محمدعلی وکیلی، نماینده از نمایندگان مجلس در صفحه توئیتر خود نوشت: «حضرت آقای صدیقی خسارت انفعال ادعایی نمایندگان ملت بمراتب کمتر از تعابیر تحقیرآمیز و دونشانی چون آشغال برای معترضین است، متاسفانه این رفتارها نتیجه نگاه از بالاست». سخنان صدیقی برای بسیاری افراد حتی بعضی اصولگرایان یادآور کلمه «خس و خاشاک» بود که محمود احمدی نژاد بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 به کار برد.
هشت سال پیش وقتی احمدی نژاد در جمع هواداران خود در میدان ولیعصر از کلمه خس و خاشاک استفاده کرد، بسیاری از طرفداران او بر آن شدند تا بگویند احمدی نژاد به مردم توهین نکرده و منظورش دشمنان خارج نشین ملت بوده است. با این حال مخالفان احمدی نژاد هنوز که هنوز است نظر دیگری دارند. عزت الله ضرغامی، فعال سیاسی اصولگرا نیز از جمله افرادی بود که به کار بردن اظهارات دیروز امام جمعه تهران را با سخنان احمدی نژاد در سال 88 مقایسه کرده است. او گفته: تعبیر کلی «آشغال» در مورد معترضین مشابه «خس و خشاک» هزینه ساز است.
چرا کسی به احمدی نژاد و علم الهدی معترض نشد؟
بعضی نیز اظهارات صدیقی را مشابه اظهارات امام جمعه مشهد در سال 88
دانستند. آیت الله علم الهدی، امام جمعه مشهد که آن سال برای شرکت
راهپیمایی 9 دی به تهران آمده بود، افرادی که در اعتراضات سال 88 شرکت کرده
بودند را بزغاله و گوساله خواند.
سید ناصر قوامی، رئیس کمسیون قضایی و حقوقی مجلس ششم در واکنش خود به اظهارات دیروز خطیب جمعه تهران گفته: «سال 88 هم آقای علم الهدی در تریبون نماز جمعه مردم را بزغاله و گوساله خطاب کرد اما کسی به او اعتراضی نکرد و بازخواست نشد. همان سال احمدی نژاد مردمی را که به نتیجه انتخابات معترض بودند خس و خاشاک خواند و کسی هم به او معترض نشد.»
قوامی با بیان اینکه «اینگونه رفتار و ادبیات برای مردم ما ناآشنا نیست» گفته: «با این افراد در سال 88 که آتش روی بنزین ریختند نه تنها برخوردی نشد و اعتراضی هم به آنان نشد بلکه تشویق هم شدند. بنابراین طبیعی است که باز هم از این ادبیات استفاده کنند. نتیجه آن رفتارها هم در سال 88 دیدیم.»
آقای صدیقی؛ میشود فقط روضه بخوانید؟
مصطفی تاجزاده نیز در صفحه توئیتر خود نوشت: آشغال نامیدن و بدتر از آن
آشغال دانستن فرزندان معترض و سرخورده ما که همگی پس از انقلاب به دنیا
آمدهاند، به دور از منش نبوی و علوی است. اگر نمیتوانیم دردی دوا کنیم،
نمک بر زخمشان نپاشیم. احترامشان را نگه دارید و به شعور این ملت شریف و
بافرهنگ توهین نکنید.
اظهارات امام جمعه تهران با واکنش یک چهره روحانی هم روبه رو شد. حجت الاسلام محمدرضا زائری، روحانی روزنامه نگار در یادداشتی با عنوان «آقای صدیقی؛ میشود فقط روضه بخوانید؟» خطاب به صدیقی نوشت: چرا آقایان متوجه نیستند که بیرون از اتاقهای دربسته و پشت دیوارهای محافظان شان هم مردمی هستند؟ چرا آقایان نمیدانند که جز تحلیلهای بولتن سیاسی رسمی و محدودشان چیزهایی در متن جامعه جاری است؟ چرا آقایان نمیفهمند که کلمه به کلمه و جمله به جمله شان در این روزگار توسط رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی در فضای مجازی میگردد و شنیده یا خوانده میشود؟ آیا تحریک کردن عواطف بخشی از جامعه با عباراتی مثل «یک مشت آشغال» صواب است؟ آیا انگشت کردن در زخمی که همه -حتی رهبر انقلاب در سخنان اخیرشان- برای التیام آن میکوشند رواست؟
توضیح صدیقی: به معترضین بی احترامی نکردم
بعد از این واکنش ها، حجت الاسلام صدیقی بر آن شد تا درباره کلامی که به
کار برده بود توضیحاتی ارائه دهد. او به خبرگزاری دانشجو گفته: وقتی بنده
میگویم مردم جمع شده اند، معاذالله نمیتوانم بگویم که مردم چه هستند و
روشن است که اگر دریایی بوجود آمده و موج این دریا «آشغال» را برده، همان
فضای فتنه بوده است و اصلا کاری به اشخاص ندارم. وی با اشاره به تجمع مردم
در نهم دی سال 96 گفت: اجتماع مردم همانند نهم دی هشتاد و هشت بود. فضایی
که دشمن بوجود میآورد مثل آشغالی است که مزاحم است و این اجتماع مردم فضای
فتنه و آشوب را میبرد.
خطیب موقت تهران افزود: الحمدلله رب العالمین مردم ما را از خودشان میدانند و من هم به مردم عشق دارم. من خدا را شکر میکنم که در خدمت مردم هستم و در میان آنها هستم. در این خطبه هم من نماینده مردم و بلندگوی آنها بودم. او گفته: در این خطبه نهایت احترام را به مردم کردیم، از آنها تشکر کردیم و امکان ندارد من بخواهم به مردم حتی معترضین و آنهایی که بخاطر اعتراض بیرون آمدند هیچ بی احترامی بکنم. صدیقی در این توضیحات گفته که قصد اهانت به معترضین نداشته و مردم را از کسانی که قصد آشوب دارند جدا می داند.
مردم را به طیفی از هواداران سیاسی تقلیل ندهیم
عبدالله ناصری، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل سیاسی در گفت و گو با فرارو
می گوید جریانات سیاسی نباید مردم را به طیفی از هواداران خود تقلیل دهند.
اعتراضات اخیر به هیچ کدام از جریانات سیاسی تعلق نداشت، بلکه اعتراضات
مدنی بود که با زمینههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شکل گرفت. این اعتراضات
کاملا ناشی از احساس ناامیدی و ناکارآمدی بود. این استاد دانشگاه ادامه می
دهد: باید اعتراضات اخیر را یک حرکت معنادار بدانیم. هرچقدر بخواهیم
درباره این اتفاقات تعلل کنیم و ساکنین این سرزمین را از عناصر هشدار دهنده
ندانیم، اشتباه کردیم. باید طبق قانون اساسی برای اعتراضات مدنی فضایی را
ایجاد کنیم تا صدای مردم شنیده شود. حاکمیت باید امنیت معترضین را هم فراهم
کند. اما متاسفانه تاکنون در این موارد به صورت غیرطبیعی عمل شده است.
ناصری با بیان اینکه در هر اعتراضی ممکن است چند نفر اعتراضات را به آشوب برسانند میگوید: من با حرکت های ساختارشکنانه، آشوب گری و تخریب اموال عمومی کاملا مخالفم. اما باید باور کنیم که حرکتهای اخیر، داخلی و بدون دستورگیری عوامل خارجی بوده است. اگر بخواهیم در دام توهم توطئه گرفتار نشویم دوباره راه اشتباه میرویم و اعتراضات پیش آمده همچون یک آتش زیر خاکستر خواهند ماند.
این فعال سیاسی ادامه می دهد: نسل انقلاب به خوبی به یاد دارند که در بسیاری از راهپیماییهایی روزهای انقلابی که با فراخوان امام (ره) شکل می گرفت، تعدادی افراد راهپیمایی را به آشوب میکشاندند. البته امام هم مخالف این گونه اقدامات بودند و همواره هشدار میدادند که نکند به اموال عمومی یا خصوصی مردم آسیبی وارد شود. با این حال مشاهده می کردیم که مثلا شیشه بعضی بانکها شکسته یا به بعضی سینماها تعرض میشد. این حرکات با اینکه مورد تایید مدیریت جریان انقلاب نبود اما به نظر یک حرکت طبیعی ناشی از شدت عصابنیت تلقی میشد. در بسیاری از راهپیماییها در کشورهای توسعه یافته هم میبینیم که با وجود آنکه پلیس امنیت تظاهرات یا تجمعات را فراهم میکند اما باز هم بعضی رفتارهای غیرمدنی از سوی افرادی سر میزند. حاکمیت این کشورها هم این گونه حرکات را عوامل مزدور نمیخوانند یا برای معترضین از الفاظی مثل خس و خاشاک استفاده نمیکنند.