دولت یازدهم در شرایطی کار خود را آغاز کرد که پرداخت از جیب مردم در حوزه سلامت نزدیک به 60 درصد بود و نارضایتی زیادی از پوشش هزینههای سلامت توسط بیمهها و دولت مطرح میشد، مراکز ارائهدهنده خدمات سلامت در بخش دولتی کارآیی لازم را نداشتند، تعداد تختهای بیمارستانی بخش دولتی بسیار کمتر از استانداردهای بینالمللی بود.
دولت با شروع طرح تحول سلامت تلاش کرد تا تمام مشکلات چند بعدی نظام سلامت را مرتفع نماید. در حوزه هزینههای پرداختی مردم با افزایش پوشش خدمات توسط بیمهها پرداختی مردم کاهش یافت. پرداختیهای غیرشفاف و زیرمیزی تا حدود زیادی کاسته شد، بر تعداد تختهای بیمارستانی طی 4 سال بیش از 20 هزار تخت افزوده شد. تعداد پزشکان تمام وقت شاغل در مراکز دولتی بیش از 3 برابر شد.
تمامی این اقدامات مثبت منجر به افزایش رضایتمندی مردم از خدمات مراکز دولتی و افزایش دسترسی بیماران به درمانهای ارزان شد، همه اینها اقداماتی بود که از بعد اجتماعی و عمومی منافع طرح تحول و ارائه خدمات مطلوب را به آحاد مردم بارز میکرد. علیایحال ارائه این سطح از خدمات به مردم نیازمند تدارک منابع گستردهتر از طرف دولت و بیمهها است.
کل مخارج سلامت (THE) کشور ایران در سال 93 برابر با 90 هزار میلیارد تومان بوده که سهم خانوار (پرداخت از جیب مردم) در حدود 41 درصد بود. در سال 94 کل مخارج سلامت به 108 هزار میلیارد تومان رسید که بیش از 19 درصد رشد نسبت به سال اول طرح تحول را نشان میدهد. در این سال سهم خانوارها (پرداخت از جیب مردم) با کاهش 4 درصدی به 37 درصد رسید.
در سال 93 سازمانهای بیمهگر مجموعاً 21 هزار میلیارد تومان در این بخش هزینه کردهاند که 23 درصد کل هزینههای نظام سلامت را تشکیل میداد که در سال 94 این هزینهکرد به 29 هزار میلیارد تومان (27 درصد) رسید.
دولت هم مجموعاً به صورت مستقیم در سال 93، 25 هزار میلیارد تومان (معادل 27 درصد کل مخارج سلامت) و در سال 94، 28 هزار میلیارد تومان (معادل 26 درصد از کل مخارج سلامت) در این بخش هزینه کرده است. اما باید دید که منابع هزینه شده در این بخش چقدر اثربخش بوده است و یا در مسیر درست هزینه شدهاند یا نه؟!
به صورت عام، بیمه ابزاری جهت محافظت فرد و خانوادهاش در مقابل مخاطرات بزرگ است. لذا در نگاه کلان بیمهها فقط باید خدماتی را تحت پوشش قرار دهند که ممکن است فرد بیمار و خانوادهاش به واسطه هزینههای آن دچار افت کیفیت زندگی شده و ناچار به کاستن از سایر هزینههای ضروری زندگی شوند.
در اقتصاد سلامت اصطلاحی است به نام (Universal hold Coverage UHC) که در آن افرادی که به واسطه هزینههای سلامت دچار فقر میشوند به کمتر از یک درصد برسد اما در ایران این عدد بالاتر است.
در ایران ما بیش از 8/8 درصد از تولید ناخالص داخلی را صرف هزینههای سلامت میکنیم که در کشورهای مشابه ما (مانند تایلند و ترکیه) بین 6 تا 7 درصد است. لذا میزان هزینهکرد دولت و بیمهها و حتی مردم در این حوزه بالاست ولی سمت و سوی هزینهکردها نیازمند اصلاحات اساسی است.
شصت و هفتمین جلسه شورای عالی بیمه نقطه شروعی است برای تلاش بیپایان جهت حمایت از افرادی که به واسطه بیماری دچار هزینههای کمرشکن میشوند. بیماران خاص و سرطانی به عنوان افراد در معرض فقر به صورت ویژه مورد حمایت قرار گرفتند تا بتوانند بدون دغدغه منابع مالی درمان شوند.
این بسته شامل حمایت از بیماران کلیوی، بیماران هموفیلی و تالاسمی و اماس و بیماران مبتلا به انواع سرطان است. براساس این مصوبه این بیماران جهت درمانهای ضروری هیچ هزینهای پرداخت نخواهند کرد.
همانگونه که قبلتر بیان شد، منابع و هزینهکرد دولت و بیمهها در این بخش به اندازه کافی است اما نیازمند بازتوزیع هزینهکردهاست. یکی از ابعاد تصمیمات شورا تلاش در جهت بازتوزیع بهتر منابع نظام سلامت بوده است. امید است که روزی بتوانیم رهنمود مقام معظم رهبری را جامه عمل بپوشانیم که فرمودند:
«کاری کنیم بیمار جز رنج بیماری، دغدغه و رنج دیگری نداشته باشد»
کاظم میکائیلی مدیر کل دفتر بیمه های سلامت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی