بازار سهام در چهارمین هفته متوالی کاهشی خود شاهد شتابگیری سرعت کاهش قیمتها بود به نحوی که با افت 9/ 0 درصدی، عملا شاخص کل به محدوده پایان فروردین ماه برگشت. در همین حال، عقربه بازدهی بازار در نخستین فصل سال رقم اندک دو درصدی را نشان میدهد. افزایش نگرانیها ناشی از تصویب تحریمهای جدید در سنای آمریکا در کنار اوجگیری مشکلات موسسات اعتباری غیرمجاز منجر به فرو رفتن کامل سرمایهگذاران در لاک احتیاط شده است.
برآیند این مسیر در کاهش شدید حجم معاملات و افت ممتد قیمتها نمایان است که خوشبینی به تغییر روند بازار سهام در کوتاهمدت را محدود کرده است. همزمان، با توجه به ضرورت اقدامات مدیریتی گسترده در عرصه اقتصادی، اکثر سهامداران منتظر مشخص شدن نام وزرای پیشنهادی دولت در این حوزه هستند؛ عرصهای که احتمالا بازار سرمایه در یک ماه آینده وضوح بیشتری نسبت به آن پیدا خواهد کرد. با این حال، از منظر معیارهای داخلی بازار سهام میتوان چهار نشانه را مد نظر قرار داد که همگی امکان ریزش بیشتر قیمتها را کمتر محتمل نشان میدهند.
کف بازار نزدیک است؟
هر چند بررسی متغیرهای اقتصادی به ویژه قیمتهای جهانی و نرخهای سود بالای بانکی جای زیادی برای خوشبینی نسبت به تغییر روند منفی در بورس تهران باقی نگذاشته است اما برخی شواهد بنیادی و تکنیکی از امکان به کف رسیدن بازار در آینده نزدیک حکایت دارند. در همین راستا، متغیر کلیدی P/ E یا همان نسبت قیمت به درآمد متوسط سهام در بورس تهران در اثر افت قیمتها در روز گذشته به کمتر از 9/ 6 واحد رسید که کمتر از سطح 7 واحدی است که بهطور غالب در یک سال گذشته بالاتر از آن قرار داشته است.
پایینتر بودن این نسبت به معنای ارزانتر بودن قیمت نسبت به سودآوری بنگاهها و در نتیجه ارزنده بودن سهام است. نسبت دیگر، عبارت از متوسط قیمت به کل درآمد شرکتهاست (P/ S) که معمولا، تحلیلگران، مقدار کمتر از یک واحد نشانه در کف بودن قیمت سهام و بالاتر بودن از محدوده دو واحد را برای متوسط بازار هشداردهنده تلقی میکنند. این نسبت اکنون در بورس تهران در محدوده 9/ 0 واحد قرار دارد که نشان از ارزشگذاری مطلوب سهام دارد. نسبت کلیدی دیگر عبارت از قیمت به ارزش دفتری (P/ B) است که در حاضر حدود 6/ 1 است که از اوجهای تاریخی بورس تهران (که گاهی تا سقف حبابی 3 واحد هم بالا میرود) کاملا دور است.
در همین حال، برخی گمانهزنیهای نموداری هم بر تراکم حمایتهای شاخص کل در باند 78 هزار تا 78 هزار و 500 واحدی دلالت دارند که میتواند مانع از افت بیشتر قیمتها شود. از این منظر میتوان گفت هر چند انگیزههای قوی برای بهبود چرخش بازار سهام به سمت صعود در حال حاضر دیده نمیشود اما میتوان به دلیل طی سیکل طبیعی اصلاح و جذابتر شدن ارزشگذاریها، نسبت به توقف افت بیرویه و ادامهدار قیمتها و عمل کردن سطوح حمایتی شاخص در کوتاهمدت امیدوار بود.
روزهای متفاوت صندوقهای با درآمد ثابت
از حدود دو سال پیش، بازار پول کشور، شاهد اوجگیری نقشآفرینی پدیده نوینی تحت عنوان «صندوقها با درآمد ثابت» بود. در آن زمان، شاید کمتر کسی تصور میکرد که در مدتی کوتاه، ارزش داراییهای تحت مدیریت این صندوقها به رقمی نزدیک به 10 درصد کل سپردههای بانکی کشور برسد. به این ترتیب، ارزش داراییهای تحت مدیریت این صندوقها از 6 هزار میلیارد تومان در ابتدای سال 94 تا محدوده 120 هزار میلیارد تومان بالا رفت.
بخش عمده این منابع که عمدتا با پیشبینی سود 20 درصدی روزشمار از مردم جمع شده در خود بانک پذیرنده در قالب سپردههای خاص، سرمایهگذاری شده است. بدین ترتیب، با عبور از محدودیتهای رسمی جذب سپرده، بانکها در این قالب موفق به جذب منابع جدید شدند. با این حال، روند اخیر جذب پول جدید از سوی این نهادهای مالی حکایت از وضعیتی متفاوت با دو سال گذشته دارد. بر این اساس، این صندوقها، در اسفند ماه95، برای اولین بار در مقیاس ماهانه شاهد خروج منابع (بهطور خالص) بودند. در ماه جاری نیز به ویژه در روزهای اخیر، غلبه ابطال واحدها بر صدور واحدهای جدید در این صندوقها نمایان است.
از این رو به نظر میرسد راه میانبر بانکها برای جذب منابع پس از دو سال ترکتازی با مانع مواجه شده و این نهادها جذابیت خود را به ویژه برای جلب منابع جدید از دست دادهاند. این مساله میتواند ناشی از احتیاط سپردهگذاران در سرمایهگذاریهایی از این دست و یا عدم اقناع نرخهای سود فعلی باشد. رصد تحولات آتی به ویژه با توجه به سرمایهگذاری بخش کوچکی از منابع برخی این صندوقها در بازار سهام برای بورسیها هم حائز اهمیت زیادی خواهد بود تا مشخص شود آیا بانکها برای احیای دوباره جذابیت صندوقهای با درآمد ثابت تدبیری میاندیشند و یا با تداوم چالش موجود، مسیر انباشت سرمایه در این نهادهای نوپا معکوس میشود.
سقوط آزاد نفت
سقوط ارزش طلای سیاه حتی در اوج فصل مصرف هم خیال ایستادن ندارد. در هفته جاری قیمتهای نفت با افت سنگین بیش از 4درصدی به سطح 43 دلار در هر بشکه کشیده شدند تا با عبور افت ماهانه از مرز 15 درصد، تمام رشتههای توافقات کشورهای اوپک برای کنترل بازار پنبه شود. در همین حال، تعداد دکلهای حفاری نفت آمریکا با افزایش برای بیست و سومین هفته متوالی، رکورد سیساله رونق فعالیتهای حفاری در این کشور را شکستند. همزمان، در 9 ماه گذشته، تولید نفت آمریکا هر ماه تقریبا 100 هزار بشکه افزایش یافته تا اثر کاهش 2/ 1 میلیون بشکهای تولید اوپک به حداقل برسد.
به این ترتیب، کشورهای سنتی نفتی از یک سو تولید را با اراده خود محدود کردهاند و از یک سو شاهد انقباض روزافزون درآمد صادراتی هستند؛ وضعیتی که میتواند در ادامه با شکستن مقاومت اعضای اوپک، آنها را به عرصه افزایش عرضه و شکستن توافق قبلی بکشاند.در مجموع، به نظر میرسد نه تنها استراتژی اوپک شکست خورده، بلکه رویکرد آنها فرصتی برای احیای رقبا در ایالات متحده در یک سال گذشته فراهم آورده است. در ایران نیز روند جاری هم به لحاظ کاهش درآمدهای دولت (که بودجه خود را بر اساس قیمت 55دلاری بسته است) و هم برای شرکتهای بورس تهران (که بهطور گسترده با نرخ محصولات نفتی و شیمیایی و نیز مخارج عمرانی دولت مرتبطند) اتفاقی ناگوار به شمار میرود؛ اتفاقی که در صورت تداوم، مسیر رشد اقتصادی سال جاری و امکان خروج بورس از رکود را با مانع جدی روبهرو میکند.