تیم ملی والیبال ایران درحالی به کار خود در لیگ جهانی پایان داد که پس از این رویداد شائبههای زیادی در مورد نحوه انتخاب بازیکنان و دخالت افراد دیگر مطرح شد.
کد خبر: ۱۶۳۲۵۷
به گزارش ایران اکونومیست؛ چند هفتهای از بسته شدن پرونده لیگ جهانی ۲۰۱۷ برای والیبال ایران گذشته اما نتایج ضعیف تیم ملی و مهم تر از آن نمایش ناامید کننده بازیکنان هنوز فراموش نشده است. در این چند سال اخیر شاهد تعویض پی در پی سرمربی والیبال بودیم تا شاید بتوانیم با این تغییرات روند رو به رشد والیبال را حفظ کنیم اما به نظر میرسد مشکل کار در جای دیگری است.
عده ای از کارشناسان والیبال بر این موضوع اصرار دارند که مشکل تیم ملی بازیکن است و این را در نقد فنی آنها از برخی بازیکنان به وضوح مشخص بود. مسئله دعوت یک سری از بازیکنان و یا دعوت نشدن برخی همیشه نقل محافل والیبالی و رسانه ها بوده و امروز بیش از گذشته سر زبان ها افتاده است.
این حقیقت را باور داریم که والیبال ما در سطح ملی همانند کشورهایی مانند روسیه و ایتالیا بازیکن ندارد اما اینکه در چند سال اخیر یک ترکیب همیشگی در تمامی تورنمنت ها شرکت کرده شائبه بازیکن سالاری و نفوذ عده ای در تصمیم گیری ها را بیشتر کرده است.
بعد از ولاسکو که در زمان مربیگری اش در تیم ملی به کسی اجازه دخالت در بحث بازیکنان را نمی داد همیشه یکی از نقدهایی که به مربیان تیم ملی وارد می شد مدیریت بر بازیکنان و افراد نزدیک به تیم ملی بود. ولاسکو حتی در آن زمان سعید معروف بهترین پاسور ایران را یک سال به تیم ملی دعوت نکرد تا ثابت کند تنها چیزی که برای او اهمیت دارد کار فنی بازیکن و نظم و انضباط او است.
در سال های اخیر برخی، ارتباطات بازیکنان و یا دوستی حاکم بین بازیکنان و دست اندرکاران تیم ملی را ملاک دعوت بازیکنان می دانستند. این موارد در زمان مصدومیت زرینی و همراهی این بازیکن مصدوم در اردوی آمریکا شدت گرفت و زمانی که لیست نهایی برای المپیک اعلام شد به اوج خودش رسید. جواد معنوی نژاد لحظه آخر از سفر به برزیل باز ماند و فرهاد ظریف با کلی جار و جنجال از تیم ملی کنار گذاشته شد.
این حرف و حدیث ها با آمدن کولاکوویچ هم ادامه پیدا کرد. زمانی که لیست تیم ملی اعلام شد بیشترین چیزی که به چشم می آمد حضور اکثر بازیکنان تیم پیکان بود که اکبری سرمربی خودشان را در کادر فنی تیم ملی می دیدند.
عده ای معتقد بودند که با توجه به نداشتن شناخت کافی از کولاکوویچ این لیست با نظر فدراسیون و شخص اکبری تهیه شده و خیلی بحث فنی و عملکرد بازیکنان در لیگ مورد ارزیابی قرار نگرفت. حتی در روز آخر و قبل از اعزام تیم به مسابقات لیگ جهانی خط خوردن وادی و قرار گرفتن سال افزون در کنار سعید معروف موجب شد تا برخی عنوان کنند این انتخاب بیشتر از آن که فنی باشد از روی دوستی بازیکنان بوده است.
صحبت های این چنینی تنهای محدود به روابط بازیکنان نشد و پای خوشخبر سرپرست تیم ملی را نیز به میان آورد. اولین نقدها از اولین حضور ایران در لیگ جهانی و داستان حواله ماشین شروع شد، عده ای این موضوع را عنوان کردند که بازیکنان برای سرپرست تیم ملی یک دستگاه ماشین خریداری کردند. هرچند سرپرست تیم ملی این موضوع را به شدت تکذیب کرد اما هر زمان که تیم ملی مورد انتقاد قرار می گرفت این مسائل در مورد سرپرست تیم ملی نیز بازگو می شد.
حتی شنیده می شد که در روزهای آخر حضور محمود گودرزی در وزارت ورزش و جوانان قرار بود خوشخبر از پست خود برداشته شود ولی با روی کار آمدن سلطانی فر او در این پست باقی ماند و بالطبع حرف و حدیث نیز ادامه پیدا کرد.
حال این مسائل بعد از اتمام لیگ جهانی دوباره از گوشه و کنار خانواده والیبال به گوش می رسد که چقدر بازیکنان تیم ملی بر اساس عملکرد فنی خودشان به تیم ملی دعوت می شوند و چقدر مسائل دیگر بر این انتخاب ها تاثیر می گذارد.
در طول سالیان گذشته در کنار ستاره های تیم ملی بازیکنانی در تیم حضور داشتند که به لحاظ فنی حرفی برای گفتن نداشتند. آیا باید حضور این بازیکنان را به این موارد عنوان شده ربط داد؟ آیا واقعا افراد دیگری غیر از سرمربی بر این انتخاب ها اثرگذار هستند؟