اما روز شنبه اتفاق ديگري افتاد. در پاسخ به اين نامه وزير ارشاد كه
از جزييات آن هيچ خبري منتشر نشد و در خبرها تنها به موضوعش يعني درخواست
پخش ربنا پرداخته شده بود در نهايت با پاسخ محمدجواد لاريجاني، عضو شوراي
نظارت صداوسيما بود به وزير ارشاد مبني بر دلايل عدم پخش ربنا همراه شد.
«در
مورد نامه منتسب به جنابعالي خطاب به سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي
دائر بر ضرورت پخش تلاوت منتخبي از آيات چند سوره از كلامالله مجيد با
صداي هنرمند معروف آقاي شجريان ضروري دانستم كه نكته مهمي را خدمتتان عرض
كنم. از آنجا كه موضوع دفاع از ايشان يك مناقشه سياسي شده است، لذا در
تلاوت مذكور توجه به آيت تحتالشعاع قرار ميگيرد و اين امر خلاف موازين
شرعي تلاوت است؛ لذا خواهشمند است كه ساير قطعات آوازي آن هنرمند را مطرح
فرماييد كه اتفاقا داراي ساختار موسيقيايي مهمتري هم هستند. حتما ميدانيد
كه تحتالشعاع قرار گرفتن توجه به آيات باهرات نسبت به مقارنات آنقدر مهم
بوده كه برخي از فقهاي بزرگ تلاوت ملحون را مورد شبهه قرار دادهاند.»
اين
بخشي از پاسخي بود كه لاريجاني به وزير ارشاد داد تا در آن تلويحا به
دلايل اصلي عدم پخش ربنا با صداي محمدرضا شجريان در طول اين سالها اشاره
كرده باشد و در آخر اين موضوع را عنوان كند كه پخش ربنا برخلاف موازين شرعي
است. او در توضيح اين دليل در ادامه اين نامه اينطور مينويسد: «البته
اين حساسيت در ميان موسيقيدانان بزرگ و حرفهاي هم مطرح است و آنان غالبا
ابا دارند كه قطعات مهم تركيبي آنان همراه با آواز پخش شود، زيرا معتقدند
توجه به الحان و معاني (و گاه حركات متناظر بدني) توجه به رموز و ظرافتهاي
نهفته در تناسبهاي ايقاعي را كه جوهر اصلي هنر موسيقي است تحتالشعاع
قرار ميدهد.»
محمدجواد لاريجاني در حالي به اين
نامه وزير ارشاد كه حتي متن آن هم در اختيار رسانهها قرار نگرفته بود،
پاسخ ميداد كه نامه خطاب به عبدالعلي عليعسگري، رييس سازمان صداوسيما
نوشته شده بود. اين موضوعي بود كه روز گذشته با واكنش حميدرضا نوربخش،
مديرعامل خانهموسيقي روبهرو شد و او در پاسخ به لاريجاني به همين مورد
اشاره كرد.
نوربخش در گفتوگويي با «ايلنا» با
اشاره به موضعگيري محمدجواد لاريجاني درباره ربناي محمدرضا شجريان و اعلام
«خلاف موازين شرعي بودن آن» گفت: «ايشان تشكيكاتي كردهاند كه به ظاهر
بيشتر از زاويه علم قرائت بوده است كه البته مشخص نيست ايشان اساسا چقدر با
مساله قرائت آشنايي دارند؛ اين يك مساله است. اما مساله اصلي من اين است
كه نامهاي توسط وزير محترم ارشاد به رييس سازمان صدا و سيما نوشته شده؛
آقاي دكتر محمدجواد لاريجاني ظاهرا مثل ديگر مواردي كه از ايشان سراغ
داشتهايم و تمايلشان براي پاسخگويي به مسائل مختلف، در اين مورد هم ظاهرا
جسارتشان از بقيه بيشتر بوده كه پاسخ به اين مساله را شخصا بر عهده
گرفتهاند.»
مديرعامل خانه موسيقي در ادامه به
فعاليت محمدرضا شجريان در كودكي و در زمينه قرائت قرآن اشاره كرده و اين
مساله را مطرح ميكند كه او براي خواندن اين دعا فرد ناآشنايي در اين زمينه
نبوده است تا به بخش عمدهاي از ايرادهاي لاريجاني پاسخ دهد. نوربخش كه
خودش هم به عنوان قاري قرآن فعاليت داشته يكي از بهترين اجراها در زمينه
مناجاتخواني را ربناي شجريان ميداند و در توضيح اين دعا با صداي او
ميگويد كه مناجاتخواني با تلاوت قرآن تفاوت دارد. او در ادامه به
قرائتهاي قرآني شجريان هم اشاره ميكند: «استاد شجريان نوارهايي در زمينه
قرائت قرآن دارد كه سيديهايش موجود است؛ آقاي دكتر لاريجاني ميتوانند به
اين نوارها مراجعه كنند. استاد شجريان قرائتي دارند كه بر شيوه مرحوم
استاد مصطفي اسماعيل اجرا شده است. آن زمان وقتي قاريان بزرگ اين قرائت را
گوش دادهاند همه لب به تحسين گشودهاند. وقتي شما در مقام مناجات چيزي را
ميخوانيد، ممكن است مقداري از مولفههاي قرائت قرآن فاصله بگيريد. ربناي
شجريان يكي از بهترين نمونههاي مناجاتخواني است؛ ضمن اينكه استاد شجريان
نيز در اين زمينه ادعايي نداشته و اين ربنا را به عنوان الگويي براي تمرين
عدهاي ضبط كرد كه بعدها پخش شد و بسيار مورد اقبال مردم قرار گرفت و ملت
ما سالهاي سال با آن زندگي كردهاند. امروز ربنا در گوش و ذهن همه مردم ما
هست و هر وقت پخش ميشود مردم به ياد لحظات نوراني افطار ماه مبارك رمضان
ميافتند.»
اما محمدرضا نوربخش در بخش پاياني
صحبتهايش در واكنش به ايرادات محمدجواد لاريجاني به نمونه مشابه ديگري كه
سالهاست از شبكههاي مختلف رسانه ملي پخش ميشود، اشاره ميكند و اذان
مرحوم موذنزاده اردبيلي را مثال ميزند: «با اين قاعدهاي كه ايشان
ميگويند اذان مرحوم موذنزاده اردبيلي نيز از نظر قواعد قرائت قرآن مشكل
دارد. ايشان لطف كنند به صدا و سيما بگويند ديگر اذان موذنزاده اردبيلي را
پخش نكنند. به دليل اينكه اگر بخواهم از نظر قواعد تجويد بررسي كنيم اذاني
كه مرحوم استاد موذنزاده اردبيلي گفتهاند اذان فارسي محسوب ميشود و از
لحن فارسي در آن استفاده شده و تجويدش هم متفاوت است. حال آنكه اين اذان
حالي دارد كه ما بايد به دنبال روح حاكم بر آن باشيم. مردم هم روح حاكم بر
آن اثر را ديدند و پذيرفتند. امروز اذان موذنزاده اردبيلي با روح و جان
مردم ممزوج است. اگر شما از مردم ايران بپرسيد كدام اذان را بيشتر دوست
داريد، حتما اكثريتشان ميگويند اذان موذنزاده اردبيلي. اين طبيعي است
چون كسي كار به لحن اثر ندارد و به قول شاعر «ما درون را بنگريم و حال را».
نوربخش همين موضوع را دليل اصلي پذيرش عمومي براي پخش اين دعا ميداند و
در نهايت پيشنهاد ميدهد كه «دوستان بهتر است دنبال دليل ديگري براي پخش
نكردن ربنا باشند.»
حسامالدين سراج يكي ديگر از
چهرههاي موسيقي بود كه روز گذشته به اين نامه پاسخ داد. او در صحبتهايي
كوتاه در مورد دعاي ربنا توضيح داد: «وقتي صحبت از موازين شرعي به ميان
ميآيد، به نوعي بحث حلال و حرام موسيقي مطرح است اما اينكه ربناي استاد
شجريان برخلاف موازين شرعي تلاوت است جمله جالبي نيست و بسيار سنگين است.
مردم از اين ربنا خاطره دارند همانطور كه از اذان موذنزاده اردبيلي خاطره
دارند و ميتوان گفت كه موذنزاده نيز در تلاوت آن اذان تجويد قرآني را
رعايت نكرده و با صوت اجرا كرده است.»
اما دليل پخش
نشدن ربنا در طول اين سالها چيست؟ «در سال ٧۴ براي آقاي لاريجاني كه آن
موقع رييس صداوسيما بود نامه نوشتم و اين نامه را هم به اين دليل نوشتم كه
همه به من ميگفتند چرا جلوي اينها را نميگيريد زيرا صدا و سيما آهنگهاي
شما را پخش ميكند و كليپ روي آن ميگذارد كه ما خودمان يك تصوير و تفسير
در ذهن ما داريم اما صدا و سيما يك چيز ديگري را به ما نشان ميدهد و
عكسهايي را ميگذاشتند كه هيچ ربطي به آهنگ نداشت[...] در آن نامه عنوان
كردم كه ما با خون دل اين هنر را به اينجا رساندهايم. اين نوارها را با
خون دل تهيه كردهايم. شما اجازه پخش اينها را با تغييراتي كه در آنها
دادهايد، نداريد و از ايشان خواستم كه دستور بدهند اين نوارها پخش نشود.»
اين
روايت خود محمدرضا شجريان از نامهاي است كه سالها پيش براي درخواست عدم
پخش آثارش از صداوسيما نوشته است. او اينها را در گفتوگويي عنوان كرد كه
سال گذشته درست در روزهايي كه باز هم صحبت از پخش ربناي او از تلويزيون قوت
گرفته بود منتشر شد. استاد آواز ايران در اين بين ربنا را به عنوان يكي از
استثنائات اين درخواستش دانست: «در آنجا گفتم فقط اجازه پخش ربنا را
داريد. زيرا براي افطار مردم آن را خواندهام [... ] به هر حال من شكايت
كردم و حق هم به من داده شد و البته گفتهاند كه شجريان خودش نخواسته ربنا
پخش شود كه اين را كاملا تكذيب ميكنم. ربنا متعلق به من هم نيست. متعلق به
مردم است. جزو زندگي و عواطف مردم است و هيچكس حق ندارد آن را از مردم
بگيرد. من كه صاحب اين اثر هستم و در واقع آن را خلق كردم هم ميگويم متعلق
به مردم است. من ربنا را هرگز از مردم دريغ نكردم. حالا اگر اقتضاي سياست
است كه صداي من را به هيچ صورتي پخش نكنند، خودشان ميدانند ولي دروغ
نگويند كه ربنا را من نگذاشتهام پخش كنند.»
در
فاصله تصميم براي پخش ربنا و عدم پخش آن سال ٨٨ يك نقطه عطف بود. به نظر
ميرسد عدم پخش اين دعا با صداي محمدرضا شجريان به خاطر محدوديت و
حساسيتهايي باشد كه در اين سال در مورد او در صداوسيما ايجاد و اعمال شد،
اتفاقي كه بعدها به جز مناسبتهايي خاص (ايام انتخابات) كه با پخش صداي
شحريان از تلويزيون همراه بود ادامه پيدا كرد. اين محدوديت نكتهاي است كه
مسوولان ارشاد هم بارها در سال گذشته و در روزهايي كه محمدرضا شجريان دوران
درمانياش را سپري ميكرد به آن اشاره كردند. در آن روزها هر وقت صحبت از
اجراي صحنهاي محمدرضا شجريان به ميان ميآمد اين موضوع هم مطرح ميشد كه
در اين مورد تنها وزارت ارشاد تصميمگيرنده نيست و رايزنيها ادامه دارد.
بعدتر
البته اتفاقات ديگري هم افتاد. درست در روزهايي كه محمدرضا شجريان همچنان
دوران درمان خود را در منزل سپري ميكرد مجوز انتشار يكي از آلبومهاي او
با عنوان «طريق عشق» با آهنگسازي پرويز مشكاتيان صادر شد و اميدواريها
براي رفع محدويت در مورد استاد آواز ايران بيشتر شد. در اين بين مسوولان
وزارت ارشاد هم به بهانههاي مختلف از فراهم شدن امكان برگزاري كنسرت
محمدرضا شجريان در صورت بهبود كامل او صحبت كردند.
آخرينبار
در مناظرههاي نامزدهاي دوازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري بود كه بار
ديگر، البته بدون نام بردن از محمدرضا شجريان از او ياد شد: حسن روحاني:
«ما الان يك هنرمند داريم كه از دعاي ربنايش ممانعت ميكنيم، با اين اوضاع
چطور ميتوانيم تعالي و پيشرفت داشته باشيم؟» اينها جملاتي بود كه حسن
روحاني در مناظره دوم با موضوع فرهنگي و سياسي به آن اشاره داشت. دو هفته
بعد نوبت به نامه وزير ارشاد رسيد تا يك قدم فراتر رفته و درخواست پخش
ربناي شجريان از تلويزيون مطرح شود. حالا همهچيز به نقطه شروع برگشته است.
فعلا واكنشها به پاسخ لاريجاني به نامه وزير ارشاد در بين اهالي موسيقي
ادامه دارد و در آن بين وزارت ارشاد هم هنوز به مساله ورود نكرده است. آنچه
تا اينجا مشخص شده اين است كه هيچ كدام از طرفين حاضر نيستند در مورد اين
يك موضوع خاص و نام «محمدرضا شجريان» از مواضعشان كوتاه بيايند.