به گزارش ایران اکونومیست به نقل از شانا؛ اگر موافقید ابتدا درباره اهداف تولیدی شرکت ملی نفت در برنامه ششم توسعه توضیح دهید.
همانطور که میدانید، برنامه ششم توسعه کشور باید از سال ۹۵ آغاز میشد که به دلیل تاخیرها و مسائل مختلف، این برنامه در سالهای ۹۶ تا ۱۴۰۰ اجرایی میشود. براساس برنامه قرار است ظرفیت تولید نفت ایران به ۴,۷ میلیون بشکه در روز، ظرفیت تولید گاز به روزانه ۱.۳ میلیارد متر مکعب و ظرفیت تولید میعانات و مایعات گازی به ۱.۱ میلیون بشکه در روز افزایش یابد.
این ارقام مربوط به ظرفیت تولید است. پیشبینیتان از میزان تولید چیست؟
انتظار داریم با پیشبرد اهداف توسعهای به ویژه در غرب کارون، تولید روزانه حدود ۴,۵ میلیون بشکه نفت را در پایان برنامه داشته باشیم. با توسعه فازهای باقیمانده پارس جنوبی و تعدادی دیگر از میدانهای گازی، گاز غنی هم مطابق با ظرفیت یعنی به میزان ۱.۳ میلیارد متر مکعب در روز تولید میشود. تولید میعانات گازی هم متناسب با تولید گاز افزایش مییابد و در پایان برنامه به ۸۶۴ هزار بشکه در روز میرسد. تولید مایعات گازی و نفتا هم در صورت احداث واحدهای GTL به حدود ۲۸۰ هزار بشکه در روز خواهد رسید.
چه میدانهایی قرار است این میزان افزایش ظرفیت تولید نفت را تحقق بخشند؟
در غرب کارون افزون بر تولید کنونی، ۴۲۰ هزار بشکه افزایش تولید پیشبینی کردهایم. در مجموع بیش از ۲۸۰ هزار بشکه هم از میدانهای مناطق نفتخیز جنوب، نفت مناطق مرکزی و نفت فلات قاره به ظرفیت تولید روزانه نفت کشور اضافه میشود.
در بحث گاز چطور؟
عمده افزایش تولید گاز برای رسیدن به ظرفیت تولید ۱,۳ میلیارد متر مکعبی از محل تولیدات پارس جنوبی تامین میشود؛ اما برای افزایش حدود ۱۷۰ میلیون متر مکعبی ظرفیت تولید از محل توسعه میدانهای خامی شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، میدانهای گازی زاگرس جنوبی در نفت مناطق مرکزی و برخی میدانهای گازی شرکت نفت فلات قاره هم برنامهریزی شده است. در مجموع در پایان برنامه، شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب با سهم ۶۷ درصدی از تولید نفت و شرکت نفت و گاز پارس با سهم ۵۵ درصدی از تولید گاز، به عنوان بزرگترین شرکتهای تولیدکننده نفت و گاز کشور ایفای نقش میکنند.
برنامه تولید گاز مایع و اتان چیست؟
تولید گاز مایع (LPG) از ۸,۰۹ تا ۱۰.۵ میلیون تن در سال و تولید اتان از ۷ تا ۸.۸ میلیون تن در سال در نوسان خواهد بود.
صادرات نفت در پایان برنامه به چه عددی میرسد؟
۲,۳ تا ۲.۵ میلیون بشکه.
فاصله میان اهداف صادراتی و تولیدی، قاعدتا به معنای هدایت مازاد تولید نفت به سمت پالایشگاههاست. درست است؟
بله. این هدفگذاری، نشاندهنده برنامهریزی برای کاهش خامفروشی و استفاده بیشتر از ظرفیتهای پالایشی کشور است.
ازدیاد برداشت که در سالهای اخیر بسیار بر اهمیت آن تاکید شده، در برنامه ششم توسعه شرکت نفت چه جایگاهی دارد؟
ازدیاد برداشت از اولویتهای مهم برنامه است. خوشبختانه آقای مهندس زنگنه بسیار بر اهمیت این مقوله تاکید دارند. نباید به ثروتی که در نتیجه ازدیاد برداشت حاصل میشود، بیتوجه باشیم. بگذارید مثالی بزنم. لایه آسماری میدان اهواز که بیشترین تولید نفت ما از آنجاست، آبده قوی دارد. در بخشی از مخزن که مورد هجوم آب قرار گرفته بود، تستی انجام و مشخص شد هنوز رزرو نفت دارد اما آب آن قسمت را اشغال کرده. در بسیاری از مخازن با چنین رویدادهایی مواجه میشویم و به همین خاطر است که باید به استفاده از روشهای EOR و IOR بیش از اینها بها دهیم.
از اهداف اکتشافی برنامه هم بگویید لطفا.
در حوزه اکتشاف، عمده توجه بر مناطق دشت آبادان، کپهداغ، دزفول شمالی، دزفول جنوبی، مغان و خلیج فارس متمرکز خواهد بود. در برنامه ششم تاکید شده به شیلهای گازی و نفتی در لرستان توجه ویژهای شود که در حال حاضر، فعالیتهایی به این منظور در دست اقدام است. در حوزه شناسایی هیدراتهای گازی دریای عمان و سواحل مکران هم مقرر شده کار مطالعاتی بیشتری انجام شود.
فعالیتهای توسعهای در خزر هم مدنظر قرار دارد؟
همانطور که میدانید، شورای عالی اکتشاف که اعضای آن از سوی وزیر محترم نفت معرفی شدند، در نشستهای خود، برنامههای کلی اکتشاف در شرکت ملی نفت ایران را بررسی و در این زمینه تصمیمگیری میکنند و بعد نتایج برای تصویبخواهی به هیئت مدیره این شرکت میآید. در بخش خزر هم برنامه شورای عالی اکتشاف این است که به حجم ذخیره نفت قابل استحصال این میدان افزوده شود. به هر حال هزینه تولید و توسعه در خزر بسیار بالاست و باید برای تحقق اهداف توسعهای در این بخش حتما از فناوریهای نوین و سرمایه خارجی استفاده کنیم.
برویم سراغ شرکتهای تولیدی ملی نفت و اولویتهای این شرکتها در برنامه پنجساله ششم توسعه. شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت کشور چه اولویتهایی دارد؟
در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، توسعه میدانها با استفاده از انواع مدلهای قراردادی از جمله مدل قراردادی این شرکت مورد تاکید است؛ همچنین تکمیل واحدهای نمکزدایی و نوسازی و بازسازی تاسیسات فرسوده. مقرر شده است برای مطالعه تاسیسات سطحالارضی در این شرکت، قراردادهای مشاورهای امضا شود. برنامهریزی برای نگهداشت توان تولید در نفتخیز جنوب بسیار حائز اهمیت است و باید به فعالیتهای ازدیاد برداشت هم توجه شود. برنامهریزی برای تخصیص بهینه منابع مالی، توسعه میادین خامی، جمعآوری گازهای همراه نفت و احداث کارخانه انجیال ۲۳۰۰ هم از دیگر اولویتهای این شرکت است.
افزایش تولید و بازسازی و نوسازی تاسیسات هم حتما در اولویتهای شرکت نفت فلات قاره لحاظ شده.
بله. ما انتظار داریم علاوه بر نگهداشت تولید، در بخشهایی که توان افزایش تولید وجود دارد، اقدام مقتضی انجام شود. این شرکت تاسیسات فرسوده زیادی هم دارد که همین موضوع، بازسازی و نوسازی را در اولویتهای فلات قاره قرار داده. ازدیاد برداشت و تخصیص بهینه منابع هم همینطور. ساماندهی انجیال خارک هم در اولویت است.
نفت مناطق مرکزی، نفت و گاز اروندان و نفت و گاز پارس چطور؟
به طور کلی، توسعه میدانها با استفاده از مدل جدید قراردادهای نفتی و قراردادهای EPCF و EPDF و تخصیص بهینه منابع مالی در شرکت تولیدی شرکت ملی نفت ایران مورد تاکید است. علاوه بر آن، احداث واحدهای نمکزدایی، نگهداشت تولید، افزایش تولید در جاهایی که پتانسیل آن وجود دارد، جمعآوری گازهای همراه نفت و تسریع در احداث کارخانه انجیال ۳۱۰۰ از اولویتهای نفت مناطق مرکزی است. در این شرکت، تکمیل اطلاعات میادین بسیار ضروری است؛ ضرورتی که در دورههای پیشین به آن کمتر توجه شده و امیدواریم مدیریت کنونی این شرکت با امضای قراردادهای مشاوره، به این مهم توجه کافی داشته باشند.
شرکت نفت و گاز اروندان باید در نگهداشت میدان دارخوین که به طور مستقیم آن را تحت نظر دارد، عملکرد فعالی داشته باشد. تداوم همکاری با شرکت متن در توسعه میدانهای مشترک غرب کارون و تسریع در پروژه احداث کارخانه انجیال ۳۲۰۰ در این منطقه نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
در نفت و گاز پارس هم توسعه فازهای باقیمانده پارس جنوبی و راهبری بهینه فازهای راهاندازی شده در اولویت قرار دارد. نگهداشت توان تولید در این میدان مشترک بسیار مهم است. نصب کمپرسورها برای فشارافزایی باید دنبال شود. راهبری و پیشبرد اهداف توسعهای در میدانهای فرزاد، بلال و لایه نفتی هم حائز اهمیت است.
در برشمردن اولویتهای شرکتها، بر تخصیص بهینه منابع مالی تاکید داشتید. واقعیت هم این است که شرکت نفت با چالشهای مالی بسیاری مواجه است. برای برونرفت از این چالش در برنامه ششم، چه فکری شده است؟
در بخش مالی با مشکلات متعددی روبهرو هستیم و کمبود منابع، مانع تدوین برنامهای دقیق و مدون در این بخش است. برای توسعه و نگهداشت میدانها در برنامه ششم توسعه به سرمایه کلانی نیاز داریم. مدل جدید قراردادهای نفتی از یک طرف و قراردادهای EPDF و EPCF قدمهای مثبتی هستند که امیدواریم ادامه یابد. به نظر میرسد بهتر است برخی میادین کوچک را که سرمایه کمی می خواهند و با زدن چند چاه و یک خط لوله به سوی میدانهای مجاور، تولید از آنها امکانپذیر است، با تامین منابع مالی از داخل کشور به سرانجام برسانیم و برای میدانهای بزرگتر از سرمایه و فناوری خارجی بهرهمند شویم. این رویکرد در برنامه ششم توسعه مدنظر قرار گرفته است. اما دست آخر آنچه واضح است این است که باید برای تامین منابع مالی به منظور پیشبرد اهداف توسعهای فکری اساسی کرد. ضمن اینکه شرکتهای تابعه نباید تنها اجرا کننده باشند، بلکه باید برای اجرای پروژهها در قالب انواع قراردادی و در عین حال در تخصیص بهینه منابع تلاش کنند. ما یک سیستم هستیم و همه اجزا باید در تحقق اهداف پیش رو سهم خود را ایفا کنند.
سرمایه انسانی در برنامه ششم توسعه شرکت ملی نفت، جایگاهی دارد؟
آموزش و ارتقا دانش فنی نیروی انسانی و اهتمام به وضع کارکنان معیشتی به ویژه کارکنان غیررسمی در این برنامه مورد توجه جدی قرار دارد. ایجاد انعطاف در ساختارهای سازمانی و ادامه مسیر بازآرایی ساختارهای سازمانی موجود، همچنین توجه به اصول HSE به ویژه اهتمام به رویکرد صیانت از محیط زیست هم در برنامه مدنظر است.
آنچه گفته شد، همه بیانگر اهداف است که البته به سهم خود، حائز اهمیت است و جا دارد در فرصتی مناسب، به جزئیات آن بیشتر پرداخته شود. اما اینکه زمینه تحقق این اهداف تا چه حد فراهم شود، به نظر مبحث مهمتری است.
بله. باید به طور جدی به این موضوع توجه داشته باشیم که دستیابی به اهداف نیازمند زمینهسازی مناسب است. اهداف صنعت نفت در بخش بالادست به حدود ۱۲۰ میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد و بدیهی است اگر امکان تامین سرمایه فراهم نشود، دستیابی به اهداف برشمرده شده کار آسانی نیست. همه باید دست به دست هم دهیم تا امکان جذب سرمایه و فناوری به کشور فراهم شود. این نیاز امروز صنعت نفت کشور است.