به گزارش ایران اکونومیست، حیفم آمد نگویم و ننویسم حس تعهد و ٣٥ سال تخصص و متعهد به منافع ملی و در حد هرزرفت یک ساعت از زمان و از طرفی احساس مالکیت به صنعتی که همه عمر و جوانی را در میدانها گذراندم.
بیاییم نگاهمان را عوض کنیم، عوضی نبینیم فرصت همیشه نیست به نمودار و منحنی عمر بنگرید و یک لحظه به عقب بازگردید آنگونه بنگرید و بگویید که منافع ملی و تعصب و غیرت در آن درجه خلوصمان باشد.
همه آنچه را که می نویسید و یا به شما دیکته میشود بوی نیت پنهان میدهد.
ساعت ١٠ صبح چهل و پنجمین روز از گذشت حادثه تحمل نکردم و روانه رگ سفید شدم.
در جلسههای روزانه و تصمیم گیریها حاضر شدم، با وجود دقت ویژه و نگاه چالشی احترام و توجه به ایده و دیدگاههای اصلاحی در اولویت بود. تیم متشکل از شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب به مدیریت آقای عالیپور و تیم عملیاتی شرکت ملی حفاری ایران به مدیریت آقای سپهری کاملا هماهنگ و بدون وابستگیهای سازمانی به صورت واحد عمل میکردند. کوچکترین نگاه کوتاه و یا تخریبی به ارائه دهنده طرحها نداشتند و موارد بررسی و بازبینی و سپس در مرحله چکش کاری و اجرا قرار میگرفت.
کاری طاقتفرسا در کنار شعله ای به ارتفاع ٨٠ متر و لرزش زمین در شعاع ٥٠٠ متری معادل حدود ٣ مقیاس ریشتر با ٨٠٠ درجه سانتیگراد حرارت مرکزی و صدای خروج آتش که مافوق صوت است با انگیزه و شور و هیجان.
حیف نیست این بچه های صنعت را تحقیر و کوچک کردن. هر بار که قصد انجام عملیات میشد با شرایط ویژه این چاه، لباسهای ضد حریق پوشیده میشد. تشخیص آتش نشان و مدیر غیر ممکن بود.
بیاییم با کفشهای آنان راه برویم تا بهتر قضاوت کنیم. وقت و فرصت جبران هست عقبگرد کرده و ذهن خود را از دریچه پنهانها پاک کرده و امید و انگیزه را جایگزین کنیم.
نخستین فوران منجر به آتش گرفتن چاه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال ٦٧ در چاه شماره ٥٨ گچساران منطقه لیشتر به وقوع پیوست.
در آن سالها کمپانی من (Company Man) مقابل بودم که خبر حادثه را در ایام استراحت شنیدم، عمق فاجعه چنان بود که جاده اصلی گچساران از دسترس خارج شد.
دبی چاه روزانه پنج هزار بشکه گزارش شد، ارتفاع شعله تا ١٢٥ متر و زمان رسیدن به خاموشی از طریق عملیات مهار از عمق به ١٧٤ روز رسید. شعلههای سرکش با وجود دعوت از شرکت کانادایی Safety Boss موفق به مهار نشدیم تا این که با حفر نخستین چاه انحرافی ازسوی شرکت اسمیت به هدف رسید و چاه خاموش شد.
هر چند با مقایسه موافق نیستم و هر پدیدهای رفتار خاص خود را دارد و نسخه درمانی یکسان نمی توان نوشت.
پس از ورود به منطقه با دیدن تغییر چهرهها، به تعصب، تخصص، تعهد و شب زنده داریهای اخیر و پیگیریها سریع تا حصول نتیجه پی بردم. افسوس و صد افسوس از اینکه چه تعمدی و چه با تعصب و خشک مغزی قلم را فروخته و تقویم روز شمار را ورق زده و نادانسته آب به آسیابها ریخته شد. هنر التهاب و ایجاد ناهنجاریها در افکار عمومی و دریغ از یک خدا قوت و خسته نباشید ساده، خواب و آرامش را از خود گرفتند و در سایتهای اجیر به کمین نشستند و نوشتند تا سرمایههای ملی متعصب در میدان را کوچک نشان دهند و با این هدف که بزرگترند.
هسته و مرکزیت تصمیم همان متخصصان در طراحی مهار و کنترل فوران از نخبگان شرکت ملی حفاری و مناطق نفتخیز جنوب هستند. می دانند یا نمیدانند اما همانهایی هستند که چاههای مشتعل و فوران کرده متعددی را مهار کردند. بیاییم با هم همگام شویم و دلگرمی بیشتر به این همکاران پاک و صادق دهیم.
محمد منجزی
معاونت حفاری شرکت حفاری و اکتشاف انرژی گستر پارس