به گزارش ایران اکونومیست؛ کارگردان سریال «کارآگاه علوی» تاکید کرد: در سریالهای حال حاضر بجز فیلمنامههای ضعیف و پر از ممیزی، فقط میخواهند چیزی ساخته شود و به دنبال کاسبی کردن هستند، نه اینکه اصالت داشته باشند.
هدایت به لزوم بحث نظارت بر کارهای تلویزیونی اشاره کرد و گفت: نکتهای که در تلویزیون وجود دارد و فوقالعاده هم مهم است، این است که ساخت سریال خوب یا ضعیف یا فیلمی که ماندگاری ندارد، به خاطر عدم نظارت کیفی است. همه فیلمها و سریالها ناظر کیفی دارند که از فیلترهای مختلفی میگذرد، اما بیتوجهی در این مساله بیداد میکند. آنها صرفا میخواهند چیزی ساخته شود.
هدایت تاکید کرد: میلیاردها تومان صرف تولید فیلمها و سریالهای تلویزیونی میشود به همین دلیل هم اگر تهیهکنندهای بد کار کند باید یقه او را بگیرند که پول بیتالمال را حرام میکند. مشکل این است که نظارت کیفی وجود ندارد. یک ضربالمثل روسی میگوید کسی که صلاحیت دارد کار میکند و کسی که صلاحیت ندارد درس میدهد. کار نظارت ما هم همین است. نظارت را کسانی انجام میدهند که کار بلد نیستند.
حسن هدایت سپس ادامه داد: مدیریت ما به لحاظ فرهنگی ضعیف است و مدیرانی که میآیند بیشتر بروکرات هستند که دوست دارند بدون توجه به کیفیت و ماندگاری کار، کارهای اداری را انجام دهند.
او تصریح کرد: در هر اثر ماندگار تلویزیونی، مدیریت دلسوز و نظارت خوب سر کار بوده که باعث شده کارهایی استاندارد خلق شود و هر جا مدیریت تصعیف شده و نظارت بدی وجود داشته کارهای بدی ساخته شده است. این مشکل فقط در حوزهی فرهنگ نیست بلکه در حوزهی کتاب و نشر نیز وجود دارد و همه مشکلات به این برمیگردد که مدیریت درست و نظارت، گنج است. به همین دلیل است که در آمریکا به عنوان یک کشور صنعتی، بالاترین حقوق را نه بازیگران و نه ورزشکاران میگیرند بلکه مدیران میگیرند که میتوانند ثروت یک موسسه را چند برابر کنند.
حسن هدایت در ادامه گفتوگوی خود با اشاره به اینکه یکی از مشکلات بنیادی در کشور ما نبود تعریفی از فرهنگ است، گفت: متأسفانه هیچ تعریفی از فرهنگ در این سالها در کشور ما صورت نگرفته، تنها متدهای شرعی است که آن هم به تناسب اختلاف سلیقه مجتهدان برمیگردد. کشور ما به شدت سیاستزده شده است و خیلی از مسائل سیاسی و جناحها و مسائل خارجی تعیینکننده مسائل فرهنگی هستند و در رسانهای مثل تلویزیون که فراگیر است هیچ نوع از حدود، خط قرمزها و ممیزیهایمان مشخص نیست و مرتب در حال تغییر است، طبیعی است مدیرانی که میآیند تفسیر خودشان را دارند. ایراد کار تلویزیون جدا از اینکه تعریفی از عنوانی به اسم سرگرمی دارد و غیر از آنکه آن را دانشگاه بدانیم، این است که به فیلمنامهها بهای لازم داده نمیشود. در حالی که فیلمنامه چهارچوب تلویزیون است. در حالی که آنقدر که به هنرپیشه اهمیت میدهند به فیلمنامه اهمیت نمیدهند.
وی ادامه داد: بارها دیده شده است که هزینه سنگین صرف بازیگران گران شده در حالی که سریال هیچ اصالتی ندارد و قصه محکمی در آن وجود نداشته است. وقتی فیلمنامهها ضعیف باشند و مهمتر از آن ساختارها ضعیف باشند و آثاری که ساخته میشود ناظر کیفی نداشته باشد وضعیت این گونه خواهد بود. ناظر کیفی نباید ناظر ممیزی باشد بلکه باید به کیفیت کار نظارهگر باشد. به نوعی که استاندارد ذهنی و فکریاش از کارگردان هم بالاتر باشد که اگر کیفیت کار پایین آمد یقه کارگردان را بگیرند.
وی با انتقاد از نابرابری که میان سازندگان آثار تلویزیونی وجود دارد و اینکه سریالها به برخی افراد خاص سپرده میشوند، اظهار کرد: متأسفانه با این شرایط سازندگان در حد وظیفه آثار را میسازند و هیچ ذوق و شوقی برای ساخت سریالها وجود ندارد؛ البته برخی مدیران به دنبال پیشرفت هستند اما ضعف برخی کارها هم به خود سازندگان برمیگردد. گهگداری یک برنامه استانداردهای جذب مخاطب را دارد و برنامهای با همان شرایط ندارد و این مشخص است که برنامهها زیر نظر یک سیستم اداره نمیشوند و به اشخاص برمیگردند. برخی از مدیران و سازندگان دلسوز هستند و استانداردها را خوب رعایت میکنند اما برخی دیگر در حد گذران عمر برای تلویزیون سریال میسازند در حالی که نه تخصص آن را دارند و نه علاقه.
هدایت با اعتقاد بر اینکه مدیریت فرهنگی در همه جای دنیا جزو سختترین و مهمترین مدیریتهاست، مطرح کرد: در امور فرهنگی به دلیل تشتت فرهنگی و تعاریف نادرست از فرهنگ با مشکل بزرگی مواجهیم. در حال حاضر استانداردهایی که در سینما هست یک دهم آن در تلویزیون نیست و محتوای سوژهها کاملا متفاوت است. یکسری مسائل در سینما خیلی راحتتر مطرح میشود اما در تلویزیون ممنوع است. در حالی که تلویزیون باید جلوتر از سینما باشد. شبکههای اجتماعی نیز در حال حاضر به خوبی توانستهاند مخاطبان را تحریک کنند و به سمت مواردی واقعیتر بکشانند و چیزهایی که در تلویزیون سانسور میشود یا تلویزیون بستهتر آن را نشان میدهد.
این کارگردان درباره عملکرد صداوسیما در ساخت آثار تلویزیونی از جمله سریال اظهار کرد: متأسفانه صداوسیما به جای اینکه مقابله اصولی برای این قضیه کند که در آثار خود به دنبال استاندارد جهانی باشد و کار جذابی را به مخاطبان ارائه دهد به انفعال افتاده است. یعنی هر چیزی را سریع میسازد و پخش میکند؛ از کمدی گرفته تا شو. صداوسیما میخواهد مخاطب از دست رفته را برگرداند و به تقلید روی میآورد در حالی که نمیداند اصل این برنامههای تقلیدی در شبکههای ماهوارهای است که مخاطب را جذب میکند. این انفعال برای صداوسیما خیلی بد است.
وی گفت: در صداوسیما میشود کارهای جذاب ساخت و تحقق این امر مستلزم آن است که کار گروه جدی در سازمان درست شود و بدون شتابزدگی همه چیز را آنالیز کنند و پیشنهاداتشان را ارائه بدهند.
این کارگردان با اشاره به موفقیت شبکهای مانند الجزیره در دنیا یادآور شد: شبکه الجزیره یکی از شبکههای موفق دنیاست. این شبکه یک سال قبل از حمله آمریکا به عراق تأسیس شد و تلویزیون جوانی است که اول از جزء شروع کرد منتها اصولی جلو رفت و واقعا توانست نه تنها از نظر استاندارد جهانی معتبر شود بلکه تعداد شبکههایش را هم متنوع کرد. به نوعی که ۱۰ کانال خبری دارد. به همین منظور نه تنها جایش را در منطقه بلکه در دنیا پیدا کرد. در حالی که ما کمتر از قطر نیستیم ولی متأسفانه سریالها و کارهایمان تقلید از ترکیه است و به جای برطرف کردن کار خودمان در تلویزیون به خودمان جایزه هم میدهیم. صداوسیما جدا از کمبود بودجهای که دارد بحران اصلیاش برنامهسازی است. چرا که بودجه تأمین میشود و قابل گذشت است اما برنامهسازی قابل گذشت نیست و هنوز قدم جدی در محتوای برنامههای صداوسیما شکل نگرفته است.
وی با اشاره به نقش مهم تهیهکنندگان در خروجی یک اثر تلویزیونی به ویژه سریال اظهار کرد: تهیهکنندگان خوب کم نیستند. مشکل تلویزیون این است که با افراد خاصی کار میکند. اگر تلویزیون از تهیهکنندگان جدی که کارهایشان مشخص است دعوت کند حتی از تهیهکنندگان سینما خروجی آثار تلویزیونی موفقتر خواهد بود. متاسفانه تهیهکنندگانی را سراغ داریم که بالای ۱۰ سریال ساختهاند که یکی از یکی ضعیفتر است اما باز هم ادامه میدهند و متأسفانه مشخص نیست که با چه معیار و استانداردی این کار را میکنند.
او با بیان اینکه پروژههای الف ویژه فقط در اختیار افراد خاصی است، مطرح کرد: این مشکلات به مدیریت تلویزیون برمیگردد و مدیریت تلویزیون مدیریت دخترخاله پسرخاله شده نه مدیریت اصولی در حالی که بحث بروکراتیک است نه ایدئولوژیک.
حسین هدایت در پایان درباره ساخت سریالش که مدتی است متوقف شده است، توضیح داد: متأسفانه بودجهای که برای این سریال اختصاص پیدا کرده بود به دلیل مدیریت نادرست هدر رفت و در حال حاضر این سریال چند ماهی است که تعطیل شده است.
او گفت: این سریال برای مرکز استان لرستان ساخته میشود که یک کار اجتماعی است و در آن تلاش کردهام قدرت و زیبایی استان لرستان را به تصویر بکشم. استاد عزتالله انتظامی که خدا حفظشان کند اصطلاح جالب «نرهخر پارتی» را در فیلمهایی که مردانه بود داشت و این را همیشه به یاد داشتم. در این سریال نیز بیشترین شخصیتها و تأثیرگذارترین کاراکترهایش خانمها هستند و بالاخره داستانی پیدا شد که محور اصلی در آن خانمها باشند.
وی درباره ادامه ساخت این مجموعه و اینکه آیا به نتیجه رسیده است، اظهار کرد: مدیریت امور استانها این حسن نیت را دارد که ادامه کار به راه بیفتد و قرار است بودجهای را به این مجموعه تخصیص بدهند.
هدایت در پایان گفت: شبکهای که قرار است این سریال را پخش کند هنوز مشخص نشده است و سریال قرار است در اختیار معاونت امور استانها باشد و از یکی از شبکههای سراسری به روی آنتن برود.