و فیلترینگ هستند، یا به قول یکی از وزرای محترم اماننامه قضایی و امنیتی نیاز دارند، امکان سرمایهگذاری برای توسعه کسبوکارها وجود ندارد.
در این فضا از چه کسانی میتوانیم انتظار داشته باشیم که روی توسعه سرویسهای داخلی سرمایهگذاری کنند؟ کافی است یکبار دیگر راهکارهای فوق را مرور کنیم تا متوجه شویم که یک سر همه راهکارهای برونرفت از وضعیت فعلی به نیاز به تغییر جدی در سیاستهای مربوط به فیلترینگ میرسد!
به نظر میرسد که همانند دوران ویدیو، ماهواره و اینترنت، راه دیگری جز عبور از فیلترینگ وجود ندارد. به ویژه در فضای فناوریهای جدیدی که با سرعت سرسامآوری رشد میکنند و اگر امروز به درستی این تصمیم گرفته نشود، ممکن است فردا دیر باشد و دیگر حتی ایجاد انحصار برای داخلیها، مصوبات حمایتی و حتی فیلترینگ فیلترشکنها هم کاری از پیش نبرد.
جعفر محمدی عضو کمیته راهبری مرکز نوآوری ICT دانشگاه صنعتی شریف