این روزها مسائل مختلفی را به عنوان چالشهای عرصه نمایشی کشور میتوان مطرح کرد از حضور سلبریتیها در عرصههای نمایشی تا تئاتر گیشهای و گردش اقتصاد مالی تئاتر و در نهایت وضعیت تماشاخانههای خصوصی و کسب در آمد آنها .
درباره برخی از این چالشها با کوروش سلیمانی بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون به گفتوگو نشستیم . وی در سال 96 دو کار نمایشی «روال عادی» به کارگردانی دکتر خاکی را ایفای نقش کرده و کارگردانی نمایش «فالو می» را نیز بر عهده داشته که در تالار مولوی به صحنه رفته است.
وی میگوید که ترجیح میدهد فعلا دست به کار جدیدی نزند تا آنچه که خودش مورد علاقهاش است، چه در سینما و چه در تئاتر پیش بیاید. اولویت سلیمانی هم کارگردانی و هم بازیگری است و هر دو کارها را دوست دارد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانیم:
*شنیدهایم که برای انتخاب کارهایتان چه سینما و تئاتر و سایر ژانرها حساسیت زیادی دارید؟ علتش چیست آیا کیفیت کارها برایتان خیلی مهم است یا نقشهایی که به شما پیشنهاد میشود؟
حقیقتش را بخواهید امسال بعد از این کار تئاتری کار دیگری قبول نکردم پیشنهاد داشتم اما ترجیح دادم به دلائل مختلف کار دیگری انجام ندهم چون برای خودم فاکتورهایی را مدنظر دارم که اگر آنها وجود نداشته باشد طبیعتا در کارم اتفاق خوبی نمیافتد و قبول نمیکنم.
از سوی دیگر یک مجموعه اتفاقات عمومی در تئاتر ما در حال رخ دادن است که من منتقد آنها هستم برخی کارهایی که پیشنهاد داشتم در راستای همان نقدهایی بود که داشتم.
*منظورتان چه اتفاقاتی است؟
یک مجموعه مسائل در چند سال اخیر رخ داده است که اینها هم ویژگیهای مثبتی دارد و هم آسیبهای جدی را وارد تئاتر کرده است.
این روزها چه به لحاظ بازگشت سرمایه و تعداد تماشاخانهها و افزایش تماشاگران در کل سالنها شاید به لحاظ کمی در تاریخ تئاتر ما شرایط بی سابقهای باشد اما متأسفانه هدف گذاری فرهنگی در تئاتر ما را تقلیل داده است و اساسا ما با فقدان اتفاقات خوب در تئاتر مواجه هستیم یعنی هیچ اثری از تعهد اجتماعی یا تعهد هنرمندانه و زیبایی شناسانه در آثار دیده نمیشود.
از سویی هم کارگردانها درگیر موضوعاتی مثل تأمین پول اجاره سالن و جذب تماشاچی و افزایش کف فروش شدند به جای اینکه به نیازهای جامعه و روی صحنه بردن یک اثر فاخر فکر کنند و با یک ماه و ده روز و بیست روز و اتفاقات شوخی مانند این چنینی، ما به تئاتر نمیرسیم. امیدوارم که مسئولین محترم و دلسوزی که وجود دارند بحث تماشاخانههای خصوصی را مورد توجه قرار دهند تا اگر این اتفاق افتاده پیامدهای مثبت آن خیلی بیشتر از منفی شود.
*درباره تجربههای تئاتریتان در سالی که به انتها نزدیک میشود توضیح دهید؟
درباره کارهایم هم باید بگویم ک خوشبختانه من امسال دو تجربه خوب از متون خارجی داشتم یک کار را به نام روال عادی برای دکتر خاکی بازی کردم و یک کار هم از پیتر شفر به نام فالو می کارگردانی کردم و خوشبختانه هر دو موفق بود و هیچ کدام در جریان آن نقدهایی که گفتم قرار نمیگیرد یعنی سعی کردیم تئاتر کار کنیم و به مخاطب احترام بگذاریم و آنطور که دوست داریم به عنوان تماشاگر با ما رفتار بشود چه به لحاظ کار و چه کیفیت.
*بین کارگردانی و بازیگری کدام برایتان اولویت دارد؟
من کارگردانی و بازیگری را توامان دوست دارم، نمیتوان بین اینها یکی را انتخاب کنم اما بهرحال من بیشتر بازی کردم اما خیلیها نمیدانند که من تحصیلات اصلیام کارگردانی و ادبیات نمایشی بوده و تعداد زیادی کار را در جشنوارههای دانشجویی و منطقهای کار کردهام.
*کیفیت چه درجهای در کارهایتان دارد؟ آیا تئاتر گیشهای مهم تر است یا تئاتر با کیفیتی که حتی تماشاگر کمی هم داشته باشد؟
صد در صد برای من کیفیت بیش از هر چیزی مهم است و معتقدم کیفیت تماشاچی میآورد چهره و شلوغ بازی ممکن است تماشاچی بیاورد اما خود هنرمند در قضاوت خودش میداند که کار خوبی ارائه نداده است حتی اگر دو میلیون تماشاچی هم داشته باشد،بنابراین کیفیت به نظر من همچنان فاکتور اصلی برای جذب مخاطب است.
امروز هم مخاطبان باهوش هستند، درست است که از سمتی به ورطهای لغزیده شدهاند که به سراغ چهره ها میروند اما از طرف دیگر طیف دیگری هستند که تئاتر را جدی پیگیری میکنند و این جای خوشحالی دارد. در هر صورت ترفند کشاندن مخاطب طول عمری دارد و به زودی تاریخ مصرفاش تمام می شود
*پس اینکه عدهای گله مند از حضور سلبریتیها در تئاتر هستند را چطور ارزیابی میکنید؟
درهرصورت نمیتوان تعیین کرد کسی روی صحنه بیاید یا نه ، آنچه تعیین کننده است توانایی هنرمند است اگر آن بازیگر توانایی داشته باشد چه ایرادی دارد خب بیاید و کار کند اما اگر هم توانایی نداشت باز اگر صد سال هم کار کرده باشد، نباید روی صحنه بیاید منتها این مسئله اصلی این نیست که بگویم سلبریتیها به تئاتر بیایند یا نیایند ، مسئله مهمتر این است که برخی تماشاخانهها به ویژه تماشاخانههای خصوصی و پیامد آن برخی تماشاخانههای نیمه خصوصی در شروط خود و تعیین کاری که روی صحنه میخواهد بیاید، مهمترین فاکتورشان این است که کدام چهرهها هستند و این غم انگیز و افسرده کننده است این را شنیده و دیده ام!
تأسف بارتر این است که تماشاخانه محترمی به خیل عظیمی از کارگردان باسابقه و صاحب نام وعدههای طولانی مدت میدهد اما برخی که کار اول یا دومشان هست،بدون هیچ سابقهای به صرف حضور برخی چهرهها بدون نوبت به اجرا میرسند یا اگر هم با نوبت میروند اصلا صلاحیت این را ندارند.
*آش کارگردانان تئاتر شور شده است!
حال در سینما کسی که در سطح حرفهای کارگردانی میکند یا در انجمن فیلمسازان عضو بوده یا دستیار کارگردان بوده و یا به هر حال به گونهای کارهایی مرتبط کرده است اما در تئاتر ما فضایمان مغشوش است و من اغتشاش در وضع کارگردانان را بیشتر از بازیگران میبینم عدهای به صرف برخی سرمایه ها که مشخص نیست از کجا جذب کردهاند و حضور برخی چهرهها یک شبه ره صد ساله میروند و این آفتی برای تئاتر ماست وگرنه چهرهها وقتی بیایند و بازی خوبی داشته باشند هیچ عاقلی نمیگوید که اینها نباشند.
صرف اینکه عدهای تماشاگر بگویند برویم و فلان بازیگر را در این تئاتر ببینیم صحیح نیست در عین حال ما راجع به کسانی صحبت میکنیم که ربطی به تئاتر ندارند، تئاتر هنر ارزشمند تفکر برانگیزی است که اساسا در سطح فلسفی و فکری و اثرگذار در جامعه حرکت میکند و شأنیتش را از ذات خود نه سلبریتی بازی و اسم افراد میگیرد.
*یعنی شما به اینکه اقتصاد تئاتر هم باید بگردد،اعتقادی ندارید؟
ببینید امروز دغدغه جامعه تئاتر ما برای روی صحنه رفتن ارائه هنر اصیل نیست بلکه متأثر از سرمایه شده است و این اتفاق خوبی نیست.
من معتقدم به اقتصاد تئاتر هستم، اما اصل نیست من میگویم که هدف گذاریهای امروز تئاتر ارائه اندیشههای والا و اثرگذار نیست چیزهایی که دغدغه هنرمندان نسلهای گذشته بود هر چند که آنها مخاطب کمتری داشتند.
اصل ارزشمندی تئاتر هم نباید فدای مخاطب شود باید بتوانیم کار با کیفیت ارائه دهیم، بدون ابتذال و امتیازهای بیهوده به مخاطب او را به سالن برسانیم و دست پر بیرون بفرستیم. امروز چند درصد مخاطبین ما بیرون سالنها می ایستند و با کارگردان ها راجع به محتوای نمایش صحبت میکنند یا در مکان های دیگر درباره آن صحبت میکنند؟ امروز جریان نقد جدی وجود ندارد و متأسفانه مسائل تئوریک به سمت زوال رفته و وضعیت آموزشی هم وقتی ثمرهاش این شرایط است طبیعتا مشکلات ریشهای دارد.
*این روزها شاهد هستیم که مخاطبان تئاتر نسبت به گذشته خیلی بیشتر شدهاند با توجه به تعداد زیاد سالن ها و نمایشهایی که شبانه به صحنه میرود نظرتان درباره این مردمی که به سالنهای نمایش میآیند چیست؟
در کنار همه این مسائلی که مطرح شد، طیف علاقه مندان جدید و مردمی که در هزینههای فرهنگیشان بلیت تئاتر هم میخرند حضورشان برای همه ما دلگرم کننده است خیل پرشور و پرانرژی جوانانی که به تئاتر اضافه میشوند و بعضا تواناییهای خوبی هم دارند قابل تقدیر است به نظر میرسد که ما به لحاظ امکانات انسانی در شرایط نسبتا خوبی هستیم متأسفانه وضعیت تولید تئاتر در ایران به ویژه تهران درحال حاضر به گونهای شده که فرع جای اصل و حاشیه جای متن را گرفته و متأسفانه این لطمه به تئاتر ما میزند.
*امسال در جشنواره تئاتر فجر حضور دارید؟
خیر من در جشنواره فجر نیستم ، حتی در بخش مرور هم شرکت نکردم چون حقیقتا چندین بار شرکت کردم و متن دادم، رد شد یک سال حتی کار آماده برای مرور دادم کاری که خیل زیادی از تماشاگران و منتقدان کار را تحسین کردند، کمدی سالمی به نام «ناگهان پیت حلبی» که خیلی مورد استقبال بود، در عین حال با کیفیت و با عناوین کمدی جذاب و شریف از آن یاد شد، اما متأسفانه در بازبینی یک عده که به نظرم شرایطش را نداشتند در جایگاه قضاوت بنشینند، رد شد و من چندین بار متن و اجرای کامل دادم اما هر بار رد شد.
اساسا هم چون به نظرم جشنواره آسیبهای جدی دارد از آن جهت امسال کاری ارائه ندادم و شخصا تمایلی به حضور در جشنوارهها ندارم حال در یک مصاحبه نمیتوان مسائل را باز کرد شاید یک نظر شخصی باشد.
جشنواره فجر تبدیل به یک مسابقه سخت و بدو بدو شده است . من معتقدم بحث رقابتی بودن هنر به ویژه در تئاتر باید کنار گذاشته شود اما این جایزه دادنها فقط تفرقه انداختن است یک سری را دلسرد میکند و یک عده را بیخودی اعتماد به نفسشان را بالا میبرد و بعداً مشکل ساز میشود به نظر من یک تعداد کارها را میتوانند در زمانی انتخاب کنند نه در یک روز 10 کار هول هولکی اجرا شود بنابراین من هم با این دست کار کردن میانهای ندارم.
*کار سینمایی جدید ندارید؟
کار سینمایی پیشنهادهایی بوده اما واقعیتاش دوست دارم کاری بکنم که یک پله از کارهای دیگرم جلو باشد کیفیت را ترجیح میدهم حال بحث سینما داستانهای دیگری دارد که در این مجال نمیگنجد اما من امیدوارم که همچنان کارگردانان شریف و فارغ از رابطه بازی وجود داشته باشند که امسال بازیگرانی مثل من به نقشهای درخوری دست یابند.