پس از رشد یک درصدی شاخص کل بورس تهران در هفته منتهی به 23 تیر در هفته گذشته نیز شاخص به مسیر صعودی خود ادامه داد و رشد 8/ 0درصدی را تجربه کرد. در گزارش هفته گذشته «دنیای اقتصاد» با عنوان «شوکهای خاموش در انتظار بورس» به انتظار برای ورود شاخص به کانال 80 هزار واحدی اشاره شد. در شرایط کنونی مطابق با انتظارات شاخص به این کانال وارد شده و دراین میان احتمال ادامه رشد شاخص نیز زیر ذرهبین قرار گرفته است. حمایت بزرگان بورس از شاخص کل ورود این نماگر به کانال 80 هزار واحدی را به دنبال داشت. در این خصوص میتوان به رشد 427 واحدی (معادل 5/ 0 درصد) شاخص کل در معاملات روز چهارشنبه به مدد نمادهای بزرگی مانند «پارسان»، «وغدیر»، «فخوز»، «فارس»، «مبین»، «تاپیکو» و «وبانک» اشاره کرد. نمادهای مزبور همگی در لیست 30 نماد با بیشترین ارزش بازار بورس تهران قرار دارند. سوق نقدینگی به سمت نمادهای بزرگ رشدهای ادامهدار شاخص را نوید میدهد. در این میان موتور اصلی رشد شاخص را میتوان بازگشایی نمادهای بزرگ پس از برگزاری مجامع عمومی سالانه عنوان کرد. این نمادها که عمدتا در گروههای پالایشی، فلزی و معدنی و بعضا شیمیایی قرار دارند، میتوانند سوختی برای ادامه حرکت شاخص در مسیر صعودی باشند.
تعدیلات مثبت شرکتهای فلزی و پالایشی در جدیدترین پیشبینیها در کنار کاهش قیمت سهام این شرکتها به اندازه سود تقسیمی در مجامع میتواند انگیزه را برای مشارکت پررنگ خریداران در هفتههای آتی به دنبال داشته باشد. گرچه برخی از نمادهای مورد اشاره مانند نمادهای پالایشی دارای نسبت قیمت به درآمد بالایی هستند و این موضوع ممکن است از شدت ورود نقدینگی به این نمادها بکاهد، اما فضای مثبت کنونی فعالان بازار را به عبور از سقف 16 ماهه شاخص (فروردین 95) امیدوار کرده است.
بالهای فلزی پرواز شاخص
نمادهای گروه فلزات اساسی بهترین گزارشهای عملکرد فصلی را روی «کدال» قرار دادند. پیش از این، در اسفند سال گذشته کارشناسان به محافظهکارانه بودن مفروضات بودجه اولین پیشبینی در شرکتهای زیر مجموعه صنعت فلزات اساسی اشاره داشتند. در شرایط کنونی ارائه گزارشهای چشمگیری از سوی نمادهای زیرمجموعه این گروه تاییدی بر نظرات گذشته بود. در فصل بهار نگرانی از ریزش قیمت جهانی فلزات مانع از حرکت نقدینگی به سمت این نمادها شده بود. نگرانی از اقتصاد چین مهمترین عامل در ضعف نسبی قیمت مواد فلزی و معدنی در سهماه نخست سالجاری بود. در این میان با وجود تعدیل نسبی قیمت فلزات در فصل بهار اما قیمتها همچنان نسبت به بودجه اولیه شرکتهای ارائهشده در اسفند سطوح بالاتری را تجربه میکرد. این موضوع در کنار مقاومت عرضهکنندگان در کاهش قیمت فلزات در بورس کالا (عرضههای داخلی) اثرات مثبتی را در پوشش قابلتوجه سودآوری این شرکتها گذاشت.
عملکرد چشمگیر فولادیها
غولهای فولادی بورس تهران مانند فولادخوزستان با تعدیل مثبت 29 درصدی نسبت به اولین پیشبینی همراه شدند. به این ترتیب سود هر سهم این شرکت از 475 ریال به 614 ریال افزایش یافت و نکته قابل توجه پوشش 267 ریالی این شرکت در سهماه نخست سال مالی است. دیگر غول فولادسازی کشور، فولاد مبارکه نیز در سهماه نخست سال مالی 121 ریال سود به ازای هر سهم کنار گذاشت. «فولاد» سود هر سهم در گزارش جدید را با تعدیل مثبت 19 درصدی 302 ریال عنوان کرده که در فصل بهار موفق به پوشش 40درصدی سود خالص برآوردی خود شده است. پوشش مناسب سودآوری شرکتهای فولادی، بهبود قیمت فولاد در بازار جهانی در کنار انتظار برای رشد نرخ دلار در بازار داخل از مواردی است که فعالان بازار را چشم انتظار تعدیلات مثبت سنگین در گزارشهای بعدی نگه داشته است.
هفته پرخبر برای سهامداران «فملی»
پس از فولادیها میتوان به شرکت ملی مس ایران اشاره کرد. نرخهای بالا در فروش مس کاتدی در بورس کالا از سوی ملی مس باعث شده که این شرکت با وجود ضعف در پوشش مقادیر فروش موفق به پوشش قابلتوجه سودآوری شود (جهش حاشیه سود ناخالص عامل بهبود قابلتوجه روند سودآوری «فملی» بود). «فملی» سود هر سهم سال مالی 96 را با افزایش 33 درصدی معادل 272 ریال عنوان کرده است. این شرکت در سهماه نخست سال مالی 33 درصد از پیشبینیهای جدید خود را پوشش داده است. پوشش مناسب سودآوری ملیمس در سهماه نخست سال مالی در حالی رخ داد که قیمت مس در فصل بهار تا کمتر از 5500 دلار نیز در بورس فلزات لندن نزول یافت. طی هفتههای اخیر مس با رشدهای متوالی به قیمتهای بیش از 6 هزار دلار رسید. سطوح کنونی قیمت مس و رشدهای احتمالی نرخ دلار در آینده میتواند «فملی» را برای تعدیلهای مثبت آتی آماده کند. در این میان سود بالای تقسیمی این شرکت در مجمع عمومی سالیانه روز چهارشنبه (معادل 35 تومان به ازای هر سهم) از قیمت سهام کاسته و جذابیت ورود نقدینگی جدید را به همراه خواهد داشت.
تداوم رشد سودآوری گروه «روی»
تولیدکنندگان فلزی روی نیز در ارائه تعدیلات مثبت و پوشش مناسب سودآوری مشارکت داشتند. در این گروه «فاسمین» سود هر سهم بر اساس عملکرد سهماه را نسبت به پیشبینی پیشین با رشد 5 درصدی معادل 168 ریال به بازار ارائه کرد. مانند دیگر شرکتهای گروه فلزات اساسی کالسیمین نیز با پوشش 34 درصدی پیشبینی جدید، فضا را برای تعدیلات مثبت آتی باز نگه داشت. «فرآور» نیز در وضعیتی نسبتا مشابه سود خالص خود را در پیشبینی جدید 6 درصد نسبت به اولین پیشبینی از سال مالی 96 رشد داد و در این میان 303 ریال سود خالص به ازای هر سهم (معادل 32 درصد) از پیشبینی جدید را در فصل بهار پوشش داد.
لزوم لحاظ ریسکهای آتی سهام
بر این اساس سهام شرکتهای گروه فلزات اساسی با پتانسیلهای مثبت از تداوم رشد سودآوری، احتمالا با استقبال بازار مواجه شوند. گرچه در شرایط کنونی فضا برای این گروه بسیار مثبت است اما موضوعی که باید فعالان بازار نباید از توجه به آن غافل شوند ریسکهای موجود در این بخش بهخصوص ریسکهای جهانی در قیمت فلزات است. گرچه قیمت فلزات در بازار جهانی با روند کاهشی موجودی انبارها و همچنین سیگنالهای مثبت از تقاضا بهخصوص از سوی چین روند نسبتا پایداری را در قیمتهای کنونی در پیش گرفته است اما باید توجه داشت که بازار کالایی همچنان رونق خود را وامدار چین بهعنوان دومین اقتصاد جهان است. در سالهای اخیر کارشناسان اقتصادی در بازار جهانی نسبت به حباب موجود در بخش مسکن چین بارها هشدار دادهاند. خوشبختانه همچنان هشدارها از بحران اقتصادی چین بهعمل نینجامیده است اما نباید از چنین ریسک بزرگی در معاملات سهام شرکتهای کالایی داخلی چشمپوشی کرد. بر این اساس با تنظیم سقف انتظارات سودآوری این شرکتها باید نسبت قیمت به درآمد معقولی را برای آنها درنظر گرفت تا بتواند ریسکها احتمالی آتی را پوشش دهد. گرچه در شرایط کنونی بازگشت قیمتی فلزات به فضای رکودی در نیمه نخست سال 95 دور از انتظار است اما تزلزل بازارهای جهانی میتواند شوک بزرگی برای قیمت فلزات به همراه داشته باشد.
صعود شاخص با سوخت پالایشی؟
گروه دیگری که با گزارشها و مجامع خود فعالان بازار را در هفتههای اخیر غافلگیر کردند، نمادهای پالایشی بودند. پس از تعدیلهای مثبت سنگین نمادهای پالایشی در عملکرد 12 ماه منتهی به اسفند 95 برخی از نمادهای این گروه مجامع عمومی سالانه خود را برگزار کردند. پالایش نفت بندرعباس روز چهارشنبه در مجمع عمومی سالیانه 650 ریال سود از 746 ریال سود هر سهم محققشده در سال مالی 95 را میان سهامداران تقسیم کرد. تقسیم اینچنینی سود میان سهامداران از سوی یکی از شرکتهای پالایشی تا حدودی عجیب بود. همانطور که در گزارشهای پیشین «دنیای اقتصاد» اشاره شده بود یکی از سناریوهای موجود درخصوص رشد سودآوری شرکتهای پالایشی، عنایت نرخگذار در بخش مواد اولیه و محصولات اصلی و انتظار این نهاد برای انجام طرحهای کیفیسازی از سوی این شرکتها بود. بر این اساس این انتظار وجود داشت که شرکتهای پالایشی نیز مکلف به پرداخت حداقلی سود خالص در مجمع به منظور افزایش توان مالی شرکت برای انجام طرحهای کیفیسازی شوند. با این حال با تقسیم 87 درصد از سود خالص سالانه در مجمع «شبندر» همچنان ابهام در این صنعت موج میزند. در این میان «شراز» تنها 10 درصد از سود انباشته پایان سال 95 را میان سهامداران تقسیم کرد. اثر سیاستهای نرخگذار را میتوان در مقایسه صورتهای مالی سالهای گذشته این شرکتها مشاهده کرد. در سال گذشته حاشیه سود ناخالص شرکتهای پالایشی بهطور قابل توجهی رشد کردند که این موضوع عاملی برای جهش سودآوری این شرکتها نسبت به سال قبل شد.
حاشیه سود پالایشیها
بررسی صورتهای مالی حسابرسیشده شرکت نفت بندر عباس برای سال مالی 95 و مقایسه با صورتهای مالی حسابرسیشده سالهای قبل کاملا به جهش حاشیه سود ناخالص این شرکت اشاره دارد. همانطور که پیش از این مطرح شده بود مهمترین عامل در سودآوری شرکتهای پالایشی سیاست نرخگذار در برخورد با این شرکتها است.با نگاهی بهصورتهای مالی سه سال اخیر شرکتهای پالایشی و مقایسه حجم مواد اولیه ورودی به پالایشگاه (خوراک نفت و میعانات) و مقایسه با حجم خروجی محصولات، نسبتی حدود یک حاصل میشود. این موضوع به آن معنا است که اگربرای مثال ورودی پالایش نفت بندرعباس حدود 100 بشکه نفت خام باشد حجم خروجی این پالایشگاه نیز فارغ از نوع محصولات در همین حدود است. بر این اساس حاشیه سود شرکتها با این پیشفرض محاسبه شده است. 86 درصد از ارزش فروش محصولات «شبندر» به پنج فرآورده اصلی اختصاص دارد. در سال 95 حدود 17 میلیون و 200 هزار متر مکعب نفت و میعانات گازی بهعنوان خوراک به این مجتمع وارد شده که حدود همین میزان نیز فرآورده از این مجتمع خارج شده است (17میلیون و 300 هزار مترمکعب). در حالیکه نسبت حجمی خوراک به محصولات تقریبا برابر با یک است میتوان فاصله قیمتی محصولات با مواد اولیه را بدون در نظر گرفتن نوع آنها محاسبه کرد. این بررسی در سالهای 93 و 94 نیز انجام شده است.
میانگین نرخ هر لیتر از محصولات این پالایشگاه در 93، 94 و 95 به ترتیب معادل 1454، 874 و 950 تومان است. از طرفی طی این سالها نرخ میانگین هر لیتر از خوراک دریافتی به ترتیب معادل 1337، 800 و 818 تومان است. بر این اساس فرآوردهها با خوراک به ترتیب در این سالها معادل 9، 9 و 16 درصد فاصله قیمتی دارند. بین 90 تا 95 بهای تمامشده شرکتهای پالایشی معمولا به خرید خوراک (نفت و میعانات) اختصاص دارد، در نتیجه میتوان اثر مستقیم افزایش فاصله قیمت خوراک و محصولات را در سودآوری این شرکتها مشاهده کرد. سال مالی گذشته فاصله قیمتی خوراک و محصولات «شبندر» معادل 16 درصد بوده است. این موضوع عاملی برای رشد قابل توجه سودآوری سال گذشته نسبت به سال 94 است.
سیاست نرخگذار در سال 95 به کام پالایشیها بود. امروز انتظار برای برگزاری دیگر مجامع پالایشی وجود دارد که میزان سودهای تقسیمی به خصوص در دو پالایشگاه اصفهان و تهران مورد توجه است. نحوه تقسیم سود همانطور که پیش از این نیز اشاره شده بود برنامه شرکتها برای طرحهای توسعه و کیفیسازی را مشخص میکند. همچنان نمیتوان درخصوص روند آتی سودآوری این شرکتها اظهار نظر دقیقی کرد. تکرار نرخگذاریهای کنونی میتواند از سودآوری شرکتهای پالایشی حمایت کند. در این شرایط باید در انتظار بازگشایی این نمادها پس از برگزاری مجامع بود. جهشهای سودآوری و تعدیلات مثبت بر اساس عملکرد مثبت در این شرکتها توجه فعالان را به خود جلب کرده است. از طرفی اما فروشندگان بالقوه فراوانی در روند مبهم این صنعت وجود دارد. با این حال بعضا از عملکرد مثبت این گروه در میان فعالان بازار استقبال شده و این موضوع احتمال حرکت نقدینگی به سمت این نمادها را پررنگ ساخته است. بر این اساس سوخت پالایشی شاید دومین اهرم حمایتی از شاخص کل باشد. دیگر گروهها نیز گزارشهای زیادی را منتشر کردهاند که عملکرد مثبت برخی از سیمانیها، متانولیها و نمادهای صنعت رایانه مورد توجه بود. از سوی دیگر ضعف در تحقق سودآوری شرکتهای اورهای مطابق با انتظارات بود. در شرایطی که بازار افت سودآوری برخی از این شرکتها را پیشخور کرده و از طرفی سیگنالهای بنیادی برای حمایت از سهام در سایر صنایع مشاهده میشود امید به تداوم رشد شاخص مطابق هفتههای اخیر وجود دارد.