واقعیت این است که دوست داشتم دست از سر طرح مشکلات کارمندان و
بازنشستگان بردارم و بگذارم در رنج خود بمانند و دیگرنمکی بر زخمشان نپاشم و
به موارد دیگری بپردازم ولی امروز ۳۰ شهریورماه موردی پیش آمد که ۱۰ دقیقه
در یکی از شعب بانک صادرات کاری را انجام دهم. دراین ۱۰ دقیقه حداقل ۵ نفر
آمدند و از مسئول گیشه که دختر خانم صبور و مودبی هم بود سوال کردند
«حقوقها را ریختهاند؟»، «دخترم حقوقها را ریختهاند؟» به چهره بعضی از
اینها نگاه کردم واقعاً از سر استیصال زار میزند و مستاصل بودند.
در
سالیان گذشته بین بیست و پنجم و بیست و ششم برج، حقوق کارمندان و
بازنشستگان واریز میشد و بر این اساس این عزیزان تعهد ایجاد کردهاند و
قرار پرداخت اجاره گذاشتهاند و یا چک دادهاند و... اما حالا مدتی است
پرداخت حقوقها به حدود سیام برج موکول شده «البته به استثنای ماه قبل
ازانتخابات!» و مردم را گرفتار کرده است.
ممنونیم از آقای روحانی که
در سازمان ملل هاله نور ندید و افراد زیادی را با خودش نبرد تا آمریکا را
ببینند و... اما آقای روحانی باید بداند اقشار ضعیف با سخنرانی سیر
نمیشوند. به اسحاقش و نوبخت خوشسخن و نه چندان موفق بگوید طوری سازماندهی
شود که بیست و پنجم هربرج حقوق شاغلین و بازنشستگان به حسابشان واریزشود.
ممکن است دوستان مشکلات حساب خزانه و محملهای دیگری را مطرح کنند. این
موارد برای کارمندان و خصوصاً بازنشستگان توجیهپذیر نیست و باید اقدام
عاجل شود تا در ماههای دیگر شاهد چنین تأخیراتی نباشیم. و اگر قابل حل
نیست بیایید و در تلویزیون به چهره مردم نگاه کنید و صریحاً بگویید ما
نمیتوانیم تا بیست و پنجم حقوق بدهیم تا برنامهریزیهایشان را عوض کنند و
صاحبخانهها هم متوجه شوند و برای دریافت اجاره به مستأجرین فشار
نیاورند.
نمیدانم دستاندرکاران پرداخت حقوقها ممکن است متمول
باشند و منابع درآمدی دیگری داشته باشند و اثر تأخیر در پرداختها را در
زندگی احساس نکنند ولی برای عموم کارمندان چنین وضعی وجود ندارد و اذیت
میشوند و رعایت حال اقشار ضعیف از واجبات است.