«اولی هاینونن»، بازرس پرسابقه تسلیحاتی و معاون سابق البرادعی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی است، بعضی احساس همدردیها با ایران در آژانس به پیشرفت برنامه هستهای ایران کمک کرده است.
به گزارش «تابناک»، وال استریت ژورنال متن مصاحبه با هاینونن را منتشر کرده که در آن آمده است:
از زمانی که اوباما رئیس جمهور آمریکا وجود تأسیسات مخفی هستهای ایران در فردو را علنی کرد، سه سال میگذرد؛ تأسیساتی که در اعماق زمین است و با سیلوهای موشک و موشکهای ضدهوایی حفاظت میشود. آیا جهان به زودی باز هم غافلگیر خواهد شد؟
اگر یک نفر در این زمینه حق گمانهزنی داشته باشد، وی اولی هاینونن است که مدعی است شش سال پیش از اعلام اوباما، اشاراتی در مورد فردو را دریافت کرده بود. در پاییز ۲۰۰۳، هاینونن در دفتر خود در وین مشغول کار بود، که مردی بدون اعلام قبلی مقابل وی ظاهر شد. آن فرد ـ که هاینونن پیش از آن با وی سخن نگفته بود و هنوز هم ملیت وی را فاش نمیکند ـ مدعی شد ایران در حال تکرار تأسیسات غنیسازی هستهای خود در یک سایت زیرزمینی در نزدیکی شهر قم است؛ خبری که بعدا از سوی آژانس و سازمانهای جاسوسی غربی تأبید شد.
اما این همه چیزی نبود که آن فرد به هاینونن گفت. وی مدعی شد، ایران در حال کپی کردن تأسیسات آب سنگین اراک برای تولید پلوتونیوم در جایی دیگر نیز هست؛ به عبارت دیگر، آن فرد مدعی وجود دستکم دو سایت سری شده بود. آیا آن مورد دوم، یک تأسیسات پلوتونیوم است که هنوز هم سری باقی مانده است؟
وقتی که روبهروی وی در دانشگاه هاروارد نشستهایم، وی در این مورد سخنی نمیگوید ولی با توجه به سابقه کار ۲۷ ساله خود به عنوان بازرس اتمی در ایران، کره شمالی، عراق، سوریه و دیگر کشورها میگوید: مردم در مورد چگونگی نفوذ سرویسهای جاسوسی به ایران سخنان بسیاری میگویند، ولی اگر به برنامههای سلاح هستهای در کشورهای گوناگون که بعدا فاش شدهاند توجه کنید، همه آنها با یک غافلگیری همراه بودهاند. اگر ایران در حال حاضر، یک تأسیسات هستهای اعلام نشده نداشته باشد، برای نخستین بار در بیست سال گذشته است که چنین اتفاقی میافتد.
تنها در ماه فوریه گذشته، تحولات هستهای فراوانی اتفاق افتاد. کره شمالی سومین و موفقترین آزمایش هستهای خود را انجام داد، ایران تصمیم خود برای نصب سانتریفیوژهای تا سه برابر سریعتر را اعلام کرد، اخبار و تصاویری در مورد کار در اراک منشر شد، بار دیگر گفتوگوهای هستهای با ایران به برنامهریزی برای مذاکرات بیشتر ختم شد و بار دیگر ایران پیشنهاد آمریکا برای مذاکره مستقیم را نپذیرفت و سنای آمریکا وزیر دفاع جدید آمریکا را تأیید کرد که هنوز نمیتواند بگوید ایالات متحده میخواهد مانع ساخت سلاح هستهای توسط ایران شود یا اینکه زندگی با این احتمال را خواهد پذیرفت.
هاینونن تأکید دارد که آژانس وظیفه پیشگیری دارد، ولی توضیح میدهد که ایران احتمالا از نقطه غیر قابل گذشته است و آژانس نیز تا حدی در این مسأله مقصر است.
هاینونن مدعی است که ایران حتی اگر تأسیسات مخفی هم نداشته باشد میتواند از روش کره شمالی استفاده کند و هر زمانی که تصمیم گرفت، بگوید دیگر تحمل کافی است و در یک تا دو ماه کار خود را تمام کند. هر چند زمان کافی برای این کار به تواناییهای مهندسان ایرانی بستگی دارد، یورش ایران به سوی سلاح میتواند کاملا بر سرعت طرفهای غربی برای واکنش نشان دادن به آن پیشی بگیرد.
هاینونن برنامه زمانی چنین کاری، جدول زمانی بازرسیهای آژانس و مسیر اطلاع آژانس از اقدامات ایران تا گزارش به شورای حکام و سپس شورای امنیت را مرور میکند و میگوید ایران میتواند در عرض یک ماه به سلاح دست یابد و پس از آن، ایران نهمین کشور مسلح به سلاح هستهای خواهد بود.
به عبارت دیگر، مسأله ساخت بمب توسط ایران تنها به اراده ایران بستگی دارد. به رغم دو دهه تلاش برای جلوگیری از چنین احتمالی، چه چیزی باعث شکست طرف مقابل ایران شده است؟
هاینونن از سویی گمان میکند، بدون اقدام نظامی، نمیشد خیلی در جلوگیری از رسیدن ایران مصمم به این سطح از توانایی موفق بود، ولی از سوی دیگر فضای آژانس و احساس همدردی با ایران و نیز شخصیت مدیرکل آژانس یعنی رئیس سابق خود محمد البرادعی را در این موضوع کارآمد میداند.
وی مدعی است که نگاه البرادعی به حمله به عراق که آن را غیر عادلانه میدانسته، در نگرشهای وی نسبت به مسأله هستهای ایران کارآمد بوده و در همین چهارچوب وی در سال ۲۰۰۸، نگاهی خوشبینانه نسبت به ایران داشته است.
البته مشکل جدیتر، دیپلماسی سادهلوحانه در برابر ایران بوده است که پیشینه آن نه به سال ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴، بلکه به دوران مدیر کلی هانس بلیکس در سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴ بازمیگردد.
در آن زمان، مقامات آژانس پس از نگرانیهای ناشی از انتقال دو تن اورانیوم از چین برای شفافسازی به ایران سفر کردند. هاینون میگوید بازرسان اعلام کردند، همه چیز عادی است و ما چیز خاصی ندیدیم، ولی در واقع دو آزمایشگاه وجود داشت که پیش از آن اعلام نشده بودند و در این بازرسیها آشکار شدند. سه سال بعد بود که این تأسیسات تحت پادمان آژانس قرار گرفت.
هاینونن مدعی است که بعدها و در طول کار خود در آژانس، از موارد متعددی از این سهلانگاریها آگاه شده است. هرچند وی از چرایی چنین رفتارهایی احساس سرخوردگی دارد، اعتراف میکند که ایرانیها، مذاکرهکنندههای بسیار خوبی هستند.
تاکنون ایرانیها به خوبی انتقادات آژانس را تخفیف دادهاند. بازرسان سالهاست که در تلاش برای بازرسی از پارچین هستند و هجده ماه است که در تلاش برای بازرسی از اراک نیز ناکام بودهاند. ایرانیها بازی را خوب بلدند، در ملأ عام به آنها امید میدهند که چنین مسائلی در مذاکرات بعدی و در ماههای آتی حل خواهد شد و آنها به آسانی گول میخورند.
به رغم همه این گلایهها، هاینونن هنوز به یک توافق بزرگ بین ایران و آمریکا امید دارد، هر چند شیوه رفتار ایران در ده سال گذشته، باز هم وی را از پیشرفتهای بیشتر ایران میترساند. اگر چنین توافقی نشود و ایران عملا به عنوان یک کشور دارای سلاح و یا دارای سلاح مخفی شناخته شود، آنگاه از دید هاینونن برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان و مصر هم ممکن است به دنبال سلاح بروند.
در چنین حالتی سریعترین زمان ممکن برای آنها، پنج تا ده سال خواهد بود. این در صورتی است که آنها کار خود را از صفر شروع کنند. شاید عربستان هم اکنون کار را شروع کرده باشد. هاینونن سپس برنامههای هستهای اعلام شده عربستان، وضعیت روابط آن با پاکستان و شرایط این کشور و نیز شبکه عبدالقدیر خان پدر بمب هستهای پاکستان را دلیلی برای نگرانی بیشتر میداند.
هر چند وال استریت ژورنال، با توصیف ظاهر مهندسی هاینونن از جمله کراوات و پیراهن آستین کوتاه، وی را دارای قدرت درک بالایی از مسائل جهانی میداند، میتوان به آسانی ریشه همه این ادعاهای ریز و درشت را فهمید. ایران هستهای شده است، هیچ خط قرمز تحمیلی را نمیپذیرد و اگر خواسته بود تاکنون بمب هم ساخته بود.
همه حرفهای هاینونن معنایی جز این ندارد که غرب در مقابله با خواست ایران برای دستیابی به توانایی هستهای شکست خورده و اکنون با مرور خاطرات قدیمی خود به این میاندیشد که کدام اشتباهات باعث این شکست شده است. زمان برای هاینونن و مخالفت با حقوق هستهای ایران پایان یافته است، حتی اگر با زورگویی و لجاجت این واقعیت مورد اعتراف قرار نگیرد.