پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 12 - ۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۱۰ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۱

۵۰ سال پس از «صد سال تنهایی»

از زمان انتشار اولین نسخه رمان «صد سال تنهایی» ـ شاهکار ادبی «گابریل گارسیا مارکز» ـ ۵۰ سال گذشت.
کد خبر: ۱۵۹۷۰۰
به گزارش  ایران اکونومیست؛  «تلگراف» نوشت: رمانی که داستان هفت نسل از خاندان «بوئندیا» را روایت کرده و روح زندگی کلمبیایی را به روشنی پیش چشم مخاطبان قرار داده، برای اولین بار نیم قرن پیش یعنی در سال ۱۹۶۷ به چاپ رسید.

«گابریل گارسیا مارکز» فقید بیشتر شهرتش را برای نگارش همین رمان کسب کرده. این برنده نوبل ادبیات در واقع یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان آمریکای لاتین و بنیان‌گذار سبک رئالیسم جادویی است.

در این کتاب واقعیت‌های تاریخی با خیال در هم آمیخته و خواننده شاهد دنیایی است که در آن مردم از به دنیا آمدن بچه‌ها با دم خوک متعجب نمی‌شوند، از سرازیر شدن خون یک کشته در خیابان‌ها تا رسیدن به خانه مادرش شگفت‌شده نمی‌شوند و همه این اتفاقات را به عنوان بخشی جداناشدنی از روایت یگانه «گابو» می‌پذیرند.   

۵۰ سال پیش در روزی شبیه دیروز (۳۰ می)، اولین نسخه‌ها از این رمان ماندگار در بوینس آیرس به چاپ رسید. «صد سال تنهایی» بعد از انجیل، پرفروش‌ترین کتاب اسپانیولی‌زبان در جهان محسوب می‌شود. نویسنده «پاییز پدرسالار» که آوریل ۲۰۱۴ در سن ۸۷ سالگی درگذشت، یکی از مهم‌ترین چهره‌های ادبی کشور خود و آمریکای لاتین به حساب می‌آید. پس از مرگ او، رئیس‌جمهوری این کشور سه روز عزای عمومی اعلام کرد و هزاران نفر در مراسم  یادبود او شرکت کردند.

«صد سال تنهایی» در واقع سفری به گذشته و حال کلمبیاست. کارتاخنا، جایی که «گابو» به عنوان روزنامه‌نگار در «ال یونیورسال» قلم می‌زد، مکان مناسبی برای شروع داستان بود. «مارکز» آغازگر موج نو ادبی آمریکای لاتین نبود؛ در آن دوران نویسندگان مطرح دیگری همچون «کارلوس فوئنتس»، «خولیو کورتاسار» و «ماریو بارگاس یوسا» هم قدرتمندانه پا به عرصه ادبی گذاشته بودند،‌ اما انتشار این کتاب که ترکیبی از داستان‌های تخیلی، تاریخچه کارتاخنا پشت نقاب روستایی خیالی به نام «ماکوندو» و روایت هفت نسل از یک خانواده بود، اغلب به عنوان پیشگام جریان ادبی «بوم» در دنیای انگلیسی‌زبان محسوب می‌شود.

او زمانی در مصاحبه با «آسوشیتدپرس» گفته بود: اگر من روزنامه‌نگار نبودم، هرگز نمی‌توانستم کتابی بنویسم، چون من همه سوژه‌هایم را از واقعیت می‌گیرم.

«مارکز» در سال ۱۹۵۵ به دلایل سیاسی به اروپا رفت و بعدها ساکن مکزیک شد،‌ اما همیشه کارتاخنا را خانه خود می‌دانست. او در دهه نهم زندگی‌اش ملکی هم در در این شهر خرید، اما زندگی‌اش در مکزیک به پایان رسید.



مدت‌ها بر سر این که خاکستر این رمان‌نویس برجسته در کدام کشور نگهداری شود، بحث بود. از طرفی، مکزیکی‌ها به نوعی «گابو» را از آن خود می‌دانند و از طرف دیگر، زادگاه او جایی جز کلمبیا نبوده است. سرانجام خاکستر «گابریل گارسیا مارکز» زیر سردیسی از او در محوطه دانشگاهی در کارتاخنا به خاک سپرده شد.

این روزها تورهایی با عنوان «جای پای مارکز» برگزار می‌شود و در آن‌ها مسافران با پرداخت ۳۲۲۵ یورو می‌توانند از شهر کارتاخنای کلمبیا و ساختمان‌ها و مکان‌هایی که با «گابو» و شاهکار ادبی‌اش ارتباطی دارند، دیدن کنند.

*****

«گابریل گارسیا مارکز» نویسنده مطرح کلمبیایی سه سال پیش در یکی از روزهای نیمه ماه آوریل با زندگی وداع گفت. او ۱۲ سال پایانی عمرش را با سرطان غدد لنفاوی جنگید و در سال‌های آخر درگیر زوال عقل و آلزایمر شده بود. وضعیت بد سلامتی او طی سال‌های آخر، جامعه ادبیات و روزنامه‌نگاری جهان را متأثر و مرگ او کتاب‌دوستان بی‌شماری را در سرتاسر دنیا اندوهگین کرد.

«مارکز» که از مشهورترین نویسندگان آمریکای لاتین به حساب می‌آمد، ششم مارس ۱۹۲۷ در آرکاتاکای کلمبیا متولد شد. «گابو» زمانی که در دانشگاه ملی کلمبیا رشته حقوق می‌خواند، به طور جدی وارد کار روزنامه‌نگاری شد. این نویسنده اولین اثر داستانی خود را در سال ۱۹۴۷ در روزنامه «ال اسپکتادور» چاپ کرد. از آن پس هفت سال برای نگارش اولین رمان کوتاه خود تحت تأثیر نویسندگانی چون «ویلیام فاکنر» و «ویرجینیا وولف» وقت صرف کرد. «طوفان برگ» سرانجام در سال ۱۹۵۵ به چاپ رسید و سپس شاهکار او «صد سال تنهایی» در سال ۱۹۶۷ روانه بازار کتاب شد.

«مارکز» در طول عمرش به نوشتن ادامه داد و آثاری را چون «پاییز پدرسالار» (۱۹۷۵) و «عشق سال‌های وبا» (۱۹۸۵) که از معروف‌ترین رمان‌هایش هستند، خلق کرد. این نویسنده کلمبیایی این شانس را داشت که در زمان حیاتش به موفقیت مالی برسد و مورد تحسین منتقدان ادبی قرار گیرد؛ اتفاقی که برای خیلی از همتایان او رخ نمی‌دهد. «گابو» را پس از «میگوئل سروانتس» نویسنده قرن هفدهمی «دن کیشوت»، محبوب‌ترین نویسنده اسپانیولی‌زبان می‌دانند. علاوه بر محبوبیت ادبی، «مارکز» برای خلق سبک ادبی «رئالیسم جادویی» هم اعتبار بسیاری برای خود خرید. با این حال این‌ها تنها افتخارهای ادبی «مارکز» نیستند. او در هشتم دسامبر ۱۹۸۲ مهم‌ترین جایزه ادبی جهان، یعنی نوبل را به دست آورد.


آخرین اخبار