فرونشست دشتهای کشور، گواه دیگری برای از بین رفتن منابع آب است، بهعنوان نمونه دشت تهران حدود 35 سانتیمتر فرونشست داشته است. از این اتفاق میتوان فهمید که محلهای نگهداری و ذخیره آب از بین رفته است و اگر این روند ادامه پیدا کند، کشور به کویر بدل میشود و پس از آن بارشها نیز دیگر سودی نخواهد داشت.
لازم به یادآوری است که بیش از 65 درصد جمعیت کشور در مناطقی ساکن هستند که در سال به کمتر از هزار مترمکعب آب شیرین دسترسی دارند و این را باید بحرانی جدی دانست، زیرا در شرایط مناسب دستکم باید به حدود 2000 مترمکعب آب شیرین دسترسی داشت.
مساله ایناست که با سیاستهای کنونی، امیدی به حل این مشکل نیست و باید انتظار مشکلات بیشتری را داشت، مثلا برنامه ششم توسعه در بخش کشاورزی بدون توجه به مقدار آبی که در کشور میتوان از آن استفاده کرد، نوشته شده است یا حقابههای لازم در اختیار محیطزیست قرار نمیگیرد.
علاوه بر این توسعههایی که در مناطق بدون آب اتفاق میافتد نیز کشور را با مشکلات جدیدتری روبهرو میکند. باید تاکید کرد این رویکرد با آمایش سرزمین و امنیت غذایی در تضاد است و توان مصرف این مقدار آب را نداریم، چراکه ظرفیت آبی کشور به ما دیکته میکند مصرف آب در همه بخشها باید نصف شود.
هیچکس جرات ورود به این مساله را ندارد و وقتی صحبت از این بحران میشود، خیلیها نگران تولید غذا، کشاورزی و شغل میشوند، اما اگر به این مهم توجه نکنیم، کشور با پایان منابع آب شیرین روبهرو میشود و دیگر کاری از دست هیچکس ساخته نیست.
این در حالی است که مشکل کمبود منابع آب با یک سازمان یا وزارتخانه حلشدنی نیست، برای حل این مشکل باید تمام نظام و مردم به میدان بیایند تا تفاهم ملی در صرفهجویی آب اتفاق بیفتد.
برای حل این مشکل باید مردم را مطلع کرد تا آنها درک کنند در چه شرایطی زندگی میکنند و اگر به این مساله توجه نکنند در آینده فرزندانشان سرزمین امنی از نظر منابع آب نخواهند داشت. علاوه بر این باید تصمیمگیران و قانونگذاران نیز مشکلات را بیشتر درک کنند.
دکتر عیسی کلانتری - رئیس سازمان حفاظت محیطزیست