نگاهی به وضعیت قیمتها تنها بر پایه اختلاف نرخ بین قیمتهای نقدی و سلف نشان میدهد که فلز سرب از بیشترین تفاوت قیمتی برخوردار است. پس از سرب، نیکل و آلومینیوم آلیاژی در رتبههای بعدی قرار میگیرند. روی و مس نیز شرایط مشابه یکدیگر داشته و البته هر دو این فلزات در هفتههای اخیر رشد قیمتهای مطلوبی را تجربه کردهاند. این وضعیت نشان میدهد که اگرچه روی و مس هر دو به رشد قیمتها امیدوار هستند ولی پس از سرب و نیکل، در رتبههای بعدی قرار خواهند گرفت. به عبارت سادهتر برای این دو فلز بخش بزرگی از پتانسیل رشد قیمتی مستهلک شده و تداوم افزایش نرخ ممکن است با انرژی کمتری صورت پذیرد. این در حالی است که نوسان قیمتها نشان میدهد وضعیت مس بهتر از روی است زیرا بهای روی در روزهای اخیر وارد یک سیکل کاهشی محدود و البته ناچیز شده ولی امیدواریها به تداوم افزایش بهای مس بیشتر خواهد بود. نگاهی به وضعیت نوسان موجودی انبارهای این دو فلز نیز چنین ادعایی را جدیتر مطرح میسازد.
موجودی انبارهای مس در بورس فلزات لندن نشان میدهد که این آمار نزدیک به 50 روز است که در مسیر کاهشی قرار داشته تا جایی که در این مدت، موجودی انبارهای مس از 320 هزار تن به 245 هزار تن کاهش یافته که عقبنشینی مهمی به شمار میآید. این سیگنال که خود نشاندهنده برتری تقاضا بر عرضههاست را شاید بتوان یکی از مهمترین دلایل رشد قیمتی در روزهای اخیر به شمار آورد که البته در تقارن با نوسان قیمت سایر فلزات از رشد قیمتی برخوردار شده است. اگرچه در نگاه اول انتظار داریم نوسان بهای مس با تعادل بیشتری در بازارهای جهانی حرکت کند ولی تجربه ماهها و حتی چند سال اخیر نشان داده که پتانسیلهای رشد قیمتی در بهای این فلزات تجمیع شده و در مدت کوتاهی به سرعت خودنمایی میکند تا جایی که چند بار رشد 1000 دلاری مس در مدت زمان محدودی تجربه شده است. هرچند که این رخداد از برخی دلایل و توجیهات اقتصادی در خصوص بهای مس برخوردار است ولی همین وضعیت گویای آن خواهد بود که باید رخدادهای غیرمنتظره را به صورت کلی در این بازار لحاظ کنیم. این وضعیت در موجودی انبارهای مس نیز خودنمایی میکند یعنی در مدت کوتاهی این آمار فراز و فرودهایی حتی تا 150 هزار تن را تجربه کرده است. تجمیع مواد فوق نشان میدهد که هرچند روند عمومی در بازار مس نسبتا قابل پیشبینی است ولی تاکید بر پیشبینیها نیز چندان منطقی نخواهد بود بنابراین اظهارنظر قاطع در خصوص این بازار به جز در بازههای زمانی محدودی، چندان منطقی نیست.
با توجه به موارد فوق میتوان این گونه عنوان کرد که هنوز روند عمومی در بازار مس به سمت رشد قیمتها متمایل است ولی کاهش جدی نرخ در روز پایانی هفته گذشته برخی نگرانیها را ایجاد کرده و با فرض چسبندگی قیمتی در این بازار ممکن است آغاز بهکار فعالیتها برای روزهای پیشرو یا با جهتگیری نزولی همراه بوده یا رشد نرخهای ناچیزی را به ثبت برساند. با توجه به این فرض در کنار انتظار برای تداوم رشد قیمتی در روزهای پیش رو باید گفت که انتظار برای ادامه رشد قیمتها وجود دارد ولی تا حدودی زمانبر خواهد بود زیرا هماکنون نیز موفقیتهای بزرگی در بازار مس به ثبت رسیده است. تداوم رشد قیمتها از این توانمندی برخوردار است که بتوان از این پس به مس 7 هزار دلاری امیدوار بود ولی برای چنین ادعایی هنوز زود است و البته بازار به شواهد بیشتری از رشد قیمتها نیاز دارد. مدتهاست که این بازار قیمت 7 هزار دلاری را تجربه نکرده بنابراین رسیدن به این رکورد هم پتانسیل قدرتمندی نیاز داشته و هم دادههای بسیاری را در بازارهای کالایی تغییر خواهد داد.
نکته دیگری که در این بازار مهم به نظر رسیده و در گزارشهای پیشین به آن اشاره کرده بودیم وضعیت معاملاتی فلز روی به عنوان چراغ راهنمای مهمی در این بازار است. نگاهی به وضعیت قیمتی روی نشان میدهد رشدهای آن بسیار بیشتر از حد انتظار بوده و البته پس از پشت سر گذاشتن 3 هزار دلار، حتی رکورد نزدیک به 3130 دلار در هر تن را هم فتح کرده است. حال اگر لیدر بودن روی برای بازارهای فلزی را بپذیریم باید منتظر رشد مجدد قیمت مس باشیم که میتواند رکوردشکنیهای جدیدی را به ثبت برساند. از سوی دیگر تداوم کاهش ارزش دلار به نسبت سبدی از ارزها که هماکنون در کمترین حد از سال 2016 قرار داشته و البته هنوز هم جهتگیری آن نزولی است خود اهرمی کمکی برای رشد قیمتها به شمار میآید. از سوی دیگر افزایش بهای جهانی نفت خام (مخصوصا برنت) در روزهای اخیر محرک مهمی برای بازارهای کالایی بود؛ هرچند نمیتوان با صراحت از تداوم رشد بهای نفت سخن گفت. نوسان قیمت نفت را باید جدی گرفت زیرا در ماههای اخیر بهعنوان سرعتگیر مهمی در برابر اغلب بازارهای کالایی ایفای نقش کرده هرچند که کمترین تاثیرگذاری را بر بازار فلزات پایه داشته است.
درخصوص نفت باید صریحتر صحبت کرد، زیرا
از یکسو شاهد کاهش نسبی ذخایر در آمریکا هستیم و از سوی دیگر برآوردها از
احتمال رشد قیمتها و رشد تقاضا خبر میدهد؛ اگرچه تمامی این موارد تاکنون
به رشد جدی و مورد توجه بهای نفت خام در بازارهای جهانی منجر نشده است. این
وضعیت حتی احتمال تداوم کاهش قیمتها را در بر دارد زیرا روزهای گرم سال و
زمان اوج تقاضای فصلی بنزین در حال سپری شدن است و از سوی دیگر هیچ تضمینی
برای عدم افزایش عرضه نفت وجود ندارد. این موارد در کنار قیمتهای نسبتا
بالای فعلی (به نسبت هفتههای اخیر) نگرانی از کاهش مجدد بهای نفت را
برجسته میسازد. این در حالی است که قیمت نفت به نسبت سایر بازارهای کالایی
رشد چندانی را تجربه نکرده و همین سیگنال اگرچه سرعتگیر قیمتها در
بازارهای کالایی بوده ولی احتمال افزایش نرخ را در ذهن باقی نگه میدارد.
با توجه به تمامی موارد موجود در کنار نگرانی از تداوم افت قیمتها در
بازار نفت و سایر بازارهای کالایی، احتمال رشد تولید در آمریکا از ذخایر
نامتعارف و مخصوصا از ذخایر متعارف در کانادا و کشورهایی همچون عراق، لیبی و
نیجریه و حتی ایران و عربستان و شاید روسیه شرایط پیچیدهتری را در
بازارهای جهانی پدید میآورد که نگرانیها از کاهش نرخ طلای سیاه را باز هم
برجسته خواهد ساخت. این شرایط در کل احتمال کاهش مجدد قیمتها را پس از
فروکش کردن اما و اگرهای توفان در آمریکا جدیتر جلوه میدهد. با توجه به
موارد فوق دو سناریو در برابر قیمت مس در آینده وجود دارد؛ یکی احتمال
تداوم کاهش ارزش دلار، بهبود بازارهای کالایی در جهان و سپس تداوم رشد قیمت
مس و دیگری تثبیت بهای نفت، ادامه روند کاهشی نرخها در بازارهای کالایی
مخصوصا برای شاخصهای اصلی در بازارهای کالایی همچون CRB و SGCI و کاهش
قیمت مس.